شعری عجیب از عباس کیارستمی درباره پایان ماه رمضان
15 تیر 1395
23:18 |
3 نظر
|
امتیاز:
4.54 با 13 رای
شهرستان ادب: شاید کمتر کسی بداند چهرۀ جهانی سینمای ایران -زندهیاد-عباس کیارستمی شعر هم میسرود. «همراه با باد» و «باد و برگ» نام دو مجموعه شعر کیارستمی است که از این بین از کتاب تازهتر سخن میگوییم. باد و برگ، مجموعه کوتاهسرودههای عباس کیارستمی است که پنج سال پیش برای نخستینبار منتشر شد. در آغازین روزهایی که این کارگردان سرشناس ایرانی از بین ما رفته است، تصمیم گرفتیم چند شعر از این کتاب را برای شما انتخاب کنیم. باری، در فرایند این انتخاب بودیم که به شعر کوتاه عجیبی از مرحوم کیارستمی برخوردیم که مناسبت خاصی با روزهای اخیر، یعنی روزهای پایانی ماه مبارک رمضان و روزهای سفر او به دیار باقی دارد. آن شعر، نخستین شعری است که در این مطلب نقل میشود:
1.
در انتهای
رمضانیم
سفر در پیش
سفره خالی
2.
نه خواندن میدانست
نه نوشتن
اما چیزی میگفت
که نه خوانده بودم
و نه کس نوشته بود
3.
شب به موقع رسید
سپیده به موقع زد
خروس به موقع خواند
من بیموقع
خوابیدم
4.
از شکاف در
هم سوز میآید
هم نور ماه
5.
از ستم روزگار
پناه بر شعر
از جور یار
پناه بر شعر
از ظلم آشکار
پناه بر شعر
6.
سیب از درخت
فرو افتاد
و من
به جاذبۀ تو اندیشیدم
پن: عکس اولیه و اصلی این مطلب، اثری از آقای نصرت پناهینژاد است
چهارشنبه, 24 اردیبهشت,1399