شهرستان ادب: این هفته در نوزدهمین مطلب «در اخبار نبشته است»، خبرهایی داریم از زندگینامه فروغ به روایت نیویورکتایمز، جایزه کتاب سال، احتمال حذف نویسندگان آمریکایی از جایزه بوکر، پیام نویسنده فرانسوی به هنرمندان ایرانی و انتشار کتابی درباره نزول روزنامهنگاری آمریکایی. از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید:
1فصل زمستان هم فصل تولد (8 دی) و هم درگذشت (24 بهمن) فروغ فرخزاد شاعر بزرگ ایرانی است. به همین مناسبت، نیویورکتایمز در یکی از شمارههای هفته گذشته خود زندگینامه مفصلی از این شاعر را منتشر کرده است و به جایگاه او در شعر ایران پرداخته است. در ابتدای این مطلب، از قول فروغ آمده است که او شعر خود را «زنانه» نمیدانست: «آنچه مهم است انسانیت است نه زن یا مرد بودن. اگر شعر به این درجه برسد در این صورت دیگر با خالق خود پیوند ندارد بلکه وارد جهان شعر میشود.»
این روزنامه همچنین از قول یکی از زندگینامهنویسان فروغ درباره میزان شهرت این شاعر آورده است: «اگر بخواهم شهرت او را با آمریکاییها مقایسه کنم باید او را ستارگان سینمای این کشور یا چهرههای مشهور حوزه موسیقی قیاس کنم چون هیچ شاعری در اینجا نمیتواند به جایگاه فروغ فرخزاد برسد.»
نویسنده این مطلب سپس به بخشهایی از زندگی فروغ پرداخته است و از موفقیت او در ساخت فیلم «خانه سیاه است» و انتشار مجموعههای شعر در سالهای پایانی عمر کوتاهش یاد کرده است و با اشاره به اینکه «فروغ همواره یک چشم را به سنت و چشم دیگرش را به آینده دوخته بود» نوشته است: «فروغ مانند شاعران نمادگرای فرانسوی، تخیل کلاسیک را در فُرم مدرن بازسرایی میکرد. آخرین مجموعه شعرش «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» که پس از فوت او منتشر شد، بسیار از مولانا، شاعر ایرانی قرن سیزدهم میلادی، تأثیر پذیرفته بود.» نیویورک تایمز در پایان گفته است: «فروغ هنگامی که پس از صرف ناهار از خانه مادرش بازمیگشت در یک تصادف اتومبیل درگذشت. او را در گورستان ظهیرالدوله در شمال تهران و زیر برفهای ماه فوریه به خاک سپردند.»
2امسال با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی مصادف شده است و این مناسبت حال و هوای دیگری دارد. جایزه کتاب سال هم امسال به ایستگاه سی و ششم رسیده است و هفته گذشته نیز نامزدهای آن در بخشهای مختلف اعلام شد. مدیرعامل خانه کتاب، که این جایزه را برگزار میکند، گفته است: «جایزه کتاب سال به عنوان یک برند در منطقه و جهان مطرح شده است و تعداد زیادی از نویسندگان خارج از کشور مشتاق هستند تا جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت کنند.»
نیکنام حسینپور که نخستین دوره برگزاری این جایزه را تجربه میکند، آماری از دورههای پیشین داده است: «طی ۳۶ سال گذشته، جایزه کتاب سال ۶۳۱ برگزیده و ۹۳۰ شایسته تقدیر داشته است که از این ۶۳۱ نفر که برگزیده جایزه کتاب سال بودند، ۱۱۰ نفر که افراد شاخصی هستند درگذشتهاند.» او هشدار داده است: «ما در حوزه ایرانشناسی و کرسیهای ایرانشناسی داریم دچار فقر میشویم. وزارت خارجه و نهادهایی که در خارج از کشور فعالیت میکنند باید این کرسیهای ایرانشناسی را تقویت و حفظ کنند. ما اگر این کرسیها را از دست بدهیم کشورهای دیگر کرسی ایجاد میکنند و ما در آینده در تولید محتوا دچار فقر علمی خواهیم شد.»
مدیرعامل خانه کتاب همچنین گفته است که از امسال، دیگر به برندگان کتاب سال سکه نخواهند داد: «ما در شرایط اقتصادی بدی به سر میبریم، بنابراین تصمیم گرفتیم کتاب سال را از سکه به سمت نقدی شدن ببریم. با توجه به اینکه ما در کشورمان با نوسان قیمت سکه مواجه هستیم و هر ساله نیز این نوسان وجود دارد به نظر میرسد باید به سمت نقدی شدن پیش برویم.» مبلغ جایزه نقدی، هفته آینده در روز اعلام برندگان مشخص خواهد شد.
3یکی از خبرهای مهم هفته گذشته، این بود که جایزه ادبی «منبوکر» حامی مالی خود یعنی شرکت «منگروپ» را از دست داد و حالا هم اسمش تغییر خواهد کرد و هم احتمالاً رویکردش. برخی نگران شدند و برخی هم خوشحال شدند چون امیدوارند حامی مالی جدید، نویسندگان آمریکایی را از این جایزه کنار بگذارد.
حالا ببینیم ماجرا چیست: شرکت حامی مالی جایزه بوکر در سال 2014، تصمیمی گرفت که بسیار جنجالبرانگیز شد. از این سال قرار شد که نویسندگان آمریکایی نیز بتوانند در کنار کشورهای مشترکالمنافع، در این جایزه شرکت کنند. بسیاری از نویسندگان، این تصمیم را نادرست دانستند. پیتر کَری که دوبار برنده این جایزه شده است گفت که جایزه بوکر «طعم و بوی فرهنگی خاصی» داشت که با آمدن آمریکاییها از میان خواهد رفت.
او افزوده بود: «امکان ندارد که آمریکاییها روزی اجازه بدهند که نویسندگان مثلاً استرالیایی بتوانند جایزه پولیتزر را کسب کنند.» و تأکید کرده بود: «ما فرهنگ خاص خودمان را داریم که با آمریکاییها تفاوت دارد. آمریکا هم واقعاً احساس نمیکند که جزیی از فرهنگ ماست.» این نویسنده هم مانند بسیاری دیگر، از هجوم فرهنگ آمریکایی به کشورش هراس دارد. نگرانی او چندان بیراه هم نبود چون پس از این تصمیم، آمریکاییها دو سال پشت سر هم برنده این جایزه شدند.
جان بانویل نویسنده ایرلندی و برنده بوکر 2005 هم امیدوار است که حامی جدید، آمریکاییها را از فهرست نامزدها کنار بگذارد: «ما اطلاع داریم که توجه مردم به این جایزه از زمان حضور نویسندگان آمریکایی، به شدت کمتر شده است. حالا خبر کنارهگیری حامی مالی فرصتی است تا جایزه را به سبک و سیاق سابق برگردانیم.»
4به تازگی کتابی مهم در حوزه ادبیات غیرداستانی منتشر شده است که جنجال فراوانی برانگیخته است. این اثر هشدارآمیز «کاسبان حقیقت» نام دارد و جیل آبرامسون سردبیر اسبق نیویورکتایمز نوشته است و در آن از زوال روزنامهنگاری آمریکایی و فروش اخبار پرده برداشته است. روزنامه گاردین نوشته است که این کتاب «حتماً افراد قدرتمند فراوانی را به شدت عصبانی خواهد کرد. آبرامسون کسی است که میداد جنازهها کجا دفن شدهاند و نقشهای دقیق برای خواننده میکشد تا مقصران را پیدا کند. او نامها را ذکر و اشتباهها را افشا کرده است.»
او در این کتاب شرح داده است که روزنامهها، بسیاری از نیروهای بخش خبری خود را اخراج کردهاند چون دیگر نیازی به آنها ندارند. او در این کتاب قطور 544 صفحهای، شرح میدهد که حالا پول تصمیم میگیرد که چه مطلبی در نشریه باشد و چه مطلبی نباشد: «آبرامسون در جستجوی گناه اولیهای است که باعث شد روزنامهنگاری تنزل یابد. آن سیبی که نشریات را وسوسه کرد، بخش آگهیها و تبلیغات بود. مدیران روزنامهها سیب را خوردند و بعد دیگر بیطرفی نشریات در گفتن حقیقت نابود شد.»
آبراموسن وقتی سردبیر اجرایی نیویورکتایمز بود تا مدتها کوشید خود را از این معضل نجات دهد: «من میدانستم که ورود اینترنت باعث میشود تا اخبار جعلی گسترش یابد اما اعتقاد دارم که تغییر فناوری نباید منجر به تغییر اخلاقیات شود. من نمیخواستم اخلاقیات خودم را قربانی ضرورتهای اقتصادی کنم.» او البته در نهایت نتوانست در برابر فشارها مقاومت کند: «سرانجام روزی رسید که حس کردم تنها شدهام و هنگام کار احساس افسردگی میکردم. دیگر روزنامه فقط به اندوختن پول فکر میکرد.» او از کار اخراج شد و جایگزین او نیز که از اخراجش حمایت کرده بود، خیلی زود اخراج شد.
5ژانکلود کریر از بزرگترین نمایشنامه و فیلمنامهنویسان تاریخ سینما، این روزها در کشورمان به سر میبرد. او که به تازگی 87 ساله شده است، برای درمان بیماری به ایران آمده است و در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است. کریر که در نگارش فیلمنامه، بارها نامزد جوایز مهمی چون نخل طلا و اسکار شده است، بیش از همه به دلیل همکاری با لویی بونوئل در نگارش فیلمهای پایانی این کارگردان مشهور شده است. این هنرمند و نویسنده فرانسوی علاقه خاصی نیز به فرهنگ ایرانی دارد و از جمله منطقالطیر عطار را به نمایشنامه درآورد که پیتر بروک از بزرگترین کارگردانان تئاتر، آن را اجرا کرد. او اشعار مولانا و برخی شاعران دیگر ایرانی را نیز به فرانسه ترجمه کرده است.
کریر که همسری ایرانی دارد از روی تخت بیمارستان در پیامی به نمایشنامهنویسان کشورمان گفته است: «بسیار خرسندم در کشوری هستم که سالهای زیادی است آن را به دلایل متعددی میشناسم؛ اول اینکه با «نهال تجدد» زنی ایرانی و فرهیخته و بزرگ ازدواج کردم و سپس عطار که به فرانسه ترجمه شده است. نمایشنامه «مجمع پرندگان» [منطقالطیر] را با اقتباس از این اثر، برای پیتر بروک نوشتم که در کشورهای زیادی از جمله ایران کار شد و به زبان فرانسه هم ترجمه شد. من با این متن رابطه شخصی و عمیق و عاطفی برقرار کرده و بارها به آن رجوع کردم و این یکی از دلایل مهم وابستگی من به ایران بود.»
او که همواره بر ارتباط میان هنرمند و سنت ادبی تأکید میکند در پایان توصیه کرده: «زیاد به نمایشنامههای گذشته رجوع نکنید؛ باید آنها را بشناسید، بخصوص نمایشنامههای بزرگ کلاسیک و نمایشنامههای یونانی را اما سعی کنید که در بطن داستانهای سنتی و اساطیری ایرانی کارهای جدید خلق کنید.»
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته ایبنا، ایسنا، فارس، نیویورکتایمز، گاردین و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.