دومین روز از اردوی دوم بانوان عضو دورۀ هفتم آفتابگردانها با سه کلاس و یک کارگاه نقد شعر سپری شد. در ادامه گزارش مختصری از این کلاسها و کارگاه نقد را میخوانید:
خواندن قرآن، راز شفافیت و سادگی شعرهای سهراب و سلمان
در اولین کلاس از این اردو، حجت الاسلام محسن حسن زاده لیله کوهی، پیرامون مدیریت زمان صحبت کرد. لیلهکوهی با اشاره به روحانیونی که در طول مدت عمر چندین جلد کتاب تالیف کرده اند، مدیریت زمان در بین این گروه را دارای سابقۀ قابل توجه و قابل دفاعی دانست و گفت: «تجمیع کار و شعر برای آقایان، و خانه داری و شعر برای خانمها از مشکلاتی است که میتواند قریحۀ شاعر را از بین ببرد. این دو مورد مانع از رسیدن شاعران به نهایت استعدادهای خود می شوند.» او ادامه داد: «تنبلی آفت بزرگی ست که مانع از رسیدن شاعر به هدفش می شود و دو نوع است: تنبلی در اثر پرکاری و تنبلی در اثر کم کاری. در واقع کسی که پر کار است نیز ممکن است تنبل باشد. اکثر كساني كه مي گویند سرم شلوغ است از کارهایی که باید انجام دهند به کارهایی که نباید، فرار می کنند.» این روحانی افزود: «ما دو نوع نظم داریم اولی نظم آزاردهنده، که نظمی خشک است و دوم نظم نامحسوس. مثل پوشیدن كفش، كه در ابتدا شايد سخت باشد اما بعدتر آنقدر به آن عادت ميكنيد كه كفش نپوشیدن برایتان سختتر می شود.»
وی پس از ذکر این نکات به موضوع برنامه ريزي پرداخت و اظهار داشت: «در برنامه ريزي يك عنصر مهم جدول برنامه است. جدول برنامه لازم نيست به صورت تخته و دفتر باشد انسان حتي در ذهن خود مي تواند آن را ثبت كند. به چنین جدولی اصطلاحا یونیفرم میگویند. پرکردن ساعتهای خالی امر مهم بعدی ست. ساعاتی که هنوز برنامهای برایشان نداریم.» لیله کوهی ادامه داد: «نکته مهم دیگر این است که قولهای شاعرانه ندهیم. به قولی که میدهیم متعهد و وفادار باشیم.» او سومین مرحله را نوشتن کارها به گونهای که با هم انجام شوند، مثل تفریح و شعرِ همزمان، معرفی کرد و گفت: «خوب است كه شاعر به طبيعت برود و حرف تازه بزند. حيدرباباي شهريار با حیدرباباي بقيه فرق مي كند و تجربۀ متفاوتيست كه تنها شهريار آن را بيان ميكند.» از نظر لیله کوهی امروز منشا بیشتر شعرها، شعر دیگران است نه زندگی. برای همین در شعرها به تکرار برمیخوریم و هنرمند خوب کسی است که مشاهده هایش را یادداشت می کند و ایدهها و چیزهایی که ظاهراً به درد نخورند، مینویسد.
او در ادامه دربارۀ تاثیر عبادت بر افزایش توانمندی شاعران تاکید کرد و با اشاره به زبان شعر سهراب و سلمان، و ضمن پرسش از شاعران حاضر دربارۀ اینکه چرا زبان شعر این دو شاعر تا این اندازه ساده و شفاف است، گفت: «خانواده سلمان میگفتند که سلمان قرآن میخواند و جالب اینجاست که در مورد سهراب هم همین صدق میکند، سهراب نیز بسیار قرآن میخواند.» لیلهکوهی از بانوان شاعر خواست که بکوشند تا کارها را به صورت همزمان انجام دهند که هم در وقت صرفهجویی شود و هم در انرژی. او در ادامه به مسئله خواب و اهمیت آن پرداخت و انسانی که بیشتر میخوابد را انسان خلاقتری خواند که در خواب بسیار هوشیار و دارای خلاقیت بیشتریست.
این روحانی مسئلۀ تبادل کاری و همکاری گروهی را نیز مورد توجه قرار داد و به عنوان پیشنهاد به آفتابگردانها گفت: «هر مزاحم را تبدیل به یک همکار کنید. اگر آمد و با شما همراه شد، چه بهتر؛ اگر نه خواهد رفت و مزاحمت بیشتری برای شما نخواهد داشت. و به این صورت همه موانع را به فرصت تبدیل خواهید کرد.» او در ادامه مطالعه صحیح را مطالعهای خواند که راندمان داشته باشد و افراد را به نوعی انگیزه و شوق درونی برساند، در غیر این صورت بایستی به تصحیح روش مطالعه پرداخت، نه تغییر موضوع مورد مطالعه. به گفتۀ لیله کوهی کارهای طاقت فرسا معمولا به خاطر روش غلط خود هستند که ما را آزار می دهند و زمان و مکان مناسب برای انجام یک کار به خصوصیتهای فردی افراد مربوط است.
وی در پایان به تفاوت شاعران موفق از سایر شاعران اشاره کرد و گفت: «اگر می خواهید در مورد چیزی شعر بگویید به اندازۀ کافی از آن فاصله بگیرید، آن را در ذهن خود بپرورید و بعد شعر بنویسید. ارتباط ذهنی با عموم پدیده ها و بازسازی پدیدههای تاثیرگذار بر ذهن شما، در زمانی که فرصت شعر سرودن دارید، میتواند منجر به موفقیت شما در سرودن شعر شود.»
مغفول ماندن ترجمۀ ادبیات عرب در مقایسه با ادبیات غرب
دومین کلاس از اردوی دوم بانوان دوره هفتم شعر جوان انقلاب با حضور ایمان طرفه، شاعر و مترجم عرب، با موضوع «پنجرهای به شعر جهان عرب» برگزار شد.
او در ابتدای سخنان خود ضمن ابراز خوشحالی از حضور در جمع شاعران آفتابگردان بر اهمیت و تاثیر ادبیات عرب بر ادبیات پارسی تاکید نمود و افزود: «امروز این تاثیر بسیار بیشتر از گذشته برای ما روشن شده، با این حال ترجمهها از ادبیات غرب انقدر زیاد است که ادبیات عرب مغفول واقع شده است. این در حالیست که این کشورها مجاور و همسایۀ ما هستند و اثرات متقابلی که بین ادبیات ما و آنها وجود دارد شایان توجه است.» ایمان طرفه دربارۀ پیوند میان ادبیات فارسی و ادبیات عرب توضیح داد: «روزگاری فرهنگ جهان عرب با فرهنگ ما ادغام شد و ما زیر یک پرچم بودیم. حتی در طی سالها ادبیات رسمی کشور ما به زبان عربی بود.» وی دربارۀ ترجمههای این آثار افزود: «خوشبختانه در دهههای گذشته تعدادی از شاعران به ترجمه آثار ادبای عرب اقدام کردهاند و ما مترجمان پیشکسوت و جوانی داریم که به ترجمۀ آثار فارسی به عربی و بالعکس اهتمام میورزند. یا آنکه برخی ادبای عرب آثار عربی را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه کردهاند. اما کمتر میبینیم آثار کامل یک ادیب عرب ترجمه شده باشد و این ترجمهها معمولا گزیدههایی به ذوق و سلیقۀ مترجمان بودهاند.»
طرفه دربارۀ شعر دورۀ جاهلیت توضیح داد: «اساس تغزل در شعر عربی مربوط به عصر جاهلیست و نزول قرآن کریم به عنوان یک معجزۀ الهی نیز به سبب بیبدیل بودن شاعران عرب و لزوم نزول یک معجزۀ کلامی در آن دورۀ خاص بوده است. از بهترین و بارزترین شاعران عصر جاهلیت میتوان به امرؤ القیس، عنتره بن شداد، فرزدق و... اشاره کرد.» این مترجم ادبیات عرب در خصوص پیشگامان شعر معاصر عرب گفت: «امروز شعر معاصر عرب نیز مانند شعر معاصر ایران دچار تغییرات بنیادین شده و در این عرصه کسانی وجود دارند که همانند نیما یوشیج طلایهدار شعر عربی هستند. نازک الملائکه، بدر شاکر السیاب و عبدالوهاب البیاتی از این جملهاند. بدر شاکر و نازک الملائکه بیشتر به عنوان نظریهپرداز شناخته میشوند. از پیشگامان شعر جدید عرب، علاوه بر این نامها میتوان به کسانی چون نزار قبانی، محمد ماقوتی، سعاد الصباح، آدونیس، محمد المفتاح و ... اشاره کرد.» او افزود: «برخی نازک الملائکه را از سردمداران شاعران نوگرای عرب میدانند در حالی که وی معتقد بود عراق خود سردمدار شعر عربی است.» وی دربارۀ ویژگیهای شاخص شعر نوی عرب تصریح کرد: «در شعر عرب نیز مانند شعر فارسی شاعران نوگرا با مخالفتهای بسیار منتقدین و سانسور آثار خود مواجه شدند. از شاخصههایی که در شعر عرب بیش از همه مهم است وسعت خیال و تجدد در مفاهیم و عبارات و تصاویر جدید است. تغییر محتوای شعر معاصر عرب تحت تاثیر پیشامدهای زیادی بوده، مثلا خیلی از شاعران عرب به جهان غرب سفر کردند و این تجربیات در شعرشان منعکس شده است. همچنین وقایعی چون جنگ جهانی و اشغال فلسطین و ... در محتوا و فضای شعر شاعران عرب تاثیر گذاشته است.»
ایمان طرفه سپس دربارۀ زندگی و شعر تاثیرگذارترین شاعران عرب سخن گفت. او دربارهی بدر شاکر السیاب، شاعر شیعۀ عراقی گفت: «این شاعر در بصره به دنیا آمد و در بغداد به تحصیل پرداخت. او بنیانگذار شعر نوی عرب است که بهسبب فعالیت سیاسی بارها به زندان افتاد. شهرت وی به خاطر نظریهپردازی و شکستن قواعد شعر عرب و سوق دادن شعر از فضای رمانتیک به فضای واقعگراست. همچنین اشعار او دربارۀ مقاومت شهرت بسیار دارد. از جمله این اشعار، شعریست که تحت عنوان «از آن رو که من غریبم» برای عراق سروده است. با اینحال این شاعر شعر عاشقانه و در باب مقاومت اجتماعی هم دارد.» این مترجم نازک الملائکه و عبدالوهاب بیاتی را نیز به بانوان شاعر معرفی کرد و افزود: «نازک الملائکه زادۀ بغداد است و مادری شاعر و پدری نویسنده داشت. عبدالوهاب بیاتی نیز در عراق به دنیا آمد. ادبیات عرب خواند. او روزنامهنگار بود و بارها زندانی شد. نقطه شاخص زندگی او سلب تابعیتاش از عراق است. خصوصیت بارز شعر البیاتی علاوه بر داشتن مضامین اجتماعی و عرفانی رابطه و تاثیرپذیری از عارفان ایرانی چون حلاج و خیام و سهروردی است و آگاهان به ادبیات میتوانند حضور این عارفان در شعر ایشان را مشاهده کند.»
این مترجم شعر عرب در پاسخ به سوال یکی از شاعران جوان حاضر در جلسه دربارۀ معایب ترجمۀ شعر گفت: «برخی اساسا ترجمه کردن را به دلیل قربانی شدن متن اصلی قبول ندارند. اما این به کار مترجم و مهارت او بستگی دارد.» ایمان طرفه سپس به معرفی برخی از تاثیرگذاران شعر عربی پرداخت و از شاعران سوریهای چون نزار قبانی، آدونیس، غاده السمان و... یاد نمود و سمیح القاسم و محمود درویش را نیز به عنوان شاعران برجسته فلسطینی معرفی کرد. وی دربارۀ زندگی و شعر غاده السمان توضیح داد: «غاده السمان از شاعران مطرح اهل سوریه است. شهرتش را مرهون آزادی و جسارت بیان خود است. او از جمله شاعران مرفه عرب ساکن پاریس بود و تحصیلات خود را در رشتۀ ادبیات انگلیسی گذراند.» طرفه بعد از معرفی این شاعر، به خواندن قطعهای از اشعار او به دو زبان عربی و فارسی پرداخت: «من در جستجوی عشق برنمیآیم/ در جستجوی زنی هستم/ چونان من تنها و دردناک/ تا دست در دستش نهم/ ما هر دو تنها زاده میشویم در خارزارها/ و کودکان قبیله را به دنیا میآوریم/ کودکانی که به زودی تحقیر، ما را به آنان خواهد آموخت.»
وی دربارۀ مجموعهشعرهای غاده السمان اظهار داشت: «معروفترین کتاب او مجموعۀ «زنی در دوات» است که توسط دو مترجم خوب، آقای فرزاد و بیدج ترجمه شده است.» این مترجم شعر عرب، موسی بیدج را از جمله استادان خود در عرصهی ترجمه دانست و افزود: «ایشان تاثیر بهسزایی در وارد کردن ادبیات عرب به ایران داشتهاند و اشعار بسیاری از شاعران معاصر ایران را نیز به عربی بازگرداندهاند.»
سپس مختصری دربارۀ زندگی شاعر برجستۀ کویتی، سعاد صباح صحبت کرد و اشعاری از او را برای بانوان شاعر قرائت نمود. ادونیس و نزار قبانی از شاعران دیگری بودند که در این جلسه برخی اشعار کوتاهشان برای حاضران خوانده شد. ایمان طرفه همچنین به معرفی شاعران دیگر عرب از جمله احلام غانم پرداخت و به ابیاتی از قصیدۀ او برای حضرت زینب (س) اشاره کرد: «دمشق دلتنگ شاخههای محکم شماست/ و میخواهد در راستای بندگی شما بندگی کند/ ای قرآن تهیدستان... .» وی در پایان سخنان خود دربارۀ وجههی اجتماعی و وطنی اشعار نزار قبانی اظهار داشت: «نزار قبانی به عنوان یک شاعر عاشقانهسرا شناخته میشود. در حالی که او برای مقاومت و علیه وطنفروشی و در مخالفت با اسرائیل نیز اشعاری سروده است. امروز خوانندگان عرب بسیاری اشعار او را خواندهاند و آثار موسیقیایی قابل توجهی به مدد شعر او تولید شده است.»
گفتنیست ایمان طرفه در اثنای جلسه بسیاری از ترجمههای خود بر اشعار شاعران عرب را برای حاضران قرائت کرد.
دومین کارگاه نقد شعر
دومین کارگاه بانوان عضو دوره هفتم آفتابگردان با حضور محمد حسین نعمتی، مریم آریان و سارا جلوداریان برگزار شد.
«خدیجه حلیمی» از شیراز نخستین شاعری بود که برای شعرخوانی در جایگاه قرار گرفت و چارپارهای با موضوع شهید خواند.
زنگ انشا رسیده بود از راه
دفترش مثل روز روشن بود
یادش آمد که پای تخته سیاه
گل به گل اسم عید و گلشن بود
آریان به عنوان اولین منتقد پیرامون شعر حلیمی گفت: «کارهای روایی اگرچه موزون هستند، اما اگر از شعریت خارج شوند، مثل داستان موزونی میشوند که صرفا روایت است و شعریت ندارد. این شعر موضوع خوبی داشت هرچند بیشتر از شعر شبیه به روایت بود.» نعمتی نیز اضافه کرد: «برخی تصاویر انتزاعی بودند. در اشعاری با محوریت دفاع مقدس بهتر است به جنبۀ حماسی آن هم توجه کنیم و در کنار عاطفه، مسائل حماسی را نیز لحاظ کنیم.» جلوداریان نیز ضمن تاکید بر صحبتهای سایر اساتید، موضوع شعر را ستود و احساس آن را قوی دانست.
شاعر بعد، «محنا امیری» از کرمانشاه بود که غزلی با مطلع زیر خواند:
حس بدی دارم از این تصویر تکراری
از شعرهای ساده لوح کوچه بازاری
نعمتی با بیان اینکه برخی شاعران تنها متوجه این هستند که شعرشان به لحاظ وزن، ردیف و قافیه بی نقص باشد، اظهار داشت: «باید ببینیم چه کار میتوانیم انجام دهیم که شعرمان فراتر از اینها باشد. یکی از آفتهای سرودهها، تصاویر خام هستند و ما باید با تصاویر ذهنی خود آنقدر کار کنیم تا به بهترین شکل در شعر ما استفاده شوند.» آریان افزود: «شعر محنا امیری زبان محکمی داشت و لازم است با تخیل بیشتری آمیخته شود تا انسجام داشته باشد. در اینگونه اشعار، بیان خیالی باید به بیان واقعی خیال تبدیل شود تا مخاطب با آن احساس همذاتپنداری کند.» جلوداریان در ادامه گفت: «امیدواری، از ملزومات شعر است و خوب است که در شعر نگاه روشن داشته باشیم و همه چیز را سیاه ندانیم.»
سومین شاعر، «زهرا براتی» از اراک بود:
توی چاهی دوباره میافتی
باز راهی به چاله پیدا کن
باز هم شام امشب خود را
توی سطل زباله پیدا کن
آریان پیرامون این چارپاره گفت: «شعرهای حسب حال، مخاطب را با خود همراه میکند و این شعر نیز به عنوان گفتگویی صمیمی این ویژگی را داشت و از موسیقی معنوی خوبی برخوردار بود. ضمن اینکه ارتباط عمودی و افقی نیز در آن رعایت شده بود.» نعمتی نیز روایت خوب این شعر را تحسین کرد و افزود: «هر بند یک جسارت در کلام شاعر بود و حرفهای اجتماعی خوبی در شعر زده شد.» جلوداریان هم مضامین اجتماعی در شعر را ستایش کرد و نوشتن دربارۀ این موضوعات را برای شاعران لازم دانست.
شاعر دیگری که برای شعرخوانی دعوت شد، «زهرا میریعقوبی» از اراک بود:
آمد ز راه برف سپید همیشگی
آمد دوباره باغچه هم غرق خواب شد
نعمتی با اشاره به اینکه ساختار شعر در ماندگاری اثر خیلی مهم است گفت: «در این شعر روایتی که شاعر از برف داشت روایت زیبایی بود. شعر آغاز و پایانی خوب و شاعر نگاه متفاوتی به موضوع برف داشت.» آریان در ادامه گفت: «شاعر عناصر طبیعی را به خوبی دیده و از تصاویر و استعارههای زیبایی استفاده کرده است. به طوری که هر تصویر، تصویر دیگری در دل خود دارد.» جلوداریان نیز ضمن تاکید بر نکات اساتید، این شعر را شعری ساده و در عین حال زیبا توصیف کرد.
«بتول محمدی» از اصفهان شاعر دیگری بود که غزلی فاطمی قرائت کرد:
برخیز زهرا تا علی از پا نیفتد
عرش خدا بر دامن صحرا نیفتد
آریان، لازمۀ قلم زدن در حوزه شعر آیینی را دقت و توجه ویژه عنوان کرد و افزود: «شاعر باید سعی کند علاوه بر جنبۀ عاطفی، جنبۀ حماسی را هم در شعر بگنجاند که البته در این شعر این مسئله رعایت شده بود.» نعمتی اضافه کرد: «در این شعر از ظرفیتهای ردیف به خوبی استفاده شده بود و مخاطب به لحاظ لحن میتوانست با شعر ارتباط برقرار کند.»
شاعر بعدی، فاطمه هاشمی بود از لامرد:
پر کرد جای خالیات را زود تنهایی
هر شب کنارم بود نامحدود تنهایی
نعمتی این غزل را غزلی خوب دانست و گفت: «اگرچه در این شعر تکرار ردیف به خوبی صورت گرفت، اما در برخی ابیات نیازمند توجه بیشتری بود. هر شاعر باید تلاش کند تا آنچه در ذهن دارد به بهترین شکل ممکن دربیاورد و خلاقیت به خرج دهد.» آریان افزود: «اتحاد ردیف اسمی در شعر نیازمند دقت است و کار کردن با آن گاهی سخت میشود. برای همین باید سعی کرد در هر بیت حرفی زد که منجر به خود ردیف شود. استفاده از تضمین در شعر معاصر نیازمند دقت است و باید از ابیاتی استفاده کرد که با زبان شعر امروز برابر باشد.»
آخرین شاعری که برای شعرخوانی دعوت شد لیلا علیزاده از تهران بود:
امروز یک خرابه و دیروز خانه بود
آوار شکل تازۀ این آشیانه بود
آریان گفت: «شعر گزارشی توصیفهای ریز لازم دارد و این شعر به خوبی توانسته بود این توصیفها را در خود جای دهد. تصویرهای زیبا و حسی، فضا سازی، روایتهای خرد و پخته از جمله ویژگیهای مثبت این غزل بود.» نعمتی نیز افزود: «برخی تصاویر حس خوبی را به مخاطب القا میکرد. با وجود استفاده از قافیههای ساده، مفاهیم نو خلق شده بود.»
هراتی، شاعری اعتقادگرا و بسیار مذهبی
در سومین کلاس از اردوی بانوان شاعر، مصطفی علیپور پیرامون زندگی و شعر سلمان هراتی صحبت کرد.
او با بیان این که سلمان هراتی نخستین شاعر و معلمی بود که پیرامون شعر او حرف زد و او را به قیصر امینپور معرفی کرد، گفت: «سلمان اولین کسی بود که به من گفت شاعر باید نقد کند. اولین کتابی که به من داد، کتاب طلا در مس رضا براهنی بود که یکی از بهترین کتابها در نقد نظری است. سلمان هراتی بسیاری از شیوههای نقد را از براهنی به عاریه گرفته بود.» علیپور ادامه داد: «من در آن زمان بسیار تحت تاثیر کاست شعرهای فروغ فرخزاد بودم که با صدای برادرش خوانده شده بود. هراتی تا این موضوع را فهمید، مرا سرزنش کرد و کاست شعرهای فروغ با صدای خود فروغ را به من داد. بعدتر کاست ساعت پنج عصر شاملو را نیز به من داد که بسیار دوستش میداشت. از نظر او شاملو کسی بود که شعر را به شعر ترجمه میکرد.» از نظر علیپور هراتی یکی از بزرگترین پدیدههای شعری ایران بود که مرگ در بدترین زمان به سراغش آمد و اگر میماند شعر را به جاهای بلندتر و بالاتری میرساند و افزود: «هراتی شاعری اعتقادگرا و بسیار مذهبی بود؛ ولی با این حال مرا به خواندن شعر شاملو توصیه میکرد و برایش بسیار مهم بود که تجربه شعر شاملو را بشنود و در آن تفکر کند.»
وی همچنین با اشاره به کتاب مرگ رنگ سهراب اذعان داشت: «سهراب بسیار تحت تاثير نيما يوشيج بود و به همين ترتيب من نیز تحت تاثير شعر سلمان هراتي قرار گرفتم. سلمان در مغازهای کار میکرد و حتی شبها در آنجا میخوابید. شرایط سخت زندگی او را از درس خواندن بازداشت.»
این شاعر با اشاره به اینکه موسیقی، خیال، عاطفه و تخیل از عناصر مهم شعر هستند، گفت: «قرینه اگر در مکان اتفاق بیفتد معماری یا خط یا نقاشی میشود اما اگر در زبان اتفاق بیفتد میشود شعر.» علیپور ادامه داد: «ما دو منطق داریم: منطق نثر و شعر. منطق شعر این است که شعر بر پایۀ زبان شعر شکل بگیرد. یکی از این عناصر ایجاز است. عاطفه و حس و شهود نیز از دیگر عناصر آن است که آنها را نمیشود از شعر حذف کرد. همچنین یک نثرنويس نميتواند موسيقي يا اطناب يا عاطفه را به شعر بدهد.» او افزود: «خصلت ديگر شعر هنجارگریزی است. به طور کلی بافت و ساختار نثر را تغيير ميدهند كه شعر بسازند.»
وی در ادامه به یادآوریِ تعهد سلمان هراتی بر معناگرایی را در شعر پرداخت و گفت: «سلمان نخستین کسی است که در زبان شعر معناگرایی و در عین حال تولید زیبایی میکند، هراتی دوست دارد حرف بزند نه اینکه فقط شعر بگوید. او متعهد به زبان شعر نیمایی نبود اما این کاستی نیست. دهه شصت دهه ای بود که میطلبید شاعر ساده حرف بزند و در کنارش معناگرایی داشته باشد درست مانند نثر.» او در ادامه افزود: «در رباعیهای سهیل محمودی مانند رباعی جنگ جنگ تا پیروزی نیز، حرفهایی زده میشد که مردم عادی میزدند. در دهه شصت شاعران میخواستند با مردم حرف بزنند اما امروزه ما کمکم داریم به ایدهآلهای شعر جهانی نزدیک میشویم.»
علیپور در پایان گفت: «در همه قسمتهای از گلوی کوچک رود، سلمان هراتی حضور دارد؛ هم در فرم و هم در انسجام و هارمونی. میتوان گفت که سلمان در نیایشوارهها موفقتر است و آسمان سبز محصول همان است.»
وی سپس شعری از نیایشوارههای هراتی برای بانوان شاعر عضو هفتمین دورۀ شعر آفتابگردانها خواند و به جلسه پایان داد.
این اردوی شعر، تا یکشنبه بیست و یکم بهمن، در شهر تنکابن ادامه دارد.