شهرستان ادب به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس: جشن 10 سالگی موسسه شهرستان ادب در حالی برگزار شد که پیام رهبر انقلاب انگیزهای دو چندان به فعالان این موسسه داد. در این مجال گفتوگویی با «مصطفی علیپور»، شاعر و محقق شعر نیمایی و فعال در موسسه انجام شد که در ادامه میخوانید:
آقای علیپور! به عنوان شاعر و محققی که در این سالها ارتباط خوبی با شهرستان ادب داشتهاید و در اردوها و جلسات آن شرکت کردهاید، فعالیت دهه اول این موسسه در حوزه شعر را چطور ارزیابی میکنید؟
من در این ۱۰ سال کم و بیش پیگیر فعالیتهای شهرستان ادب بودهام و آثاری را که منتشر کرده، خواندهام. تنوع و تکثری که شهرستان ادب در انتخاب شاعران داشته و آن نگاه فراجناحی که نسبت به شاعران و نویسندگان روا داشته، شهرستان ادب را به یک انتشارات شاخص، متمایز و حتی باسابقه تبدیل کرده است؛ با اینکه سالهای زیادی از فعالیت این انتشارات نگذشته است. اما این موفقیت و تمایز نسبت به دیگر موسسات و نهادها بارز است، چرا که رفتار و کارنامه شهرستان ادب بر خلاف تصور بود و برخی گمان میکردند شهرستان ادب به سبب دلبستگی به بعضی اهداف و آرمانها، تسامح و انعطاف لازم را برای تعامل با اهالی فرهنگ و ادبیات ندارد.
اما خوشبختانه اینطور نبود. من بسیار در آثار چاپ شده شهرستان ادب دقت کردهام و باید بگویم شهرستان ادب در فعالیتهای خود در موضع ممیزی قرار نگرفته است. این به نظر من پدیده خیلی خیلی مهمی است.
تمایز دیگری که شهرستان ادب دارد این است که بسیار فراتر از یک انتشارات معمولی عمل کرده و تبدیل به یک نهاد فرهنگی شاخص در حوزه شعر و داستان شده است. اردوهای آموزشی و کلاسهایی که شهرستان ادب برگزار کرده، آن را به یک موسسه جریانساز تبدیل کرده است.
تربیت و حمایت از شاعران و نویسندگان به خصوص جوانان، و هدایت استعدادهای خلاقه بچهها به سمت و سوی درست و ریشهدار ادبیات فارسی یکی دیگر از کارهای بسیار شاخص و مهم شهرستان ادب بوده است. من این افتخار را داشتم که در چندتا از اردوهای فرهنگی و آموزشی شهرستان ادب شرکت کنم و از نزدیک شاهد تلاشهای بیوقفه و صمیمانه این بچهها بودم.
اردوهای آفتابگردانهای شهرستان ادب، جزو موفقترین برنامهها در رشد کیفی و کمی شعر بوده است.
به نظر میرسد از مهمترین دلایل این موفقیتها یکی این است که مدیران شهرستان ادب خودشان از جنس ادبیات و فرهنگ هستند. درست است؟
بله. نکته دیگری که میخواهم بگویم این است که کارکنان و مدیران و مرتبطین شهرستان ادب در واقع مجموعهای از استعدادهایی است که بیش از هر چیزی آن ادب، تواضع و اخلاقگرایی و اخلاقمحوری و معناگرایی شخصیتشان موجب حیرت و خوشحالی من میشود.
کسانی که من در این مجموعه میشناسم و خوشبختانه با بخش قابل توجهی از آنها توفیق آشنایی دارم، انسانهایی بسیار متشخص و فهمیده هستند. عمده کارکنان شهرستان ادب خودشان اهل ادبیات هستند و این واقعا عجیب و جالب است. حتی کارکنان جزء این موسسه، استعدادهای ادبی دارند و شاعر هستند و این نکته بسیار جالبی است. یعنی وقتی شما با مجموعه اداری و مدیران شهرستان ادب روبرو میشوید با یک جماعت صرفا اداری مواجه نمیشوید، بلکه با یک جماعت هنرمند، خلاق و فرهنگی روبرو هستید. این نکته بسیار مهمی است. من فکر میکنم رمز و راز توسعه و پیشرفت شهرستان ادب همین است.
بعضی قالبهای شعری، مضامین و کارهای فراموش شده در شهرستان ادب دوباره قوت گرفت که یکی از آنها توجه دوباره به شعر نیمایی بود. به عنوان یک شاعر و پژوهشگر شعر نیمایی کارنامه شهرستان ادب در این موضوع را چطور میبینید؟
معتقدم آنچه نقش شهرستان ادب در ادبیات امروز را متمایز و حرمتبرانگیز میکند، جوانانی هستند که جریان نوشتن شعر نیمایی را به واسطه جهد و تلاش و پیگیری شهرستان ادب شروع کردهاند. من در یکی از برنامههای نقد و بررسی یکی از شاعرانی که آثارش در شهرستان ادب چاپ شد، وقتی درباره شعرهای نیمایی آن کتاب صحبت میکردم گفتم بخش عمده اعتبار شهرستان ادب به خاطر نهضتی است که در ترویج و تبلیغ و انتشار شعر نیمایی شروع کرده است. من در جریان شعر انقلاب کمتر نهاد و موسسه و ارگانی را همچون شهرستان ادب دیدههام که برنامه و اهدافی برای ترویج و تبلیغ و رشد شعر نیمایی در کشور داشته باشد. میدانید، ما در روزگاری زندگی میکنیم که عمدتا شاعران جوان ما استقبالی از شعر نیمایی نمیکنند که دلایل زیادی دارد. یکی این است که نوشتن شعر نیمایی کار بسیار دشواری است، کاری فنی و حرفهای است و کار هرکسی نیست؛ یک ذهن خلاق و پرتکاپو و جوان و مستعد لازم دارد و کسی که پرتلاش و جستجوگر است. چون نوشتن شعر نیمایی و خلق فرم و شکل نیمایی کار بسیار بسیار دشواری است. شعر نیمایی که فقط وزن نیست.
به نظرم شهرستان ادب پرداختن به شعر نیمایی را آنقدر دقیق و درست و به قاعده شروع کرده است که من اسمش را نهضت شعر نیمایی در سالهای پس از انقلاب گذاشتهام. و این کار بسیار مهمی است. جالب اینکه عمده شاعران و مدیرانی که در شهرستان ادب کار میکنند عمدتا خودشان هم تجربههای خیلی خوبی در شعر نیمایی داشتهاند و دارند و استقبال عجیبی هم از شاعران نیمایی میکنند. من به بعضی از این دوستان پیشنهاد دادهام که کارگاههای مخصوص شعر نیمایی را هم در شهرستان ادب راه بیندازند؛ به صورت ماهیانه یا هفتگی.
حتی پیشنهاد دادم اتاقی به نام «اتاق نیما» در شهرستان ادب تدارک ببینند تا شاعرانی که در حوزه شعر نیمایی کار میکنند در آن اتاق جمع شوند، تأملات و نکات و یافتههای خودشان را ارائه بدهند، جلسات و نشستها ضبط شود و به صورت جزوه و کتاب و... منتشر شود تا جوانان سرتاسر کشور هم بتوانند از آن مطالب استفاده کنند.
اشاره کردید که در اردوهای شعر شهرستان ادب شرکت کردهاید. نقطه قوت این اردوها به نظر شما چیست؟
راجع به اردوها و کلاسهای آموزشی شهرستان ادب باید بگویم این کلاسها چون به صورت اردویی برگزار میشود تمام شاعران کشور را پوشش میدهد و اینطور نیست که محدود به یک شهر و استان باشد. از این نظر شهرستان ادب بهحق توانسته یک عدالت آموزشی و فرهنگی در کشور به وجود آورد که باید آن را تحسین کرد. به نظر من شهرستان ادب به واقع شهرستانی است از ادب.
مرتبه اولی که من نام شهرستان ادب را شنیدم و به من گفتند شما در «شهرستان ادب» کلاس دارید، فکر میکردم اخیرا در استان تهران شهرستانی به نام شهرستان ادب تأسیس کردهاند! نمیدانستم شهرستان ادب نام یک موسسه و انتشارات است. گمان میکردم اینجا هم شهرستانی مثل شهرهای اندیشه و ادب و ... است که بر روی شهرهای جدید نامهای ادبی میگذارند. وقتی آنجا رفتم متوجه شدم شهرستان ادب یک سازمان فرهنگی و انتشاراتی است. و امروز فکر میکنم که من آن موقع درست فکر میکردم و فکر آن موقع من چندان هم اشتباه و خام نبوده است. شهرستان ادب به واقع شهرستانی است از ادب و فرهنگ و اخلاق. به ویژه آن سطوح مدیریتی که به گمان من بسیار بسیار مهم است.
تمرکززدایی در امور و اردوهای شهرستان ادب تا چه اندازه مفید بود؟
کاملاً درست است. من میخواهم اینجا از محور بسیاری از اتفاقات شهرستان ادب هم نام ببرم. آقای علیمحمد مودب مدیرعامل موسسه شهرستان ادب، درواقع شاید بامسمیترین نامی است که من در سالهای اخیر شنیدهام. ایشان حقیقتا در نهایت ادب و اخلاق و فرهنگ هستند. من این خصائص آقای مودب را هیچگاه فراموش نمیکنم. فقط تنها چیزی که من دوست دارم اینجا بازهم تکرار کنم، این است که به مدیران شهرستان ادب پیشنهاد میدهم بعد از همه زحماتی برای ترویج شعر نیمایی کشیدهاند، هزینههایی که صرف کردهاند و زمانهایی که گذاشتهاند و تا الآن هم موفق شدهاند چندین شاعر نیماییسرای خوب و موفق معرفی کنند، یک اتاق به نام اتاق نیما در شهرستان ادب نیز تدارک بینند. طوری که حداقل ماهی یکبار جلسهای نیمایی برگزار کنند و در آن جلسه تمام شاعران و پژوهشگران شعر نیمایی حضور پیدا کنند و به بحث و گفتگو ... بپردازند و اگر به دیدگاههای جدیدی رسیدهاند و کشفهایی تازه از شعر نیما سراغ دارند بتوانند در اتاق نیما آن را با دیگر شاعران و محققان به اشتراک بگذارند. شعر نیمایی از دهه هفتاد به بعد مورد قهر و بیمهری و غربت قرار گرفت و من امیدوارم با همت دوستان شهرستان ادب رجوع دوبارهای به شعر نیمایی داشته باشیم.