شهرستان ادب: به مناسبت دهسالگی موسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب، مصاحبهای با دکتر «غلامرضا کافی»، شاعر و پژوهشگر میخوانید:
برآیند کلی شما از حضور مؤسسه شهرستان ادب در فضای فرهنگی کشور و بالاخص فعالیت آن در حوزه شعر و ادبیات انقلاب چیست؟
بنده در سالهای گذشته با موسسه شهرستان ادب ارتباط خیلی زیادی نداشتهام ولی همان قدر که ارتباط داشتم و از فعالیتهای موسسه مطلع بودم خوشنود بودهام. یکی از کارهای مهم در حوزه فعالیتهای ادبی و هنری توجه به حوزه نقد است که به آن نیاز داریم. از هر نظر که به فعالیت هنری و ادبی نگاه کنیم، باید نهضت نقدپروری را شکل داد و این تدبیر خوبی بود که از سوی مجموعههای هنری و ادبی منصوب و منتصب به انقلاب انجام گرفت و حالا هم در هیئت مؤسسه شهرستان ادب روی نموده است. نکته دیگری که باید اشاره کنم این است که ما در حوزه ادبیات انقلاب بستر مضمونی و محتوایی گستردهای داریم، و بنا بر همین گستردگی موضوعی میتوانیم در فرم و شکل و نمای کار ادبی و هنریمان هم تنوع داشته باشیم اما ذهنیت اول ما نسبت به هنر و ادبیات انقلاب صرفا معناگرایی و محتواگرایی است. در حالی که این محتوا قطعاً به چرخش و گردش شکلی نیازمند است. باید جریان نقدمحور کامل کننده فرهنگ و هنر و ادبیات انقلاب باشد که این اتفاق در مجموعه جوان شهرستان ادب درحال محقق شدن است. نکته بعدی خدماتی است که به جامعه هنری و ادبی ارائه میشود. شهرستان ادب اساتید و همراهان خودش را بسیار تکریم میکند و گرامی میدارد. همچنین موسسه شهرستان ادب برای کسانی که تازه قدم در راه گذاشتهاند به یک پناهگاه و پشتوانه تبدیل شده است و به کمک آنها آمده است. خود من به عنوان کسی که علاقهمند به شعر بودم، وقتی که شروع به نوشتن کردم میزان قابل توجهی سیاه مشق کردم و مدتی به خطا رفتم و بعد راهم را پیدا کردم، اما شهرستان ادب این مسیر را برای شاعران کوتاه کرده است و آنها با سیاه مشق کمتر و سرعتی بیشتر به مقصد میرسند.
در واقع شهرستان ادب مسیر پیشرفت و رشد و تعالی آنها را کوتاه کرده و تجربههای ناموفقشان را کمتر کرده است.
دقیقاً. یعنی ناملایمات این راه از مسیر آنها برداشته شده و در یک مسیر کاملاً روشنی حرکت میکنند. همان طور که شما گفتید مسیر حرکت را برای آنها کوتاه کرده است. همچنین تجربههای مختلفی را در اختیارشان قرار داده و آنها را از سرگردانیهای اول راه نجات داده است.
شما در بعضی اردوهای آموزشی شعر شهرستان ادب به عنوان استاد شرکت کردهاید و برای اعضاء این دورهها کلاس برگزار کردهاید. ویژگی مثبت این اردوها به نظر شما چیست؟
یکی از تکاپوهای عمده هنرمندان شناخت همسلکان و همعصران است. این بسیار مهم است. معمولا بهترین گوش شنوا برای یک شاعر جوان امروزی یک شاعر هم نسل اوست. این اتفاق در روزگار ما به واسطه روزنامه و مجلات اتفاق میافتاد، ولی شهرستان ادب یک الگوی جدید برای این ارتباط معرفی کرد. مثلا همین اردوهایی که در کار شهرستان ادب تعبیه شده بود دریافت خیلی دقیق و خوبی بود. میتوان گفت شاهکار بود! برگزاری این اردوها در کنار دیگر خدمات و ارتباطاتی که شهرستان ادب برای شاعران جوان فراهم کرده بود، فضای بسیار خوبی برای شاعران پدید آورده بود. شاعر جوان در این فرایند خیلی زود به انتشار و بازخورد از اثرش میرسید و میدید که تلاشش دیده شده است و در فلان مجله و کتاب منتشر شده است. این اتفاق خیلی خوب و مهم بود. ضمن اینکه من فکر میکنم همه این موفقیتها به خاطر تجمیع تجربیاتی است که قبلا در ادبیات انقلاب و جایی مثل حوزه هنری انجام شده بودند. یعنی گذشته ادبیات و هنر انقلاب به کمک این مجموعه آمد و مورد استفاده قرار گرفت. اگر آنجا ناگواریهایی بود، اینجا اصلاح شد و همه نقاط قوت و ضعف به خوبی رصد شد و استفاده شد.
به نظر شما تمایز شهرستان ادب با بسیاری از نهادها و مؤسسات دیگری که به امید موفقیت تشکیل میشوند ولی بعد از مدتی متوقف میشوند، کاملاً از بین میروند و اثری از آنها در حوزه فرهنگ و ادبیات نمیبینیم چیست؟
پیر شدن در مجموعههای فرهنگی امر بسیار بدیهی و طبیعی است. یعنی اصلاً خصیصه روزگار است که این اتفاق را رقم میزند. این اتفاق دقیقا در حوزه هنری انقلاب اسلامی هم تجربه شد. نسلی که در حوزه هنری بالندگی یافت، امروز چندان آفرینش ادبی و هنری ندارد و کنار نشسته است. البته احترامشان به جا و واجب است، چون آنها در زمان خودشان کار خودشان را انجام دادند، اما واقعیت این است که همان نسل امروز از جوش و خروش افتاده است. نقطه تمایز شهرستان ادب این بود که از ریشه کار کرد. تنها به یکی دو جلسه شعر و محفل ادب بسنده نکرد. کاری که در شهرستان ادب انجام شد یک نوع نهالکاری بود، نه بهرهبرداری از کار دیگران. شهرستان ادب به کسانی که از دورترین نقاط کشور بودند و به هیچ امکاناتی هم دسترسی نداشتند، خدمات داد، آنها را کشف کرد، و یک نسل را پرورش داد.