شهرستان ادب: در اولین مطلب پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان سایت شهرستان ادب جا دارد به تاریخچۀ این ادبیات توجه کنیم. معصومه مرادی در یادداشتی به بررسی تاریخچۀ ادبیات کودک و نوجوان در ایران پرداختهاند. شما را به خواندن این یادداشت دعوت میکنیم:
نخستین خالقان ادبیات کودک و نوجوان در همۀ پهنۀ گیتی، مادرانند. از همان لحظههای نخستین تشکیل جنین، شوری بیپایان در وجود مادر آغاز میشود و او را از پیشگامان تولید ادبیات کودک میکند. اگرچه ادبیات فاخر کودک و نوجوان را باید از ادبیات عامه جدا دانست، نهال این نوع ادبیات در کشتزار ادبیات عامه ریشه دوانده است و عمری به درازای تاریخ ادب شفاهی ملتها دارد.
اگر ادبیات عامه را به اعتبار مخاطبش گروهبندی کنیم، به سه دستۀ بزرگ خواهیم رسید:
ادبیات عامه با مخاطبان عام (مرد و زن و پیر و جوان)، ادبیات عامه با مخاطب زن و ادبیات عامه با مخاطب کودک و نوجوان (بررسی ویژگیهای قالبی ـ ساختاری در ترانههای کودکانۀ رایج در فارس، نشریه ادبیات و زبانهای محلی، شماره 3، پاییز 1394، ص:104). بدیهی است در همین تقسیمبندی ساده، حضور مادران و زنان به عنوان خالق لالاییها و بسیاری از ترانههای ناز و نوازش به چه اندازه است. گرچه بسیاری از این نوع ترانهها آینۀ ذهنیات مادر و مشکلات جامعۀ اویند، قهرمانهای کودک، که مخاطبان اصلی این نوع ادبیاند، پررنگترین شخصیت در این شعرها هستند. توجه به این نکته ضروری است که راویان افسانهها، متلها، حکایتها و داستانهای عامیانه برای کودکان نیز زنانند که با هدف آموزش مسایل زندگی، مذهب و گاهی سرگرمی با کارکردهای روانشناسانه و اجتماعی در تمام طول تاریخ برای فرزندانشان قصه میگویند.
کودکان و نوجوانان نیز خود سهمی بسزا در خلق آثار کودکانه دارند؛ ترانههای کار کودکانه، ترانههای بازی و بسیاری از ترانههای شادی و نوروزخوانیها و هیچانهها ساخته و پرداختۀ کودکانند و یا برای کودکان سروده شدهاند.
دوشادوش ادبیات عامه، نه به اندازۀ ادبیات رسمی و سنت ادبی رایج در زبان فارسی، در بسیاری از آثار میتوان نمودهایی نارس از ادبیات کودک و نوجوان را دید. نظریههای ابن سینا و غزالی دربارۀ کودکی بیانگر توجه بسیاری از بزرگان ادبی به کودکان و نوجوانان است. پندنامهها، اندرزنامههای شاهزادگان، حکایته ا،تمثیلها و متلهای رسمی و اشعار آموزشی، با اینکه زبانی نه درخور کودکان دارند، به اعتبار مخاطبان اصلی آنها میتوانند ریشههای ادبیات کودک و نوجوان ایران را بسازند.
قابوس نامه از عنصرالمعالی وشمگیر به امیرزادۀ ایرانشاه، سیاستنامه، کلیله و دمنه از مهمترین این آثار است.
کلیله و دمنه به دلیل تمثیلی بودن و داشتن بافتی فانتزی به دنیای خیالی کودکان بسیار نزدیک است و شاید همین ویژگی کتاب سبب شده که بعدها ملا حسن واعظ کاشفی انوار سهیلی را براساس آن بیافریند و حتی در دورۀ معاصر مهمترین منبع بازآفرینی و تولید داستان برای مخاطبان کودک و نوجوان باشد.
رفتهرفته با تغییر نگاه به کودکان و نیز ظهور نظریهپردازی چون علامه مجلسی و توجه او به کودک در کتاب حلیه المتقین و شکلگیری ادبیات مکتبخانهای آثار زیادی برای آموزش کودکان تولید شد که بسیاری از آنها بازنویسی آثار گذشتگانند و آموزههای مذهبی و شیوۀ صحیح زندگی را به کودکان یاد میدهند. حسنین، عاق والدین، موسی و سنگتراش، خاله سوسکه، خاله قورباغه و شنگول و منگول نمونههای موفق و ماندگار این نوع ادبیاتند که حلقۀ اتصال ادبیات عامه با ادبیات رسمی و درنهایت ادبیات کودکند.
با تأسیس دارالفنون و تحولات اجتماعی نظیر دایر شدن مدرسه به سبک اروپایی و جایگزینی مکتبخانهها با مدارس، ترجمه، روزنامه، صنعت چاپ و تغییر در نگاه به زندگی و فعالیتهای جمالالدین اسدآبادی در اواخر دورۀ ناصرالدین زمینههای ظهور ادبیات کودک و نوجوان با تعریف امروزیاش مهیا شد. زبان شعرها و داستانها به سمت فهم مخاطب حرکت کرد و مضامین تا حدی متناسب با فلسفۀ کودکی و دنیای آنان شد. هرچند هدف بسیاری از این آثار همچنان آموزش کودکان و نوجوانان بود.
مهمترین چهرههای ادبی که در دورۀ مشروطه به ادبیات کودک و نوجوان توجه کردند عبارتند از: یحییخان دولتآبادی، نسیم شمال، بهار، ایرج میرزا و ابوالقاسم لاهوتی در شاخۀ شعر و طالبوف، زینالعابدین مراغهای، میرزا اسماعیل خان تبریزی (آصف) و سلیم قره باغی در شاخۀ داستان.
شعر زیر از یحییخان دولتآبادی را میتوان از اولین شعرهای کودک و نوجوان ادبیات فارسی به حساب آورد:
زنبور عسل به خانۀ خویش
ششگوشه بساخت لانۀ خویش
او خانۀ خود نمود آباد
کی درس مهندسی به او داد؟
آنکس که بداد عقل و هوشش
بنهاد به جای نیش نوشش
از دیگر سو با ترجمۀ آثار اروپایی و سفر به اروپا، زمینۀ خلق داستان کودک و نوجوان فراهم شد. نخستین آثار ترجمه شده در ادبیات کودک و نوجوان ایران، برگردان حکایتهای ازوپ و لافونتن بودند که در کتابهای آموزشی منتشر میشدند. هرچند در ابتدا مخاطبان این رمانها همه مردم بودند، بعدها نوجوانان مخاطبان اصلی این رمانها شدند. خرنامه، رابینسون کوروزوئه، بیست هزار فرسنگ زیر دریا و سفر به دور دنیا از مهمترین آثار کودک و نوجوان ترجمه شده و مترجم همایون، علی اصغر فصیحی و عبدالعظیم قریب مترجمان بزرگ در دورۀ مشروطهاند.
در دورۀ پهلوی توجه به ادبیات کودک و نوجوان و ترجمۀ آثار نویسندگان خارجی با این مضامین فزونی یافت. روحی ارباب، مهری آهی، شمسالملوک مصاحب و اردشیر نیکپور مترجمان فعال این دورهاند و کتابهایی چون شازده کوچولو، آلیس در سرزمین عجایب، قصههای برادران گریم، جزیرۀ گنج، پینوکیو، کوچولو و گارسون و شیطان کوچولو ترجمه و منتشر شد.
محمدعلی جمالزاده، رسول پرویزی، سعید نفیسی، صنعتیزاده کرمانی و جبار باغچهبان، صمد بهرنگی، نادر ابراهیمی، علیاشرف درویشیان، منصور یاقوتی، نسیم خاکسار و بهرام بیضایی از جمله داستاننویسان کودک و نوجوان در این دوره و خالق کتابهایی چون یکی بود یکی نبود، تلخ و شیرین، صندوقچۀ اسرار، سر و ته یک کرباس، شلوارهای وصلهدار، ماهی سیاه کوچولو، قصه آه، پوست نارنج، دور از خانه، سنجابها، قصۀ گلهای قالی، پهلوان پهلوانان پوریای ولی و بزی که گم شد هستند و شاعرانی چون نیما یوشیج، سیاوش کسرایی با شعر آرش کمانگیر و دماوند خاموش، پروین اعتصامی در شعرهای تمثیلی خود که قهرمانان آن ها کودکانند و بیشتر جنبۀ آموزشی دارند، عباس یمینی شریف با کتاب مفصل نیم قرن در باغ شعر کودکان، باغ دوستی، شعر با الفبا، سیاهک و سفیدک، احمد شاملو با شعرهایی چون مردی که لب نداشت و ننه دریا، فروغ فرخزاد با شعر علی کوچولو، پروین دولتآبادی با مجموعههایی چون خانۀ مقوایی، گل بادام، بر قایق ابرها، شهر سنگ، جمجمک برگ خزون، گذری در ادبیات کودکان و محمود کیانوش با مجموعههایی چون جهان ما، آبهای خسته و ناگهان انسان و زمینش به شعر کودک و نوجوان توجه کردند. شعر زیر از نیما بهخوبی توانسته است مؤلفههای شعر کودک و نوجوان را عرضه کند:
گلها واشدند
برفها پاشدند
از رو سبزهها
از روی کوهسار
بچهها بهار
داره رودخونه
میخونه به گوش
پوستین را بکن
قبا را بپوش
بیدار شو بیدار
بچهها بهار
دارند میروند
دارند میپرند
زنبور از لونه
بابا از خونه
همه پی کار
بچهها بهار
همزمان با این دو شاخۀ مهم ادبی-شعر و داستان- تصویرگری، بازآفرینی، نقد کتابهای کودک و نوجوان، انتشار کتابهایی با موضوع نظریههای روانشناسی کودک و انتشار مجلههای کودک و نوجوان توانست در راه پویایی ادبیات کودک و نوجوان در ایران گام بردارد.
اولین هستۀ شعر کودک پس از انقلاب، در جلسههای هفتگی مجلۀ کیهان بچهها شکل گرفت. در این جلسات کسانی چون جعفر ابراهیمی، وحید نیکخواه آزاد، بیوک ملکی، مصطفی رحماندوست، اسدالله شعبانی و شکوه قاسمنیا حضور داشتند و برای کودکان و نوجوانان شعر میسرودند.
علاوه بر این افراد کسان دیگری هم هستند که توجه کمتری به شعر کودک و نوجوان دارند؛ مانند صفورا نیری، قیصر امینپور، شراره وظیفهشناس، جواد محقق، صدیقه وسمقی و سوسن طاقدوس.
با افزایش فعالیت مجلههای کیهان بچهها و سروش، بسیاری از جوانترها نیز به شعر کودک و نوجوان روی آوردند و سرایش شعر برای این افراد جامعه بیشتر و هنرمندانهتر شد؛ ناصر کشاورز، محمدکاظم مزینانی، شهرام رجبزاده، بابک نیکطلب، افشین علاء، افسانه شعباننژاد و رودابه حمزهای از شاعرانی هستند که در دهۀ 70 به جمع شاعران کودک و نوجوان پیوستند.
روند پیوستن شاعران به شعر کودک و نوجوان و رشد و شکوفایی این نوع شعر در دهههای 80 و 90 فزونی یافت. در این دو دهه، تشکیل انجمنهای شعر کودک و نوجوان، فعال شدن حوزۀ نقد شعر، برگزاری جشنواره و جایزههای ادبی در این رشد نقشی مؤثر داشتند. از شاعران دهۀ 80 میتوان از محمد گودرزی دهریزی، حمید هنرجو، غلامرضا بکتاش، یحیی علویفرد، مریم اسلامی، سید سعید هاشمی و حامد محقق نام برد. اگرچه برخی از آنها چون غلامرضا بکتاش و حمید هنرجو از اواخر دهه 70 فعالیت خود را آغاز کردند، اوج فعالیت هنری آنها مربوط به این دوره است.
داستان کودکان و نوجوان نیز پس از انقلاب پویا شد و با مضمونهای گوناگونی چون دفاع مقدس، که از رخدادهای مهم آن دوره بود، دین و آیین، دغدغههای کودکان و نوجوانان و آموزش آنها و به صورت ویژه فانتزی، کتابهای فراوانی را به مخاطبان عرضه کرد.
مهدی آذریزدی، احمدرضا احمدی، محمدرضا سرشار، محمدرضا بایرامی، فریبا کلهر، هوشنگ مرادی کرمانی، امیرحسین فردی، مصطفی رحماندوست، منوچهر احترامی، فرهاد حسنزاده، شکوه قاسمنیا، حسین ابراهیمی الوند، توران میرهادی، مهدی حجوانی، محسن هجری، احمد اکبرپور، شهرام شفیعی، گلی ترقی، طاهره ایبد، حمیدرضا شاهآبادی، اکبر صحرایی، داوود امیریان از چهرههای مهم د استاننویس پس از انقلابند.
در حال حاضر ادبیات کودک و نوجوان به یکی از شاخههای مهم ادبیات فارسی تبدیل شده است و شاعران و نویسندگان بسیاری توانستهاند آثاری درخور برای کودکان و نوجوانان خلق کنند و هرساله بر تعداد فعالان این حوزه افروزده میشود.
تا باد چنین بادا