شهرستان ادب به نقل از روزنامه وطن امروز: نمیدانم ایراد است یا حسن اما خواندن مجموعه شعر «بعد از بنفشهای که نیامد» از عباس باقری، یک حوصله عمیق میخواهد. البته پاداش این حوصله عمیق درک زیبایی نهفته در شعر است؛ به شرطی که اهل شعر باشید. این کتاب هم خود بلند بالاست و هم تک تک شعرهایش. تازه شعرهایش هم بیوزن هستند. همین شعرهای بیوزن هم سرشار هستند از احساسات پیچیده شده در لابهلای تلمیحها و کلمات اساطیری. همه اینها دست به دست هم میدهد تا مخاطب امروزی را بگریزاند اما خواندن عمیق همین شعرها با حوصله و در جهت رهیافت به عمق اثر، نشان میدهد چیزی لذتبخش در ورای آنها وجود دارد. باز تاکید میکنم قضاوت نمیکنم که این خصلت، نیکو است یا نه؛ قضاوت با خوانندگان. شعرهای عباس باقری را میشود با ترجمه آثار مهم شعر خارجی بویژه شعر عرب مقایسه کرد. حتی همین امکان قیاس هم میتواند به عنوان ضعف و قوت تلقی شود. ضعف از این جهت که تالیف شعری مستقیم در آفرینش آنها وجود نداشته است. مثل اینکه کسی سراغ آثار محمود درویش رفته باشد و این شعرها را از عربی به فارسی برگرداند. هر آنچه مترجم در بازتولید اثر ترجمهای پویه شاعرانه کند اما باز اثر تولیدی ترجمه است و نه شعر و در نتیجه تالیف شاعرانه مستقیم در ساخت و پرداخت آن وجود ندارد. از سوی دیگر این خصلت نقطه قوت است، چرا که به هر حال یک خیال و طبع قدرتمند در ورای اثر وجود دارد که میتواند با ترجمه شاهکارهای جهانی مقایسه شود. این خصلت قوت - ضعف البته در تمام شعرهای سپید وجود دارد، چون شعر منثور از اساس حاصل اندیشه ترجمهگراست؛ ترجمهای متعلق به اسباب سخن گفتن و سطربندی. هر چه اندیشه شاعر خودی باشد باز اسباب هندسه سخن خارجی است. انگار شعر به زبان دیگری اتفاق افتاده و عباس باقری در ذهن خود آن را به فارسی ترجمه کرده است:
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز