شهرستان ادب: در ادامۀ پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان شهرستان ادب، یادداشتی میخوانیم از خانم مرضیه حقخواه. ایشان در این یادداشت دغدغۀ آشنایی کودکان و نوجوانان با افرادی مانند خود را داشتهاند که از شرایط روحی یا جسمی خاصی برخوردارند و بر این مبنا به معرفی چند کتاب خوب پرداختهاند. شما را به خواندن این مطلب دعوت میکنیم:
گاهی پیش میآید که در یکجمع کسانی وجود دارند که یکتفاوت آشکار، آنها را از افراد حاضر در آن جمع، متمایز میکند. آنها معمولاً رنج بیشتری را نیز در روابط خود با دیگران متحمل میشوند. بنیآدم همیشه اینگونه بوده که یا از سر ناآگاهی یا کنجکاوی یا خدای نکرده قساوت و بدسرشتی به آدمهای متفاوت، جور دیگری نگاه میکرده است؛ خواه میخواهد این تفاوت در رنگ و نژاد باشد یا فرهنگ و لباس یا... تفاوتهای جسمی یا ذهنی، نقص مادرزادی یا بیماری لاعلاجی که از ابتدا با انسان است و یا در مقطعی از زندگی ایجاد میشود و تا آخر عمرش از بین نمیرود نیز از این دست هستند که میتوان برای نمونه به کودکان دارای نقص عضو، ناشنوا، یا افراد دچار اختلال یادگیری، خوانشپریشی و یا بیماریهایی ذهنی نظیر اوتیسم اشاره کرد.
در این زمینه، کتابهای زیادی وجود دارد که آگاهی ما را نسبت به این تفاوتها بیشتر میسازد. بخشی از کتابهای راجعبه این موضوع، داستان و رمان مناسب سن کودک و نوجوان هستند. کتابهایی که علاوهبر دادن اطلاعات نسبت به گونههای مختلف این تفاوت، احساسات کودک و نوجوان را نیز درگیر کرده و باعث میشوند که اگر خود کودک دچار چنین تفاوتی است، بتواند راحتتر با آن کنار بیاید و اگر در اطرافش چنین کودکانی دید، بتواند تعامل بهتری با آنها داشته باشد و کمتر باعث رنجش آنان گردد.
درست فکرکردن و درست رفتارکردن یکی از مهمترین مسائلی است که کودک میتواند با خواندن کتاب آن را بیاموزد. پس شاید مفید باشد که چندنمونه از این کتابها را خودمان مطالعه و برای فرزندانمان نیز تهیه کنیم، حتی اگر چنین فردی در بین دوست و آشنا نداشته باشیم. حالا در ادامه به معرفی برخی از این کتابها میپردازم.
اول سراغ کتابهای کودک برویم. قبل از هرچیز بگویم متأسفانه هرچقدر بیشتر دنبال کتاب تألیفی در این زمینه گشتم، کمتر به نتیجه رسیدم. گویا نویسندگان ایرانی خیالشان راحت است که چنین موضوعی یا اینقدر مهم نیست که داستانی را به خود اختصاص دهد یا اینقدر کتابهای ترجمه دربارۀ آن یافت میشود که دیگر نیازی به نوشتن کتاب جدید ندارد. تنها یککتاب به نام «موزی که میخندید» با نویسندگی حمیدرضا شاهآبادی و تصویرگری حسن موسوی، از سوی نشر افق منتشر شده است که با داستانی ساده و لطیف، پذیرش تفاوتها را به کودک یاد میدهد، ولی به بیماری یا نقص خاصی اشاره نمیکند و تفاوت در حالت کلی را مدنظر دارد.
با این مقدمه برویم ببینیم نویسندگان خارجی در باب این موضوع برای کودکان چه در چنته دارند. کتابهای «المر فیل رنگانگ»، «الیوت فیل خالخالی»، «آفتابپرست عجیب» و «شنگال» با داستانهایی جذاب برای کودک از تفاوتها حرف زدهاند و به این امر تأکید دارند که تفاوتداشتن و تکبودن اصلاً چیز بدی نیست. مهم این است که هرکس بتواند خودش را همینطوری که هست دوست داشته باشد و بداند که وجودش میتواند با همین ویژگیهایی که دارد، برای خودش و دیگران مفید باشد.
از این کتابها که بگذریم، میرسیم به کتابهایی که دربارۀ نقص عضو هستند. کتاب «دوپرنده دوبال» از انتشارات نگارینه، داستان پرندهای است که برادرانش بهخاطر اینکه فقط یکبال دارد او را مسخره میکنند. او که از این وضع خسته شده، خانه و خانواده را رها میکند و به دنبال ساختن یکبال دیگر میرود. بعد از مدتی که تلاشش بینتیجه میماند، تصمیم میگیرد بهجای پرواز فقط راه برود. آنقدر تنها و خسته میرود و میرود تا میرسد به یکپرندۀ دیگر با یکبال، درست مثل خودش. حالا این دو که از جور روزگار فراریاند، یکدیگر را پیدا کرده و باهم دوست میشوند. شاید حتی بتوانند حالا که دوبال دارند، پرواز کنند.
«گنجشک من بدو بدو» داستان پرندهای است که از ابتدا سالم بوده، ولی در یکطوفان بالهایش ضربهای شدید میخورد و حتی باوجود کمک دوستانش، موش و کلاغ و تیمار چندینروزه، بالهایش بهبود نمییابد و مجبور است راهرفتن و دویدن را جایگزین پرواز کند. موش که دوست صمیمی اوست با مهربانی او را در این راه تشویق میکند و نمیگذارد اندوه ازدستدادن بالهایش او را از ادامۀ زندگی منصرف سازد.
مجموعۀ «احساسهای تو» نشر کتابهای بنفشۀ قدیانی نیز کتابی دارد باعنوان «من معلولم» که مناسب ۶ تا ۱۰ سالههاست. در این کتاب از زبان سارا که خود پاهایی فلج دارد و روی ویلچر مینشیند با معلولیتهای مختلف آشنا میشویم و حسوحال سارا را موقعی که همه با حیرت به او نگاه میکنند و یا او را دستکم میگیرند، درمییابیم. ناگفته نماند که این کتاب از سوی انتشارات منشور صلح نیز باعنوان «من ویژه هستم» به چاپ رسیده است.
همچنین کتاب «رؤیای امانوئل» از نشر پرتقال، یکداستان واقعی دربارۀ زندگی «امانوئل افوسو یبوآ» است که در غنای آفریقا به دنیا آمد و فقط یکپای سالم داشت. او ششصدوچهل کیلومتر را دور تا دور غنا دوچرخهسواری کرد تا به همه بگوید کمتوانی به معنای ناتوانی نیست. این کتاب بهگفتۀ نشر پرتقال برای کودکان بالای ۴سال مناسب است.
ماجرای شنیدنی زندگی هلن کلر که بر هیچکس پوشیده نیست. اینبار در مجموعۀ «آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند» از نشر پرتقال، کتابی را به خود اختصاص داده است باعنوان «من هلن کلر هستم». این کتاب، از زبان هلن کلر و با تصویرگری بسیار جذاب، مخاطب کودک بالای هفتسال را با فراز و فرود زندگی او آشنا میکند. هلن کلر که به دلیل یکبیماری سخت در ۱۹ماهگی، همزمان بینایی و شنوایی خود را از دست داد، با کمک یکپرستار و بهگونهای شگفتانگیز با دنیا ارتباط برقرار کرد و به همه نشان داد که هیچچیز نمیتواند مانع رسیدن او به خواستههایش شود.
علاوهبر کتابهایی که در بالا ذکر شد، دوعنوان کتاب مخصوص کودکان دارای سندرم اوتیسم (درخودماندگی) نیز در بین کتابهای کودکان به چشم میخورد. کتاب «پسری که به دنبال باد رفت» داستان پسری است که به محیط اطراف خود، بهگونهای متفاوت نگاه میکند. او که عاشق کتاب است و دوست دارد از همهچیز سر در بیاورد، یکسؤال مهم در ذهنش دارد که نه در کتابها جوابش را پیدا کرده و نه مادرش میتواند به او کمک کند. او به پیشنهاد مادرش خود به دنبال جواب سؤال خود میگردد و بدینترتیب در دنیای خیالی خود غرق میشود و درنهایت جواب سؤالش را پیدا میکند. البته این کتاب میتواند برای هرکودکی مناسب باشد و متفاوت نگاهکردن به محیط پیرامونمان را به ما یاد دهد. هرچند همۀ کودکان، کموبیش این خصلت را دارند و کودکان اوتیسم تنها کمی شدت تفاوت نگاهشان بیشتر است.
کتاب «خطخطیهای من» خیلی جزئیتر به مسائل کودکان اوتیستیک پرداخته است و تمام ویژگیهای آنها را از زبان گوری که یکگورخر با خطهای اوتیسم است، معرفی میکند. گوری دقیقاً میداند که چرا با بقیۀ همکلاسیهایش در مدرسه متفاوت است و گاه که از این تفاوت رنجیده میشود، مادرش با مهربانی دانهدانه تفاوتهای او را برایش شرح میدهد و میگوید که به خطهای دیگر روی بدن گوری از جمله خط صداقت، خط راهنما، خط حمایت و... افتخار میکند. در انتهای کتاب نیز چندصفحه توضیحات برای والدین آمده است که تکتک ویژگیهای گفتهشده در داستان را به یکی از ویژگیهای کودکان اوتیستیک تعبیر مینماید.
حالا که تعداد قابلتوجهی کتاب کودک را در این زمینه شناختیم، به سراغ رمانهای نوجوان میرویم. خدا را شکر که وضع کتابهای تألیفی در بخش نوجوان بهتر از کودک است. حداقل از بین بیشمار کتابی که با این موضوع نوشته شده، تکوتوک کتابهای ایرانی نیز یافت میشود. گرچه همه دربارۀ بیماریهای جسمی و نقص عضو میباشد و به مواردی چون اوتیسم و خوانشپریشی و... کتابی اختصاص داده نشده است. با این توضیحات، در ابتدا رمانهای ایرانی را معرفی میکنم.
گاه اتفاق میافتد که کودکی سالم با پیشآمدن سانحهای، دچار نقص عضو میگردد. در کتابهای کودک به این مورد اشاره شد. حالا به دوکتاب با این موضوع برای مخاطب نوجوان اشاره میکنم.
کتاب اول، رمان «بنفشهها هم میخندند» است که موضوع خوبی را انتخاب کرده و به آن پرداخته است. امیر، شخصیت اصلی داستان که از نقل مکان به شهر و مدرسهای جدید، ناراحت و عصبانی است، رفتهرفته با پسری به نام طاها در مدرسه دوست میشود. آنها روزبهروز بههم نزدیکتر میشوند و همۀ اوقاتشان را با هم میگذرانند. ناگهان طاها در حادثهای قدرت پاهایش را از دست میدهد و تا آخر عمر ویلچرنشین میشود. حالا این امیر است که باید کمک کند و روحیۀ نابودشدۀ طاها را بازیابی کند.
کتاب دوم، کتاب تصویری «شببهخیر فرمانده» نوشتۀ احمد اکبرپور از نشر افق که باتوجه به شناسنامهاش، مخصوص گروه الف و ب معرفی شده است، ولی بهنظر من چون به لحاظ محتوایی، با جنگ و خشونتهای آن همراه است، برای گروه الف مناسب نیست و همان بهتر که بگوییم کتاب داستان نوجوان است. ناگفته نماند که این کتاب برگزیدۀ نمایشگاهها و مسابقههای خارجی مربوط به «کودکان با نیازهای ویژه» گردیده و به چهارزبان زندۀ دنیا نیز ترجمه شده است. کتاب دربارۀ بازیهای کودکی است در خانه که در بمباران جنگ، یکپایش را از دست داده و مادرش نیز کشته شده است.
یکداستان تصویری دیگر نیز معرفی کنم که البته موضوعش در بین تمام کتابهایی که وجود دارد، چه تألیفی و چه ترجمه، خاص است. «مثل همه اما مثل هیچکس» داستان دختری به نام هستی است که همراه با خانواده به خانهای جدید نقل مکان میکند و در همسایگی خود دوستی پیدا میکند به اسم پریا. پریا بیماری تالاسمی دارد و هرماه باید خون بگیرد. او با آنکه در ظاهر و در نگاه هستی، کودکی معمولی و البته مهربان و عاقل و همهچیزدان است و هستی به زندگیاش غبطه میخورد، ولی گاهی در جمع خصوصی و خانوادگی از وضعیت خودش خسته و کلافه میشود. وقتی هستی راز پریا را میفهمد ابتدا تعجب میکند، ولی بعد برای اثبات وفاداریاش در این دوستی برای کمک به پریا دست به کار میشود.
اما برویم سراغ کتابهایی با شخصیتهایی که قادر به تکلم نیستند. «تارا و مرغ دریاییاش» کتاب کوچک و جمعوجوری است. داستان آن دربارۀ پسری یتیم و کر و لال است که در شهری ساحلی زندگی میکند و از سوی کودکان همسن خود طرد شده و مورد تمسخر قرار میگیرد، ولی هستند کسانی که هوای او را داشته باشند.
«لالو» داستان پسری به نام «مراد» است که تنها لال است و گوشهایش سالم است و میشنود. او در روستای «کلو» زندگی میکند. روستایی که مردمانش بهشدت تحتتأثیر سخنان خرافهای پیرزنی از اهالی روستا هستند و مراد را شوم و بدقدم میدانند. مراد که تنهای تنهاست کمکم نواختن سازی را میآموزد و در بیرون روستا در مخفیگاه همیشگیاش ساز میزند و همین ساز زدنها ماجراهایی مرموز را برای اهالی روستا رقم میزند.
حالا کمی هم از رمانهای ترجمه معرفی کنیم. الحقوالانصاف که کارهای بسیار بینظیری در این بین هستند که با موضوعهایی ناب، علاوهبر بالابردن آگاهی مخاطب نوجوان نسبت به بیماریهای مختلف، لحظههای شورانگیز و پر از احساسات غم و شادی برای او به ارمغان میآورند. شاید معروفترین و عجیبترین رمانی که در این زمینه وجود دارد، رمان «شگفتی» نوشتۀ آر.جی.پالاسیو است؛ چراکه دربارۀ پسری است که به یکبیماری مادرزادی نادر مبتلاست. بیماری که حتی تلفظ اسمش هم به این راحتی نیست، چه رسد به هضم تفاوتهای ظاهری که برای شخص مبتلا ایجاد میکند. آگوست, پسری دهساله که این بیماری، چهرهای عجیب و غریب به او داده است. او بعد از چندسال که در خانه درس خوانده است، میخواهد به مدرسه برود و برای مورد پذیرش واقعشدن توسط همسالانش در این جامعۀ کوچک، سختیهای بسیاری را تحمل میکند.
از این رمان معروف بگذریم و به رمانهای با موضوع اختلالهای ذهنی بپردازیم. رمانهای «ماهیها پرواز میکنند» و «چهطوری خیلی بدخط بنویسیم» هردو دربارۀ کودکانی هستند که دچار اختلال یادگیری و بهاصطلاح خوانشپریشی هستند. آنها گرچه ذهنی فعال و پویا و حتی باهوش دارند، ولی عملکرد مغزشان بهگونهای است که باید خواندن و نوشتن را به روشی غیر از روشهای معمولی یاد بگیرند. رمان اول از زبان دختری است که دچار این اختلال است و هرسال به دلیل مشکلاتی که با مدرسه و معلمها و دانشآموزان مییابد، مدرسه عوض میکند. این رمان با نامهای دیگری چون «ماهی روی درخت» نیز ترجمه و چاپ شده است. رمان دوم از زبان چستر هاوارد, یکنوجوان پر شروشور روایت میشود. چستر به همهچیز با دید طنازانه نگاه میکند و هرچه در اطرافش میبیند به باد تمسخر میگیرد. ازقضا او در مدرسۀ جدیدش در کنار جویی قرار میگیرد؛ دانشآموزی که دچار اختلال در یادگیری است. اینگونه میشود که چستر ناخواسته درگیر مشکلات جویی سر کلاس میشود و به او در یادگیری کمک میکند. در آخر نیز جایزۀ بهترین کمککنندۀ کلاس را از آن خود میکند.
بیماری ذهنی دیگری که کتابهای زیادی را به خود اختصاص داده، سندرم اوتیسم است. من اینجا دونمونه از بهترینها را معرفی میکنم. کتابهای «ماجرای عجیب سگی در شب» و «اقیانوسی در ذهن». کتاب اول از زبان یکپسر اوتیستیک روایت میشود و این روش روایت اولشخص برای درک کارکرد ذهنی کودکان اوتیستیک بهترین روش است. کریستوفر که به اعداد اول بسیار علاقه دارد، مدتی است مادرش را از دست داده است. او وقتی به دنبال چرایی قتل سگ همسایه میگردد، نامههایی کشف میکند که رازی دربر دارند، رازی که بیارتباط با مادر کریستوفر نیست.
کتاب دوم از زبان جک، پسری معمولی روایت میگردد که باز مادرش را از دست داده و به مدرسهای جدید نقل مکان میکند که شبانهروزی است. او در کلاس با پسری به نام ارلی آشنا میشود که اوتیسم دارد. به ارلی خبر دادهاند برادرش در جنگ کشته شده، ولی او باور نمیکند و راهی سفری میشود برای پیداکردن او و جک نیز با او در این سفر همراه میشود.
حالا سراغ کتابهایی دربارۀ نقص جسمی برویم. در رمان «روزنامهفروش» نویسنده، داستان کودکی خودش را به تصویر کشیده که لکنتزبان دارد و برای مدتی بهجای دوستش عهدهدار مسئولیت رساندن روزنامه به خانههای محله میشود. وینس که پسری یازدهساله است، حرفزدن برایش یکدغدغۀ غولآسا شده است. تمام فکر و ذکرش این است که اگر کسی سؤالی از او کند که جوابش با پ شروع شود چه کار کند؛ چون تلفظ حرف «پ» و «و» از همه برایش سختتر است. همهاش نگران است که مبادا مجبور شود حرفی بزند که حروف سخت داشته باشد. قبل از برخورد با هرکسی تا ته مکالمه را در ذهن خود پیشبینی و مرور میکند و اگر دید سخت است از خیر شروع مکالمه میگذرد. خلاصه که این تفاوت، مشکلات عدیدهای در ارتباط با دیگران برای وینس ایجاد کرده که اجتنابناپذیر است و البته دلیل همۀ این نگرانیها رفتاری است که دیگران بهخاطر این تفاوت با او دارند.
دو کتاب «شگفتزده» و «کر قهرمان» موضوع داستان خود را به ناشنوایان اختصاص دادهاند. کتاب «شگفتزده» که یکسینمارمان محسوب میشود، روشی جذاب برای پیشبرد داستان به کار برده است. کتاب از دوبخش درهمتنیده تشکیل شده است. یکبخش، داستان پسری را روایت میکند که از یکگوش ناشنواست و در حادثهای شنوایی گوش دیگر خود را نیز از دست میدهد. او که مادرش بهتازگی از دنیا رفته، در بین وسایل خانه و یادداشتهای مادرش به دنبال اثری از پدر میگردد. پدری که مادر هیچگاه دربارۀ او با پسرک صحبت نکرده است. در لابهلای این داستان، ما شاهد تصاویر سیاه و سفید بیشماری هستیم که مثل پردۀ سینما داستان دیگری را روایت میکند. با پیشرفت کتاب، دو داستان کمکم بههم ارتباط پیدا کرده و به یکنقطه میرسند. جدای از موضوع کتاب، خواندن یکسینمارمان میتواند بهاندازۀ کافی جذاب و لذتبخش باشد.
و اما داستان کتاب «کر قهرمان» خیلی شبیه ماجرای هلن کلر است با این تفاوت که «سیسی» خرگوش کوچولوی این کتاب، در اثر بیماری در کودکی، تنها کمشنوا میگردد و با سمعک میتواند نقص خود را برطرف کند. این کتاب که از سوی انتشارات علمیفرهنگی به چاپ رسیده است، بهصورت کمیک استریپ و بسیار پر و پیمان با زبانی طنز، ریزترین کارهای سیسی از جمله مصیبتهای تلویزیون تماشاکردن، سمعکدار شدن، مهمانیرفتن و مشقاتش در مدرسه را از زبان خودش تعریف کرده است. جالب است بدانید که سیسی بل همان نویسندۀ کتاب است که درواقع داستان کودکی خود را در قالبی جذاب برای نوجوانان عرضه کرده است. البته نشر پرتقال نیز این کتاب را باعنوان «تیزگوش» ترجمه و منتشر کرده است.
در آخر برویم سراغ دوکتاب فوقالعاده که هردو داستان دختری با پای معیوب را بیان میکند. توصیه میکنم بههیچوجه رمانهای «جنگی که نجاتم داد» و «رؤیای دویدن» را از دست ندهید. کتاب «جنگی که نجاتم داد» که نام جلد دوم آن نیز «جنگی که بالأخره نجاتم داد» است، داستان دختری دهساله به نام آدا است که یکی از پاهایش بهصورت مادرزاد معیوب بوده و بهاصطلاح پاچنبری است. برخلاف کودکان رمانهای قبلی، او مادری دارد که بهشدت تحقیرش میکند. مادر آدا علت تمام بدبختیهای خود را آدا و پای معیوبش میداند و او را در خانه حبس کرده و ابداً رفتار خوبی با او ندارد. آدا که در لندن زندگی میکند، با شروع جنگ جهانی دوم و انتقال کودکان شهرها به روستاها و تقسیم آنها میان خانوادههای روستایی برای در امان ماندنشان از بمباران، به همراه برادر کوچکتر خود از خانه فرار میکند و در روستا زندگی جدید پر از شادی و امید انتظار او را میکشد.
کتاب «رؤیای دویدن» نیز داستان دوندهای است ۱۶ساله به نام جسیکا که در حادثهای پاهایش را از دست میدهد. جسیکا دیگر حتی نمیتواند به راهرفتن فکر کند، چه رسد به دویدن. او که عاشق دویدن است با این حادثه، ضربۀ روحی بزرگی میخورد، ولی با ورود دختری به نام رزا ـکه خود مبتلا به فلج مغزی استـ به زندگیاش و دوستی با او متحول میگردد. او حالا آرزویی فراتر از دویدن در سر دارد.