شهرستان ادب: در سالگرد درگذشت «مهدی اخوان ثالث»، به بازخوانی شعر معروفی از این شاعر بزرگ معاصر میپردازیم:
همان رنگ و همان روی،
همان برگ و همان بار،
همان خندۀ خاموش در او خفته بسی راز، همان شرم و همان ناز
همان برگ سپید به مثل ژاله، ژاله به مثل اشک نگونسار
همان جلوه و رخسار
نه پژمرده شود هیچ،
نه افسرده، که افسردگی روی
خورد آب ز پژمردگی دل،
ولی در پس این چهره دلی نیست
گرش برگ و بری هست
ز آب و ز گلی نیست
بس، از دور ببینش
به منظر بنشان و به نظاره بنشینش،
ولی قصّه ز اُمید هبائی که در او بسته دلت،
هیچ مگویش،
مبویش،
که او بوی چنین قصّه شنیدن نتواند
مبر دست به سویش،
که در دست تو جز کاغذ رنگین ورقی چند نماند
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز