شهرستان ادب: این هفته در سیامین مطلب «در اخبار نبشته است»، خبرهایی داریم از جنجالهای جایزه نوبل ادبیات، خاطرهای از مالک یک کتابفروشی تعطیلشده، درگذشت دو شاعر مشهور، ابراز علاقه شاعر آمریکایی به حافظ و قاچاق کتاب به کشور همسایه. از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید:
2 هفته گذشته خبر ناراحتکنندهای شنیدیم: نصرالله کسرائیان عکاس نامدار که عکسهای او از اقوام ایرانی را همه میشناسند، مجبور شد تا کتابفروشی خود را که «کتاب ویستا» نام داشت تعطیل کند. این فروشگاه کتاب در سعادتآباد واقع شده بود. کسراییان مدتی قبل دلنوشتهای از روزگار کتابفروشی خود نوشته بود که خواندنی است: چند شب پیش نشسته بودم و کار میکردم. یک کارگر افغانستانی که تقریباً همه نوع مواد و مصالح ساختمان جز پارهآجر از سر و لباساش میبارید، لای در را باز کرد و پرسید: «حافظ دارید؟» خانم فروشنده گفت: «بله». گفت: «کوچیکش را هم دارید؟» گفت: «داریم». گفت: «میخوام خوشخط باشه». گفت: «خوشخطش را هم داریم». وسط این گفتوگو هرچه اصرار میکردم بیاید داخل، میگفت: «لباسهایم کثیف است». چیزی نمانده بود به زور متوسل شوم. پرسید: «چند است؟» فروشنده گفت: «بیست و دو تومن». گفت: «ده تومنیاش را ندارید؟» دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم، تقریباً یقهاش را گرفتم و کشیدمش تو. گفتم: «عزیزم، با تخفیف قیمتش همان ده تومن است». نمیدانم چرا همان ده تومن را هم گرفتم. آنها که گذارشان به سعادتآباد افتاده، میدانند که بساز بفروشها از برکت یک اقتصاد بیمار و مجوزهای بیحساب و کتاب شهرداری چه شلتاقی میکنند. حتی یک نفر بساز بفروش، آرشیتکت، تکنیسین، دلال و کارگر (حتی نه برای خرید) سری به این کتابفروشی نزدهاند. از ساکنین محل هم که خیلیشان ماشین چندصدمیلیونی سوار میشوند و قاعدتاً باید متعلق به دیگر گروهها و قشرهای اجتماعی باشند، آمار نگرفتهام اما با اطمینان میگویم بین نود و پنج تا نود و هشت درصدشان وارد کتابفروشی نشدهاند ـ میخواستم این را ننویسم، گفتم هممحلهایها آزرده میشوند. بعد به خودم گفتم نگران نباش، آنها چیزی نمیخوانند! 3 مظاهر مصفا، شاعر و پژوهشگر ادبیات، هشتم آبان، درست در سالروز درگذشت شاگرد محبوبش قیصر امینپور دار فانی را وداع گفت. او در هنگام وفات 87 سال داشت. مصفا که قصیدهسرایی شاخص بود چندین مجموعه شعر منتشر کرده بود، از جمله: «ده فریاد»، «سی سخن»، «پاسداران سخن»، «توفان خشم»، «سپیدنامه» و «سیپاره». او با امیربانو کریمی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، دختر امیری فیروزکوهی، شاعر برجسته، ازدواج کرده بود و از وی صاحب فرزندانی شد که مشهورترین آنها علی مصفا، بازیگر سینما و تلویزیون و همسر لیلا حاتمی است. فؤاد حجازی، آهنگساز، خواهرزاده او و دیگر عضو مشهور خانواده مصفاست. دیگر شخصیت برجسته ادبی که بهتازگی درگذشت، نوری پاکدل شاعر، نویسنده و متفکر نامدار اهل ترکیه بود که در ادبیات و جامعه متفکران این کشور، به «شاعر قدس» شهرت داشت چون اشعار زیادی را در وصف قدس شریف و مسایل دنیای اسلام سروده بود. او دانشآموخته حقوق در دانشگاه استانبول بود و نخستین آثار خود را در قالب شعر و مقاله در روزنامههای ترکیه منتشر کرد. وی پس از دریافت جایزهای در در نوامبر ۲۰۱۴ بیانیهای منتشر کرد و در آن اظهار داشت: «من انقلابی محافظهکار نیستم، بلکه هوادار دین و آزادیخواه هستم.» 4 یکی از نویسندگان مشهور آمریکایی از «دیوان حافظ» به عنوان یکی از آثار محبوب خود نام برده است. آندره آسیمان در پاسخ به این سؤال که «چه کتابهایی را همواره روی میز کنار تختش قرار میدهد»، گفته است «یکی از آنها "دیوان حافظ"، شاعر ایرانی است». از غزلهای حافظ دهها ترجمه در دویست سال اخیر به زبان انگلیسی منتشر شده که تازهترین آنها ترجمهای است از رابرت بلای، شاعر آمریکایی و لئونارد لِویزن، استاد ادبیات فارسی دانشگاه اِکستر. این دو سال 2008 میلادی 30 غزل از حافظ را به شعر انگلیسی ترجمه و با عنوان «ملائک بر در میخانه میزنند» در نیویورک منتشر کردند. آندره آسیمان متولد 1951، در دانشگاه هاروارد درس خوانده است و از جمله متخصصان آثار مارسل پروست در حلقههای آکادمیک به شمار میرود. او همچنین از توجه به برخی آثار انتقاد کرده است و اظهار داشته است که مثلاً به رمان «خانم دالوی» نوشته ویرجینیا وولف بیش از اندازه بها داده شده و برای او نه تنها اثری جذاب نیست که حتی مطمئن نیز نیست که به درستی نوشته شده باشد. او درباره سایر کتابهای مورد علاقهاش گفته است همه رمانهای آنتونیو تابوکی، نویسنده ایتالیایی، و همینطور «اتاق جووانی» نوشته جیمز بالدوین را دوست دارد.
5 شاید بسیاری ندانند که یکی از مقاصد اصلی صادرات کتابهای ایرانی کشور همسایه افغانستان است. افغانستانیها بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی را میشناسند و آنها را دوست دارند. از جمله فروغ فرخزاد که برخی معتقدند او در افغانستان از ایران هم محبوبتر است. سلیقه خوانندگان دو کشور نیز تا حدود زیادی مشابه هم است و اغلب کتابهای تالیفی یا ترجمه پرفروش در ایران، در افغانستان نیز خوب میفروشد. اما حالا گویا در بر پاشنه دیگری میچرخد و ظاهراً جای کتابهای ایرانی را آثار قاچاق گرفته است. امروز بر خلاف سالهای گذشته، بازار افستها و قاچاقها در افغانستان گرم است. ابراهیم شریعتی، مهاجر افغانستانی و مدیر انتشارات عرفان گفته است: «قاچاقچیهای کتاب در قم، اصفهان و خیابان انقلاب تهران کار خود را چند سالی است به کشورهای همسایه گسترش دادهاند. کتابهای قاچاق عمدتاً در حوزه ادبیات است و علوم دانشگاهی. تخفیفهای بالا و چاپ نسخههای قاچاق در شمارگان بالا موجب شده است تا کتاب ارزانتر به دست مشتری برسد. در نتیجه بسیاری از اهالی نشر افغانستان نیز مشتری این کتابها شدهاند.» او افزوده است: «پیش از این ما کتابها را کانتینر کانتینر ارسال میکردیم، اما اکنون حجم کتابهای ارسالی اندک است و با پست نیز چندان به صرفه نیست. دو کیلو کتابی که برای مشهد 24 هزار تومان ارسال میشود، برای کابل با دو میلیون تومان باید ارسال کرد. گردش مالی حاصل از فروش این نسخههای قاچاق در افغانستان قابل توجه است و اگر ناشران ایرانی فکری نکنند به زودی کل بازار افغانستان را از دست خواهند داد.» مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایرنا، الجزیره، ایبنا، تسنیم، گاردین، نیویورکتایمز، و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب گردآوری شده است.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز