موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
مصاحبه‌کننده: «امیر مرادی»

حافظ انقلابی در غزل | گفتگویی با «بهاءالدین خرمشاهی» به مناسبت روز «حافظ»

20 مهر 1400 09:33 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
حافظ انقلابی در غزل  | گفتگویی با «بهاءالدین خرمشاهی» به مناسبت روز «حافظ»

شهرستان ادب: گفتگویی با بهاءالدین خرمشاهی را به مناسبت روز حافظ می‌خوانیم:

 

- استاد، به عنوان سؤال اوّل بفرمایید که به نظر شما حافظ چه ویژگی‌هایی داره که از باقی بزرگان شعر فارسی جداش می‌کنه و سبب ماندگاریش شده؟

من در مقدّمة حافظ‌نامه و به طور مفصّل، توی دوازده مورد، در مورد وجوه تمایز حافظ صحبت کرده‌م و الآن به چند مورد اشاره می‌کنم. به نظرم، در مجموع، حافظ در غزل انقلابی به پا کرده که این انقلاب بر همین دوازده پایه استواره. یکی از این وجوه، پاشان بودن غزل در نظر حافظ‌ه؛ به این معنی که غزل حافظ، عموماً غزلی بیت‌محوره و محور عمودی، اون‌جوری که بعضی با اصطلاحات برساخته‌ای مثل «انسجام ساختاری» مدّعی‌شن، در بیشینة این غزل‌ها وجود نداره. از دیگر وجوه میشه به بحث مضمون و معنا توی غزلیات حافظ اشاره کرد. حافظ با مضامین بازی نمی‌کنه و در اون سطح متوقّف نمی‌مونه. بسیاری از غزلیات حافظ، شأن سرایش داره و حافظ شاعری نیست که توی خلوت خودش، کلیشه‌سازی کرده باشه. اگه دقّت کنیم، در بسیاری از غزلیات، میشه ردّ پای رخدادی بیرونی یا شخصیتی حقیقی رو توی غزلیات حافظ پیدا کرد و این سبب زنده بودن و ماندن شعر حافظ میشه. باز از وجوه تمایز میشه به وزن‌های دل‌انگیز و فرح‌انگیزی که حافظ ازش بهره برده، اشاره کرد. در تمامی این بیش از چهارصد غزل، من حتّی پنج غزل هم به ذهنم نمی‌رسه که وزنش ناپسند و حتّی دیرپسند باشه و این خودش مسئلة مهمّیه. طنز حافظ از وجوه امتیاز ویژة حافظ‌ه.

- اتّفاقاً یکی از سؤالاتم در مورد همین طنز حافظ بود. خواهشمندم شیوة طنزپردازی و هدف حافظ از طنز رو برامون بیشتر واکاوی کنید.

برخی به اشتباه گفته‌ن که تمام طنز حافظ بر پایة تناقضه. این حرف اساساً غلطه و من توی مطلب، مثال‌های متعدّدی از طنز آوردم که تناقض نیست و مثال‌های متعدّدی هم از تناقض آوردم که طنز نیست. ضمناً همة طنز حافظ هم بر پایة ورود به مسائل دینی نیست. من بیشتر از هشتاد بیت طنز از حافظ مشخّص کرده‌م که کوچک‌ترین ربطی به دین نداره. به این مثال‌ها که الآن دم ذهنمه توجّه کنید:

گفتم آه از دل دیوانة حافظ بی تو/ زیر لب خنده‌زنان گفت که دیوانة کیست

ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت/ به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست؟

دوش در خیل غلامان درش می‌رفتم/ گفت ای عاشق بیچاره! تو باری چه کسی؟

رشتة تسبیح اگر بگسست معذورم بدار/ دستم اندر دامن ساقی سیمین‌ساق بود

از همین مثال‌های بداهة من هم مشخّصه که چه‌قدر طنز حافظ تنوّع داره و منحصر به تناقض و دین هم نیست. طنز حافظ، طنز کم‌رنگ ولی اثرگذاریه و شأن حافظ هم نیست که ما رو به قهقهه بندازه.

امّا از نظر کارکرد، به عقیدة من حافظ یه مصلح اجتماعیه و طنز یکی از ابزارهای کارآمد حافظ برای اصلاح اجتماعیه. طیف مخاطبان حافظ گسترده‌ان و همة اقشار جامعه رو در بر می‌گیره. حافظ از این طنز استفاده می‌کنه که به عنوان مثال، زهد و ریا رو که مثل موریانه به جان اجتماع افتاده بوده رو مورد انتقاد قرار بده و این کار کمی نیست. حتّی دقّت توی خصوصیات اشخاصی که مورد انتقاد حافظ‌ن –همون‌طور که توی سؤال اوّل هم اشاره شد- می‌تونه ما رو به زنده بودن و واقعی بودن برخی از این اشخاص رهنمون بشه که البتّه حافظ با رندی خاصّ خودش، از بردن اسم اونا سر باز زده.

- توی کارنامة شما، علاوه بر حافظ‌پژوهی، مطالعات پیرامون قرآن، فراوان به چشم می‌خوره. میشه کمی از ارتباط حافظ با قرآن برامون صحبت کنید؟

در حوزۀ کلان و فرم کلّی، چیزی که حافظ از قرآن آموخته، تدوین کلام به شکل نظم پریشانه، چیزی که ما توی ساختار مثنوی معنوی مولوی هم می‌بینیم. این شیوة وحی‌ه و حافظ که انس عمیقی با قرآن داشته، به خوبی و کمال، این الگو رو گرفته و در اشعار خودش پیاده کرده. امّا به جز این، اگه کمی به غزلیات، جزئی‌نگرانه‌تر بپردازیم، هم می‌تونیم به تضمین‌های حافظ از قرآن اشاره کنیم و هم –به شکل غیرمستقیم- به ابیات فراوانی که به نوعی شرح و ترجمة آیات الهی‌ان. مثلاً به عقیدة من این بیت «گرت وفاست که مشغول نگسلد پیمان/ نگاه دار سر رشته تا نگه دارد» ترجمة موزونیه از این کلام الهی که «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ». مثال‌های زیادی میشه از این ابیات آورد که در واقع به فرهنگ قرآنی حافظ برمی‌گرده و نه صرفاً استفادة حافظ از قرآن، به شکل تضمین.

- بزرگان شعر فارسی هر کدوم امروزه برای ما یه آبشخور فکری و ادبی‌ان ولی همیشه برامون جذّاب بوده که آبشخورهای فکری خودِ این بزرگان چه آثاری بوده. در مورد آبشخورهای فکری و ادبی حافظ، به جز قرآن، چه اطّلاعاتی در دست داریم؟

جایی مطلبی نوشته‌م در مورد اینکه حافظ چه کتاب‌هایی خونده که علاقه‌مندان جدّی حافظ می‌تونن بهش مراجعه کنن. در مورد حافظ، به جز قرآن که از کتب همیشه مدّ نظر حافظ بوده، میشه به تفسیرهای قرآن و در صدر اون تفسیر کشّاف زمخشری اشاره کرد که بیت «بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر/ چه وقت مدرسه و بحث کشف کشّاف است» نشون میده که این تفسیر از کتب بالینی حافظ بوده. از دیگر حوزه‌هایی که حتماً مورد مطالعة حافظ بوده، آثار بلاغی مرتبط با زبان و ادبیاته. به عنوان مثال کتاب «مطوّل» تفتازانی جزو همین دسته آثاره. هم‌چنین کتب متعدّد دیگه‌ای مثل کیمیای سعادت –اثر بزرگ و فاخز غزّالی- رو نام برد که به قرینة دو بیت «دریغ و درد که تا این زمان ندانستم/ که کیمیای سعادت رفیق بود، رفیق» و «بیاموزمت کیمیای سعادت/ ز هم‌صحبت بد جدایی، جدایی»، به نظرم جزو کتاب‌هاییه که حتماً حافظ می‌خونده، وگرنه این‌قدر هنرمندانه اسمش رو دو بار نمی‌آورد و البتّه طبیعی هم هست که این اثر مهمّ غزّالی رو مکرّر خونده باشه.

- استاد، به جز آثار خودتون که همواره یکی از منابع مهمّ فهم و پژوهش در مورد حافظ‌ه، کدوم آثارن که الآن و در لحظة حاضر، می‌تونید به عنوان آثار شاخص در این حوزه ازش نام ببرید؟

حقیقتش اینه که حافظ جزو شاعرانی قرار می‌گیره که کارهای تحقیقاتی در موردش بسیار زیاد انجام شده و اسم بردن، حتّی اگه فقط بخوایم آثار مهم رو نام ببریم، کار زمان‌بریه امّا فی‌الحال می‌تونم از برخی آثار نام ببرم که به نظرم در زمینة حافظ‌شناسی و حافظ‌پژوهی حائز اهمّیت ویژه‌ان.

در حوزة مرتبط با زندگینامة حافظ، اثر محمّد معین با عنوان «حافظ شیرین‌سخن» که به اهتمام دختر بزرگوار ایشون خانم مهدخت معین به چاپ رسیده، هنوز بعد گذشت این همه سال، یکی از متقن‌ترین آثار در مورد زیست و زندگی حافظ‌ه. جلوتر که بیایم می‌تونم از کتاب «مکتب حافظ» نوشتة منوچهر مرتضوی یکی از آثار مهم در زمینة شناخت حافظ و شعرشه. دیگر کتابی که الآن لازم می‌دونم بهش اشاره کنم، کتاب «کلک خیال‌انگیز» نوشتة «پرویز اهور»ه که ظاهراً واژه‌نامه است ولی چون این واژگان در بیت توضیح داده شده‌ن، به نوعی شرح حافظ هم هست. از بین دوازده اثری هم که بنده توی به ثمر رسیدنشون نقش داشته‌م، می‌خوام به کتاب «دانشنامة حافظ» اشاره کنم که من نقش سرویراستار رو به عهده داشتم و به نظر اثر بسیار جامعی در زمینة مقالات مرتبط با حافظ‌ه. هم‌چنین می‌تونم از شرح حسینعلی هروی (که مختصره ولی برای بسیاری کارآمده)، شرح سعید حمیدیان (که به نظرم کمی اطناب داره ولی در مجموع اثر خوبیه)، اثر داریوش آشوری با عنوان «هستی‌شناسی حافظ» که بعدها به «عرفان و رندی حافظ» تغییر نام داد و واژه‌نمای نوشتة بهرام اشتری با عنوان «این راه بی‌نهایت» اشاره کنم. البتّه اثر در حوزة حافظ زیاده ولی چون شما پرسیدید، من به آثاری که در حال حاضر، حضور ذهن داشتم پرداختم.

- به عنوان سؤال آخر؛ استاد، از اونجایی که تصحیحات مختلفی از دیوان حافظ وجود داره و این تنوّع و تعدّد، گاهی مخاطب رو سردرگم می‌کنه، میشه به عنوان یه حافظ‌پژوه، ترجیح خودتون رو در مورد این تصحیحات بفرمایید. کدوم تصحیح یا تصحیحات رو قابل‌استنادتر می‌دونید؟

همون‌جوری که اشاره کردید، تصحیحات متعدّدی –چیزی حدود 30 تصحیح- از حافظ وجود داره. از این بین، اگه مجبور به گزینش باشم می‌تونم به سه تصحیح غنی-قزوینی، تصحیح خانلری و تصحیح هوشنگ ابتهاج اشاره کنم که از نظر من نسبت به باقی تصحیحات در سطح بالاتری قرار دارن. این سه تصحیح رو بدون ترتیب گفتم و از نظر من در سطح بالاتری قرار دارن.

- ممنون استاد که وقتتون رو در اختیار ما قرار دادین.

خواهش می‌کنم. صحبت دربارة حافظ همیشه برام جذّابه و امیدوارم مطالبی که مطرح شد بتونه برای مخاطبان شما مفید واقع بشه.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • حافظ انقلابی در غزل  | گفتگویی با «بهاءالدین خرمشاهی» به مناسبت روز «حافظ»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.