موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
کلاس‌های علی داودی و محمّدکاظم کاظمی

اردوی دوم نهمین دورۀ آفتابگردان‌ها | گزارش سومین روز اردو

27 اسفند 1400 08:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
اردوی دوم نهمین دورۀ آفتابگردان‌ها | گزارش سومین روز اردو

شهرستان ادب: سومین روز از اردوی دوم آفتابگردان‌ها ویژۀ دوره نهم با یک نشست هم‌اندیشی و دو کلاس برگزار شد. در این کلاس‌ها، علی داودی، با محوریت شعر بیژن نجدی به موضوع «شعر در زندگی» پرداخت و محمّدکاظم کاظمی نیز در دیگر کلاس این روز، کلیدهایی برای ورود به جهان شعری علی معلّم دامغانی ارائه داد. در ادامه، گزارشی از این دو کلاس را با هم می‌خوانیم.

 

در نخستین کلاس روز سوم، علی داودی با بیان اینکه می‌خواهیم با بررسی شعر نجدی، به موضوع «زندگی در شعر» بپردازیم، گفت: «در ارتباط با دو عبارت «زندگی در شعر» و «شعر در زندگی» می‌توان خیلی حرف زد، چرا که دو مقولۀ کاملاً جدا از هم هستند. زندگی در شعر و شعر در زندگی، بیانگر دو نگاه است. وقتی ما می‌گوییم شعر در زندگی، شعر را یک پدیده و یک اتّفاق و مقوله‌ای می‌دانیم که می‌تواند در زندگی رخ بدهد، مثل هزاران پدیدۀ کوتاه و بلند و کوچک و بزرگ دیگر که در زندگی وجود دارند. شعر می‌تواند به مثابه یک آموزش و سرگرمی و تفنّن باشد، به نحوی که اگر در زندگی نباشد، زندگی روال خودش را طی می‌کند و چیزی کم ندارد. امّا وقتی می‌گوییم «زندگی در شعر» یعنی شعر آن‌چنان عالم گسترده‌ای دارد که می‌توانیم حتّی زیستمان را ذیل آن ببریم. از جمله شاعرانی که به‌حق، ذیل این عنوان قرار می‌گیرند و نگاهشان به زندگی آن‌قدر خاص است که ما می‌توانیم با عنوان زندگی شاعرانه و نگاه شاعرانه از آن‌ها حرف بزنیم، یکی همین بیژن نجدی است و در رأس این شاعران، سهراب سپهری قرار دارد. کسی سهراب سپهری را ندیده و با او مواجه نبوده است امّا تنوّع شعرهایش دربارۀ زندگی نشان می‌دهد که نگاه این انسان به زندگی، یک نگاه شاعرانه است. لذا شعرش تحت عنوان موضوع دسته‌بندی نمی‌شود و نمی‌توانیم بگوییم سهراب برای فلان موضوع هم شعر گفته است. او هر چیزی گفته باشد راجع به زندگی است و برآیند توجّه و تجربۀ خودش است.»

داودی در ادامه با تأثیر شعر نو بر تلقّی جدید از شعر و مواجهه با زندگی و جهان بیان کرد: «در قرون مختلف، تا بوده، زندگی مقدّم بر شعر بوده است امّا از آن دوره‌ای که عصیان شعر نو را می‌بینیم و می‌بینیم که می‌خواهد مستقل شود و به عنوان یک رهیافت جدید نقش پیشتازی در زندگی داشته باشد،‌ حادثۀ شعر نو شکل می‌گیرد. از آنجاست که ما می‌بینیم شعر خیلی وامدار این است که یک پیام خارج از متنی بدهد و نقشش این باشد که آن را ترجمه کند و یک متن و تفکّرِ از پیش ساخته‌شده را منظوم کند و قصّه‌گویی کند و حرفی را بگوید که همۀ ما می‌دانیم امّا فقط از دوباره شنیدنش لذّت می‌بریم. شعر نو آمد تا از این نگاه مستقل شود. در اینجا حضور خود واقعی انسان است که به شعر معنا می‌دهد. لذا ما اینجا می‌توانیم بگوییم شعر فروغ، شعر سهراب، شعر اخوان ثالث، شعر سیّدحسن حسینی. یعنی اینجاست که چهره‌ها تمایز خودشان را به واسطۀ تمایزی که در وجودشان است، نشان می‌دهند. پیشتر از آن شعرهایی نوشته می‌شد که ما نمی‌توانستیم از روی شعر، سیمای شاعرانشان را ترسیم کنیم امّا وقتی نجدی می‌گوید:

«با خانه‌ها و خیابان‌ها

کوچه‌ها و میدان‌هاش

در آغوش من است لاهیجان»

خب ما می‌فهمیم این آدم حتّی در کدام نقطه از جغرافیای جهان واقع شده است.»

صاحب کتاب «گاهی حواست نیست» با مقایسۀ عموم شعرهای روزگار و نگاه بیژن نجدی در شعر و بیان مثال‌هایی از شعر نجدی، دربارۀ ویژگی‌های ادبی شعر او گفت: «تفاوت این شعر با آن شعری که ما از روی دانسته‌ها، کتاب‌ها و شعرهای دیگران، با یاد گرفتن تکنیک‌ها و حلّاجی کلمات و تصاویر و آرایه‌ها می‌نویسیم، چیست؟ ما هر وقت می‌خواهیم شعر بگوییم، با مراجعه به دانسته‌های خودمان داریم شعر می‌گوییم. امّا این انسان و این نمونه‌شعر با توجّه به تجربیات روزمرّه و زندگی پیرامونی است و همین روزمرّگی‌ها زمینۀ شکوفایی شعر می‌شود. این فصل خاصّی در شعر نو است. شاید اگر ما به گذشته‌های دور برگردیم، مثلاً دورۀ سبک خراسانی، شما می‌بینید انبوهی از این تصویرسازی و پردازش‌های زیبای تصویری که برآمده از توجّه به پیرامون است، از ابر بهاری، دمیدن شقایق، دمیدن خورشید و بهار و باران و غیره، از همۀ این‌ها سخن گفته شده است. پس آیا این حرف جدیدی نیست؟ بله، جدید است، چرا که این میزان دلبستگی انسان امروز به طبیعت و یکی انگاشتن خودش با جهان و حلول در ذات اشیا‌ تا این حد قدرتمند حضور نداشته است. بله، ما در سبک خراسانی حتماً شعرهای طبیعت‌گرایانه داشته‌ایم و حتّی اگر جلوتر بیاییم، در عراقی مثلاً انوری از زندگی یک حصیرباف حرف می‌زند؛ از اتّفاق و گفتگویی که با شخصی در داد و ستدش حرف زده است. حتّی شما می‌بینید گاهی آن‌قدر به زندگی مردم نزدیک می‌شود که به لحاظ بلاغی و تکنیکی هم می‌تواند لکنت زبان یک آدم را در شعرش اجرا کند و طوری این کار را می‌کند که شما شگفت‌زده می‌شوید آیا این شعر است، نمایشنامه است یا داستان است. بله، ما این سوابق و گنجینه‌ها را در شعرمان داریم. امّا شاعر دنبال جای خاص و نقطۀ خاصّی در جهان نیست که با آن شعر بگوید.»

داودی با بیان اینکه نوشتن شعر کودک برای نزدیک شدن به شعر زندگی کمک شایانی می‌کند، افزود: «همیشه یکی از دغدغه‌های ما وقت‌هایی است که نمی‌توانیم شعر بگوییم و نمی‌دانیم چه‌طور به شعر برگردیم. چه بگوییم؟ راجع به چه بگوییم؟ شعرهایی که بر زبانمان می‌آید، راضی‌مان نمی‌کند. در چنین موقعیتی من همیشه پیشنهاد می‌کنم حال خودت را توصیف کن. هیچ ضرورتی هم ندارد که خودت را درگیر وزن کنی. همین که حرف بزنی خوب است. تا حرف نزنی، حرف ایجاد نمی‌شود. هیچ ضرورتی ندارد که شما یک موضوع سخت را در نظر بگیری و بخواهی شعر بنویسی. یکی از الگوهای خوب برای اینکه شما بتوانی شعر بگویی و راضی‌ات کند، شعر کودک و نوجوان است، بخصوص شعر کودک. یکی به من بگوید شعر کودک دربارۀ چیست؟ شعر کودک کدام اصل مهمّ فلسفی و فکری را برای ما حلّ و بازگشایی و رازگشایی می‌کند؟ شعر کودک راجع به این خودکار است، راجع به این دفتر است. می‌گوید یک خودکار دارم، سرش شکسته است. مامانم اینجایش را بسته. مسواک من این‌طوری است. آیا مخاطب ندارد؟ آیا دیده نمی‌شود؟ اتّفاقاً تیراژهای این شعر ده‌ها هزار تایی است. همۀ ما هم مخاطبش هستیم. نگاه به زندگی و انتخاب موضوع را از کودکی و شعر کودک یاد بگیرید. دنیا پر از شعر است؛ همین میز و کتاب و لباس و... چرا سخت می‌گیریم برای شعر گفتن و شاعر بودن؟ هر اندازه ما کودک باشیم، با جهان صمیمی‌تر هستیم. گفت:

«به کویر خواهم رفت

با سبدی از باران لاهیجان

پیراهنی سوغات خواهم برد از مخمل سبز برنج

برای خواهرم شنزار

به جنوب خواهم رفت

با حنجره‌ای پر از صدای خزر

باید بروم به زیارت نخل

با تاجی از شاخۀ زیتون

و خاطرات رعشۀ منجیل»

این‌قدر صمیمیت و دقّت و فکر کردن به عناصر در این شعر جاری است. ضمناً اگر الآن چند تا شعر دربارۀ طبیعت خواندم، منظورم این نیست که مدام دربارۀ گل و درخت و... شعر بگوییم. می‌خواهم بگویم باید این‌قدر به زندگی نزدیک شویم و راحت با هر چیزی ارتباط برقرار کنیم. ببینید ما هزاران بار اتوبوس سوار شده‌ایم و همه به آن‌ها مدیون هستیم ولی یک شعر هم دربارۀ صندلی این اتوبوس‌ها نگفته‌ایم. این میله‌هایی که دستمان را گرفتیم و ایستادیم. چرا چیزی نگفتیم؟ چرا حس نمی‌کنیم شعر در آن‌ها هم هست؟ شعر فقط در تقابل عشق و عقل است؟ شعر بیژن نجدی به ما مصداق می‌دهد و شما می‌بینید به عنوان یک جامعه‌شناس، حرف‌های کلّی نمی‌زند. از همین اخبار شعرش را می‌گیرد. از اینجاست که این‌قدر جهان را نزدیک و از خود می‌داند.»

 

پس از کلاس علی داودی، کلاس «سیری در اشعار استاد علی معلّم دامغانی» با تدریس استاد محمّدکاظم کاظمی برگزار شد. استاد محمّدکاظم کاظمی در کلاس مذکور، برای اعضای دورۀ نهم آفتابگردان‌ها دربارۀ ویژگی‌های زبانی، محتوایی و فکری شعر استاد معلّم صحبت کرد.

محمّدکاظم کاظمی با بیان اینکه شعر علی معلّم به دلایل مختلف فنّی و محتوایی از شعر شاعران معاصر متمایز است، بیان کرد: «ما شاعران زیادی داریم که می‌توان گفت شاعران معمول روزگار خودشان هستند و شعر آن‌ها، نظایر و قراین زیادی در شعر فارسی دارد، در همان حال و هوای عمومی شاعران شعر می‌گویند و حال و هوای ویژه‌ای در کارشان نیست که آن‌ها را نسبت به شاعر دیگری متفاوت و متمایز کند. برای آشنایی با شعر این شاعران کافی است یک نفر از این طیف را بررسی کنیم و بخوانیم و همین کفایت می‌کند. مثلاً در دوره و سبک خراسانی شاعرانی مثل فرّخی، عنصری، منوچهری و... را داریم. در دورۀ عراقی شاعرانی مثل سلمان ساوجی، کمال اسماعیل، کاتبی نیشابوری، امامی شیرازی و شاعرانی از این قبیل را داریم که تقریباً در یک حال و هوا کار می‌کنند. در شعر مکتب هندی هم صائب و کلیم و طالب را داریم. بعضی وقت‌ها خواندن آثار یکی از شاعران این طیف برای ما کفایت می‌کند و حال و هوای کلّی شعر آن دوره به دستمان می‌آید. مثلاً اگر شعر فرّخی را از دورۀ حاکمان غزنوی و شاعران درباری بخوانیم، برای ما کفایت می‌کند. بعضی از شاعران هم هستند که حال و هوای آن‌ها در شعر دیگران کمتر تجربه شده است و شعرشان شعر خاصّی است. چیزی در کارشان ارائه می‌شود که در شعر شاعران دیگر نیست، مثل ناصر خسرو در شعر مکتب خراسانی یا مولانا در شعر مکتب عراقی. در شعر دوره‌های دیگر هم ما چنین شاعرانی را داریم.»

کاظمی ادامه داد: «در این بین بعضی از شاعران هستند که اگر از اقران‌شان شعری بخوانی، کفایت می‌کند امّا بعضی از شاعران هم هستند که با خواندن شعر یک دورۀ شعری هم از این شاعر بی‌نیاز نمی‌شوی. علی معلّم دامغانی یکی از این شاعران است، یعنی شاعری است که ما چیزهایی در کار او می‌بینیم که به طور عمومی در فضای کلّی امروز شعر فارسی غایب است و نیست. یعنی نمی‌توانیم بگوییم می‌توان چیزی که در شعر معلّم هست را در شعر قیصر امین‌پور، حسن حسینی و احمد عزیزی دید و یاد گرفت، بلکه فقط باید به شعر علّی معلم مراجعه کنی و از شعر او بیاموزی.»

صاحب کتاب «ده شاعر انقلاب» با بیان اینکه اگر می‌خواهی بلاغت خاص علی معلّم را بیاموزی، باید تنها و تنها از دریچۀ شعر خود او با آن بلاغت آشنا شوی، ادامه داد: «همین مسأله، آشنایی با شعر علی معلّم را ایجاب می‌کند. بنابراین حتّی اگر علاقه‌مند به این نوع شعر نیستید، حتّی اگر غزل‌سرا هستید، حتّی اگر شعرتان عاشقانه است، چون معلّم نه شعر عاشقانه زیاد دارد و نه غزل، باز هم باید شعر معلّم را بخوانید. ممکن است چیزهایی از شعر معلّم بیاموزید که در شعر هیچ شاعر دیگری نباشد. بگذریم از اینکه اگر به فضاهای حماسی و اسطوره‌ای علاقه داریم، شعر معلّم چیزهای زیادی برای ما دارد.»

کاظمی یکی از کارهای اصلی معلّم را وضع اصول کلّی بلاغی در شعر او دانست و افزود: «منظورم از اصول کلّی بلاغی چیست؟ منظور آن استراتژی کلّی است که شاعر برای کار خودش تعیین می‌کند. یک وقت است شاعر روی تکنیک بیت به بیت شناخته می‌شود و یک استراتژی کلّی در کار ندارد. استراتژی کارش همان است که دیگران بسیار کار می‌کنند. مثلاً غزل می‌نویسد، توأم با مضمون‌سازی و نقطه‌یابی‌های قشنگ، مثل فاضل نظری. استراتژی این شاعران استفاده از بعضی مضامین کهن و بازپروری آن‌ها و به‌روز ساختن و خوش‌خور ساختن آن‌ها برای مخاطب امروز است ولی نمی‌توانیم بگوییم این شاعران نظام بلاغی غزل امروز را تغییر داده‌اند و وضع کرده‌اند. حتّی مرحوم قیصر امین‌پور، علیرضا قزوه و مرتضی امیری اسفندقه هم چنین نکرده‌اند. نمی‌توانیم بگوییم این شاعران، نظام بلاغی جدیدی در شعر ما حاکم کرده‌اند. امّا علی معلّم در قالب مثنوی، یک نظام بلاغی جدید حاکم می‌کند که مثنوی‌اش را از مثنوی‌های قدیم کاملاً متفاوت می‌کند.»

این شاعر و منتقد در ادامه با برشمردن ویژگی‌های زبانی، فنّی، محتوایی، معنوی و مضمونی شعر علی معلّم، دریچه‌هایی به شعر این شاعر باز کرد و از شاعران جوان خواست توجّه ویژه‌ای به شعر علی معلّم داشته باشند.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • اردوی دوم نهمین دورۀ آفتابگردان‌ها | گزارش سومین روز اردو
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.