شهرستان ادب: اردوی یکروزۀ بازدید از کاخموزۀ سعدآباد، به همّت دفتر داستان شهرستان ادب و با حضور اهالی دورههای مختلف مدرسۀ رمان، پنجشنبه، ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ برگزار شد.
به تجربه ثابت شده است که گشتوگذار در تاریخ و طبیعت، از عواملی است که به پویایی ذهن اهالی هنر کمک شایانی میکند. دفتر داستان مؤسّسۀ شهرستان ادب، با درک این ضرورت، اردوهای ادواری و کوتاهمدّت خود را پیش از ایّام کرونا، با حضور اعضای مدرسۀ رمان به طور منظّم سر و سامان داده بود که متأسّفانه این رشته، با شروع این بیماری فراگیر گسسته شد.
پس از فروکش کردن کرونا، این اردوها از سر گرفته شد و به عنوان سرسلسلۀ اردوهای دورۀ جدید، بازدید از کاخموزۀ سعدآباد، برنامهای بود که برای اعضای مدرسۀ رمان در نظر گرفته شد. در این اردو، اعضا از دورههای مختلف، حضور داشتند و در فضایی صمیمی، چند ساعتی از وقت خود را به تجدید دیدار و تعامل دانش ادبی گذراندند.
کاخ سبز، کاخ ملّت، موزۀ برادران امیدوار، موزۀ سلاحهای درباری و موزۀ استاد فرشچیان از جمله بخشهایی بود که نویسندگان در دیدار از کاخموزۀ سعدآباد از نظر گذراندند.
علیاصغر عزّتیپاک، مدیر دفتر داستان شهرستان ادب و از مدرّسان مدرسۀ رمان، در خلال این اردو گفت: «هدف اصلی از برگزاری این دست اردوها، در درجۀ اوّل، تعمیق روابط نویسندگان مدرسۀ رمان با یکدیگر و شناساندن آنها به هم است. نمونهای از این تجربه را قبلاً کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام داد که حاصل آن، آشنایی نویسندگانی با یکدیگر بود که سالها آثار هم را میخواندند ولی شناختی متقابلی نداشتند. البتّه خلّاقیت ذهن نویسنده میتواند سبب زمینهسازی رشد و شکوفایی در همین فضاهای صمیمی هم باشد و بسیاری از اتّفاقات خوب برای نویسندگان، در همین اردوها و دیدارها رقم خورده است.»
محمّدامین پورحسینقلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و از نویسندگان فعّال مدرسۀ رمان، در حاشیۀ اردو، سیر و سفر را بسیار مفید دانست و افزود: «این درست است که برخی بزرگان گذشته همچون حافظ و برخی از نویسندگان جدید همچون ژول ورن، چندان اهل سفر نبودهاند و باز این هم درست است که تکنولوژی روز، امکان سفرهای مجازی را فراهم کرده است، امّا سیر در آفاق هنوز جایگاه خود را دارد و تجربهای که یک نویسنده یا شاعر میتواند از یک مشاهده یا مطالعۀ طبیعت و تاریخ کسب کند، غنیمتی است که از دیگر راهها کمتر قابل دسترسی است.»
یکی از نویسندگان حوزۀ کودک و نوجوان، معصومهسادات میرغنی نیز در این سفر همراه گروه بود. میرغنی توجّه به طبیعت را راهگشا دانست: «من در یکی از کارهایم که با درخت سر و کار داشت، طیّ جستجوهایم برای کسب اطّلاعات بیشتر، درختی را در شمال پیدا کردم که به مرور زمان، میوههای شیرینش تبدیل به میوههای سمّی میشود. همین برای من بدل به یک ایده شد و در داستانم این درخت را دردمندی غصّهدار معرّفی کردم که همین غم و غصّه، باعث سمّی شدن میوههایش میشود. میخواهم بگویم دیدار بیواسطه با طبیعت، خیلی میتواند به پرورش و کشف ایده منجر شود.»
کیانا آرشید که علاوه بر داستاننویسی، سابقۀ فیلمنامهنویسی و مترجمی را نیز در کارنامۀ خود دارد، دربارۀ اهمّیت آشنایی با تاریخ گفت: «سر درآوردن از تاریخ، علاوه بر اینکه در برخی آثار تاریخی –اعم از فیلم یا کتاب- میتواند به شکل مستقیم به نویسنده برای تصویرسازی و آگاهی از حسّ و حال فضا کمک کند، در دیگر آثار نیز همواره کمکحال نویسنده خواهد بود. اتّفاق افتاده است که همین بررسی موقعیت، جوانۀ یک اثر تنومند برای من شده باشد.»
از دیگر اعضای فعّال حاضر در این گردهمایی، حکمتاللّه سجادی بود؛ نویسندهای با اصالت افغانستانی که ساکن قم است. سجّادی به کتابهای خود در مدرسۀ رمان اشاره کرد: «من دو کتاب را با مدرسۀ رمان شروع کردهام. کتاب نخست در مرحلۀ بازنویسی است و کتاب دوم نیز تأییدیۀ استاد راهنمایم را گرفته است. استاد شهسواری، زحمت استادی مرا در کتاب اوّل کشیدهاند و استاد عزّتیپاک نیز مسئولیت راهنمایی مرا در کتاب دوم بر عهده دارند. البتّه ما به عنوان شاگردان هر یک از اساتید، علاوه بر جلسات ماهانه و تخصّصی با اساتید راهنما، با یکدیگر نیز در ارتباطیم و آثار هم را میخوانیم و دربارۀ آنها نظر میدهیم و این خیلی به مسیر رشد ما کمک میکند.»
آقایان کفّاش، خانی، موسوینیا، عبدالوهّاب و خانمها ملّایی، رضایی، رضایی برفویه و کاظمی، دیگر همراهان مدرسۀ رمان در این سفر کوتاهمدّت بودند. دفتر داستان شهرستان ادب امیدوار است، با فروکش کردن همهگیری کرونا و برداشته شدن محدودیتها، این اردوهای مفید بتوانند به شکل منظّم ادامه پیدا کنند تا اعضای مدرسۀ رمان بتوانند از فرصتهای فراهمشده در این فضاهای دوستانه، بیشترین بهره را ببرند.
در ادامه گزارش تصویری این اردو را مشاهده میکنید: