شهرستان ادب: یادداشت زیر از حسین آزاده، نگاهی داشته است به کتاب «گرگ دریا» اثر عبدالرّحمن اونق که به تازگی توسّط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
«گرگ دریا» یک داستان رئال اجتماعی-انتقادی است که در حوزۀ نوجوانان نوشته شده است. داستان پسری ماهیگیر به نام «درودی» که دل در گروی عشق نگفتۀ «مارال»، دختر همسایهشان دارد.
حجب و حیا روستایی درودی، مانع از گفتن حرف دل او به مارال میشود و چون مارال از او ناامید میشود، دل در گروی عشق داود، پسرعموی درودی، میبندد و به نوعی فاجعهای از بیآبرویی در اوبه (محلّ سکونتشان) را شکل میدهد.
اونق در روایت خود با استفاده از المانهایی چون دریا، تور، قایق پارویی، اوبه، کارباز، صیدگاه، دایزا، چکدرمه و... روایتی لطیف و اقلیمی از مردم رنجکشیده و صبور ترکمنصحرا را روایت میکند و با سخن گفتن از وضعیت زندگی و معشیت سخت آنان تلاش میکند به آسیبشناسی جرم و جنایت در این منطقۀ محروم بپردازد.
اونق خود را مصلح اجتماعی نشان نمیدهد، بلکه سعی میکند با نمایاندن زخمها بر پیکر اقتصاد ضعیف این خطّه که صرفاً متّکی بر سخاوت دریا و محدودیتهای قانونی صید است، به مخاطبش روزگار سخت این مردم را معرّفی کند.
درودی قهرمان بیبدیل این مردم است؛ قهرمانی ورزیده، کاربلد و قابل احترام که حتّی خشم دریا هم نمیتواند او را مغلوب کند و دریا با تمام ابهّتش در مقابل او همواره تسلیم است. درودی همان قهرمانی است که جامعۀ مظلوم و خاموش ترکمن به آن احتیاج دارند؛ قهرمانی که برای اثبات توانایی خود به جنگ دریا میرود و نه ستیز با مأموران دولتی صیدگاه. او متفکّر مکتبندیدهای است که راه نجات مردمش را در تعامل آگاهانۀ آنان با محیط و شرایط موجود میداند.
نویسنده با خلق صحنههای جاندار و باورپذیر، مخاطب را با خود همراه میکند و با ایجاد تعلیق و کشش مناسب، کشتی سخن را بر دریای روایت به پیش میبرد. وی با نشان دادن زاویای پنهان از زندگی این مردم، به ظلم رواشده در حقّ زنان این خطّه اشاره میکند، تو گویی تحمّل هر ظلمی ولو از طرف همسر، میراث ازلی این زنان است.
زندگی در محیط کوچک روستایی در کنار حسادت دیگران، همیشه میتواند منجر به فاجعه شود و این اتّفاقی است که برای خانوادۀ «آمان اوستا» رخ میدهد و آنان را از عرش به فرش میآورد.
اونق با چینش صحیح پازل اتّفاقات و به دور از پیچیدگیهای فرمی-زبانی روایت خود را سرراست و صریح، با نثری خوشخوان بیان میکند و همین صمیمیت جاری در کلام، جادوی همراهی مخاطب را با روایت ایجاد میکند و در پایان، بر خلاف داستانهای حوزۀ نوجوانان، سنّتشکنی کرده و پایان خوشی را رقم نمیزند و با این کار تلاش میکند واقعیت عریان و تلخی را که در زیر پوست منطقه در جریان است، به خواننده نشان بدهد؛ تعطیلی کارخانهها، نبود فرصتهای شغلی، بیکاری و... همه و همه معضلات و مشکلاتی هستند که جوانانی چون داود را گرفتار و رشید را آواره میکند و چون اختاپوس بیکاری پیکر شهر را در بر بگیرد، زمینههای جرم و جنایت ایجاد و کمکم زمینۀ انحطاط جوانان فراهم میشود.
صدای امیدبخش دوتار درودی در پایان داستان، نمادی از بازگشت دوبارۀ امید و زندگی به روستاست ولی اونق، تصمیم درودی در انتخاب مارال یا گوزل را به سپیدخوانی متن توسّط مخاطب واگذار میکند و با این چالش، خوانندهاش را به رفتن در راههای نرفتۀ داستان وامیدارد.
گرگ دریا رمان شیرین و جذّابی است که قطعاً برای مخاطب بزرگسال هم خالی از لطف نیست.