موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
کتاب تازه‌ای از مجید پورولی کلشتری

رمان «اقیانوس مشرق» کتابی دربارۀ امام رضا(ع)

01 بهمن 1391 16:39 | 1 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.58 با 12 رای
رمان «اقیانوس مشرق» کتابی دربارۀ امام رضا(ع)
کتاب «اقیانوس مشرق» به قلم مجید پورولی کلشتری با نگاهی به زندگی امام رضا (ع) داستان زندگی فردی به نام «عمران بن داوود» را نقل می‌کند.
قصه «اقیانوس مشرق» از این قرار است که مردی به نام «عمران بن داوود» که در جستجوی آب حیات است در بیابانی در مسیر خراسان راه را گم می کند. ابتدای داستان با شرح وضعیت عمران که از تشنگی و خستگی در حالتی بی رمق و وهم آلود در بیابان افتاده آغاز می شود. عمران تشنه است و خسته و مجروح از راه طولانی. ناگهان مردی را می بیند که « زانو می زند بالای سرش. دستش را آهسته زیر چانه عمران می گیرد و صورت عمران را بالا می آورد. عمران در بهت نگاهش می‌کند. مرد می‌گوید: آیا تو عِمران پسر داوودی؟

 در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: 

عمران بن داوود در جستجوی آب حیات است و در بیابانی در مسیر خراسان راه را گم می‌کند. ابتدای داستان با شرح وضعیت عمران که از تشنگی و خستگی در حالتی بی‌رمق و وهم آلود در بیابان افتاده آغاز می‌شود. عمران تشنه است و خسته و مجروح از راه طولانی. ناگهان مردی را می‌بیند که «زانو می‌زند بالای سرش. دستش را آهسته زیر چانه عمران می‌گیرد و صورت عمران را بالا می‌آورد. عمران در بهت نگاهش می‌کند. مرد می‌گوید: آیا تو عِمران پسر داوودی؟ عمران در اوج درد می‌خندد...

 -من تشنه ام. تشنه پسر تشنه...چنگی بی‌رمق می‌زند و با التماس می‌گوید: «به من بگو که سرابی. بگو که تو نیز وَهم گرمازده‌ای...در این برهوت بی سرانجام...مرد مَشکی پر از آب را به سوی عمران می‌گیرد...

-این هدیه‌ای است از علی بن موسی الرضا.

عِمران با چشم‌های ناباور و با طمع به مشک نگاه می‌کند. 

 
به قلم مجید پورولی کلشتری نویسنده کتاب

عمران نمی‌داند که با خود علی بن موسی الرضا رو به رو شده است. مشک را از آن مرد ناشناس می‌گیرد و از او می‌شنود که باید چهل قدم پیش برود و به خانه پینه دوز برسد. در آن بیابان و برهوت وسیع تا چشم کار می‌کند بیابان است و حتی روستایی از دور پیدا نیست اما عمران قدم چهلم را که برمی دارد خودش را بر در خانه‌ای می‌بیند و بیهوش می‌افتد. آنجا خانه همان پینه دوز است. او عمران را معالجه می‌کند. عمران از او نشانی چشمه آب حیات را می‌پرسد چشمه‌ای که هر کس از آن بنوشد هرگز نمی‌یرد. عمران برای پینه‌وز تعریف می‌کند که از آن مرد ناشناس شنیده است که آب حیات را در یک قلعه خواهد یافت. پینه دوز اما از علی بن موسی الرضا صحبت می‌کند از اعجازش و خصوصیاتش. اما عمران شیعه نیست ولی معجزه امام را همواره در دست دارد یعنی همان مَشکی که هر چقدر از آبش می نوشَد تمام نمی‌شود.

کتاب «اقیانوس مشرق» در 232 صفحه در انتشارات عصر داستان در 3هزار نسخه منتشر شده است.

انتهای پیام/و

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • رمان «اقیانوس مشرق» کتابی دربارۀ امام رضا(ع)
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: