شهرستان ادب: پس از درخشش آغازین شعر عرفانی در اطراف قرن هفتم و افول ستارگان و خورشیدهای شعر عرفانی، در دوره های بسیاری وقتی عارفان سراغ شعر می رفتند و یا شاعران سراغ عرفان، حتما مشکلی پیش می آمد. یا عارف زبان بازی می کرد یا شاعر اصطلاح بازی. یعنی یا معنا مغلوب صورت بود یا صورت بر معنا غلبه می کرد. و البته می دانیم صورتی که بر معنا غلبه کند خود صورتی سالم نیست و با زیبایی بیگانه است. با اینحال در دوره های دیگری، مخصوصا پس از انقلاب اسلامی شاعر-عارفانی ظاهر شدند که توانستند بین این دریا و آن آسمان پلی به زیبایی رنگین کمان بزنند، تا به جای «شعر عرفان زده» یا «عرفان زبان زده»، بار دیگر بتوانیم «شعر عرفانی» بخوانیم. دکتر قربان ولیئی به شهادت شعرها و کتاب هایشان یکی از این شاعران اند.
غزلی تازه از ایشان بخوانید:
این گونه باد: روشن و آرام بگذرید
از لایه های ابری ابهام بگذرید
در خود فرو روید که ژرفای هستی است
از خویشتن چو موج به هر گام بگذرید
آه ای حباب های گرفتار خویشتن
از دَم تهی شوید که از دام بگذرید
گم باد در تلاطم هستی نشانتان
خود را رها کنید که از نام بگذرید
هر شب در آسمان شما ماه می دمد
هشیار زیر بارش الهام بگذرید
این گونه بود و در شریانِ سکوت ریخت:
این گونه باد : روشن و آرام بگذرید