با حضور محمدرضا طهماسبی، شاعر کتاب
کتاب «واژگان واژگون» در فرهنگسرای رسانه رونمایی شد
03 مرداد 1392
22:42 |
0 نظر
|
امتیاز:
2 با 2 رای
رونمایی از کتاب «واژگان واژگون» در سی و چهارمین نشست زرین قلم فرهنگسرای رسانه، روز چهارشنبه دوم مرداد ماه، ساعت 17:30 با حضور عبدالجبار کاکایی، بهروز یاسمی، حمید رضا شکارسری و حمید هنرجو برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای رسانه، کتاب شعر «واژگان واژگون» از آثار محمد رضا طهماسبی است که قالب اشعار این اثر بیشتر غزلهای عاشقانه، آیینی، اجتماعی و ... میباشد اما چند قصیده هم در انتهای این اثر گنجانده شده است.
در این نشست عبدالجبار کاکایی، شاعر کتاب را به خاطر مصالح زبانی، کاراکترهای اشعار، ترکیبهای دستور و زبانش و ... عموما پیرو زبان کهن شعر فارسی خواند و نتیجه گرفت وی بیشتر قصیده سراست تا غزل سرا.
کاکایی در ادامه اظهار داشت: طهماسبی دوره بازگشت را تجربه نمیکند اما عناصری از ادبیات قدیم در غزلهایش دیده میشود و اصلا شعر ایشان پایش در زمین و سرش در هواست! یعنی آدمی است که ذهنی شاعر میباشد اما هنوز به عینیت نرسیده است.
وی گفت: احتمالا شاعر حافظه قوی و محفوظات زیادی دارد و به جای تجربه در سرایش اشعارش از ذهن بهره میگیرد که گاه میتواند اسباب دردسر شاعر شود. زیرا جهان ذهنی را به جهان عینی و امروزی ترجیح میدهد.
عبدالجبار کاکایی، مهمترین ویژگی زبان شعر طهماسبی را استفاده ماهرانه از علوم بلاغی و صناعات ادبی دانست و گفت شاعر در خصوص معانی و بیان چیرهدست است و موقعیتهای کلام را درست و بجا استفاده کرده و در رعایت اصول صناعات ادبی موسوم به بدیع و معانی و بیان مهارت دارد، اما در کنار این مسئله، مثل ادبیات قدیم هر بیت دنیا و فرمی خاص خود دارد و شاعر به حرف ارائه شده در بیت نخست پایبند نبوده و وحدت بیان ندارد و این به دلیل عادت ذهن مخاطب امروز به وحدت فرم و محتوی نقطه ضعف محسوب میشود بنابراین شاعر اگر به دنبال حیات مستمر در ذهن مخاطب است باید وفادار به حرف و موضوع آغاز شعر باشد زیرا شعر امروز در این جهت حرکت میکند.
او در پایان ارائه نظراتش گفت: سایر نکات شعر طهماسبی این که: بیشتر قصیده سراست تا غزلسرا، استفاده از واژگان مطنطن و سنگین باعث عدم صمیمیت شاعر با مخاطب است هر چند در جاهایی هم از عناصر فولکلور هم عبارات و اشاراتی وارد شعرش کرده است.
در ادامه نشست حمید رضا شکارسری دیگر شاعر و منتقد حاضر در این برنامه، در مورد کتاب «واژگان واژگون» و شاعرش گفت: گسترش زبان با اندیشه نسبت مستقیم دارد یعنی تا زمانی که زبان درست نشده، حوزهی اندیشه محدود به واژگان اندکی است که در دسترس است.
جهان امروز مدیون زبان است و اگر گسترده نشود اندیشه نیز در جا میزند که در این صورت در مواجهه با مدرنیته، موانع جدی خواهد داشت.
از دیگر سو فرهنگ هم، چنین است زیرا آیینها و باورها بدون توجه به زبان رایج زمانه، چیز خیلی قابل توجهی نیست و اگر شاهد تطور فرهنگی هستیم عملا باید آن را با تغییر زبانی در ارتباط دید. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که در دوره مدرن با زبانی که زیر ساختهای فرهنگی آن متعلق به این دوره نیست، شعر گفت زیرا حاصل، باز ماندن شاعر از بازتاب جهان عینی روز خواهد بود.
او ادامه داد این کتاب در پی برقراری این ارتباط نیست و بیشتر در پی صور جهانشناسی قدیم است. به کارگیری این نوع صور خیال با این دایره واژگانی محدود، در چنین زبانی، کار را به جایی میکشاند که مخاطب با شعری مواجهه میشود که گویا شاعر با ادبیات امروز و تغییر و تحولات قالبی چون غزل یا بیگانه است یا آگاهانه آن را ندیده گرفته است.
شاعر به هیچ یک از پیشنهادات نو که شاعران جوان به غزل ارائه کردهاند، توجهی نکرده و حاصل کار به غزلهایی در کتاب «واژگان واژگون» منتها میشود که اگر خوشبینانه نگاه کنیم یک عکسالعمل انفعالی در مقابل حرکات رادیکالی شعر و قالبهای تندروانهای که در دهههای اخیر در مقابل غزل نو شاهد بودیم، است.
در ادامه سی و چهارمین نشست «زرین قلم» پس از قرائت غزلی از کتاب مورد بحث توسط مجری برنامه، دکتر بهروز یاسمی گفت:
در نگاه نخست هیچ چیز غریب نیست. اما وقتی امری تکرار میشود به جزییاتی حساس میشویم. بنده نیز به بهرهمندی شاعر از این صنعتها و آرایهها دقیق شدم. شاعر در اثرش بیشتر درگیر سطح صنایع است به عبارتی دیگر طباق و تضادها، شایسته استفاده نشده مگر در سطح کلام.
وی ادامه داد هر غزلی که تمام میشود، متوجه خط فکری شاعر نمیشویم. ضمن اینکه دستاورد غزل امروز، رسیدن به یک یکپارچگی و خط فکری منسجم شاعر است اما در این اثر شاهد این مهم نیستیم حال آن که شاعر اثر میتوانست صبورانهتر و پختهتر برخورد کند.
در حوزه افعال هم، افعال فریب صنعت را میخورد. حواس شاعر به افعالش هست اما وقتی پای صنایع به میان میآید ناچار از تضعیف جایگاه فعل است. بنابراین شاعر شایسته است برای سرایش بهتر شعر، صنایع را در اختیار خود گیرد نه این که تمام امکانات کلامی، بیانی و ... را قربانی به کارگیری صنایع کند.
مهمترین بحث اثر، زبانش است. شاعر میتوانست از خلاقیتهایش بهتر بهره ببرد.
سخن آخر، این که شاعر بیشتر اهل قصیده است تا غزل زیرا غزل عرصه کشف وشهود است اما قصیده عرصه ساخت و ساز صنایع.
در پایان مجری به ویژگیهای فیزیکی کتاب و به جای خالی یک گرافیست اشاره کرد تا به نقد و بررسی فیزیک قابل لمس، صفحهبندی و گرافیک اثر نیز پرداخته شود.
دور دوم نقد و بررسی کتاب «واژگان واژگون» شامل خوانش قطعاتی از اثر توسط شاعر اثر و نقد و گفت با مخاطبان حاضر در برنامه بود.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.