شهرستان ادب: جلسهی نقد مجموعه داستان «مرده بازی» نوشتهی «سید مهدی موسوینژاد» در روز سهشنبه 21 آبانماه با حضور نویسنده، مرتضی کربلاییلو، علیاصغر عزتی پاک، مجید اسطیری و گروهی از نویسندگان و علاقمندان ادبیات داستانی در محل موسسهی «شهرستان ادب» برگزار شد. مرتضی کربلاییلو که به عنوان منتقد در این جلسه حضور پیدا کرده بود، ابتدا با بیان اینکه: «من خیلی خوشحالم که به بهانهی نقد توفیق پیدا کردم کتاب آقای موسوینژاد را بخوانم.» و ادامه داد: «وقتی که کتاب را باز کردم و داستانها را خواندم، خیلی ذوقزده شدم؛ چون با یک نویسندهی خیلی متفاوتی، نسبت به کارهایی که این روزها میبینیم، آشنا شدم و از این نظر موضع من نسبت به این کتاب موضع مثبتی است و این داستانها خوشایند من بودند.» کربلاییلو سپس به مضامین داستانهای مردهبازی اشاره کرد و گفت: یک مضمون اصلی و تکرارشونده، چنانکه در عنوان کتاب، در اغلب داستانهای این مجموعه به چشم میخورد که مردگیست! و منظورم از مردگی، فضای پس از مرگ است و نه خود مرگ؛ یعنی مردهای که فرایند مرگ را از سر گذرانده. فضای داستانها، فضاهای تاریک و خاموش و بیتحرک است. از این نظر میشود گفت که زیباییشناسی چیره بر این کتاب بر همین فضاهای مرده استوار است. و اینها ذهن ما را میبرد به سمت مفهوم بالقوهگی. وقتی که موجودی مرده است؛ وقتی هنوز حیات به آن تزیق نشده و به جنب و جوش نیفتاده؛ وقتی قابلیتهایی که در موجودات هست بالقوه است، ما را به انتظار وامیدارد تا ببینیم وقتی این آدمها به تحرک درمیآیند، به چه شکلی قابلیت تپنده و فعالیت زندهاش را خواهیم دید. اما نویسندهی وارد این فضا نمیشود و ما را در بالقوهگی نگه میدارد. ساحت بالقوهگی ساحت تاریکی است. هنوز نور نتابیده؛ هنوز خطاب «ما گفتیم بشود و شد!» به این موجودات نخورده. بنابراین تاریکی میبینیم و اگر اجازه دهید، من ازمفهوم «نور سیاه» استفاده میکنم! زیباییشناسی داستانهای این مجموعه بر «نورسیاه» مبتنی است .این نور سیاه بر تمام داستانها تابیده، و از داستانها نیز بر ما میتابد.» کربلاییلو با اشاره به اینکه توانایی موسوینژاد در بازی با ممکنات است، دربارهی دیگر ویژگیها این مجموعه افزود: 1. داستانها با اگرها و میتوانستنها و ممکن بودنها پیش میرود؛ مثل قصهای برای یک شب سرد/ 2. نویسنده داستانها را با تداعیها پیش میبرد، و رابطه بین ممکنات تبدیل به تداعیها میشود./ 3. داستانها زنده و پرتپش نیستند؛ اشیاء وشخصیتهای جوان داستانی آقای موسوینژاد خارج از تغییر و جهان دگرگونپذیر زمانمند هستند./ 4. ویژگی چهارم هم در ادامهی ویژگی سوم است؛ آدمهای این داستانها چون خارج از جهان زمانمند هستند، دائم از ما به عنوان مخاطب یا نویسنده تقاضا دارند که: «ما را فعلیت ببخش؛ ما را از این حالت دربیاور!» و این خواستن یک مفهوم خیلی تکنیکال در تفکر فلسفی و عرفانی است./ 5. تاریکی وخاموشی: جهان سایهها و سایه بودن؛ چنانکه در در داستان «مگسها و دوراس» میبینیم و «در گربهی خانهی پدری» و در «مسخ»./ 6. حساسیت به جاهای متروک؛ و این نیز ما را به فضای مرده میبرد و مردهپردازی این داستانها را نشان میدهد.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز