موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
گزارش انجمن هفتگی بانوان شاعر شهرستان ادب در هفته گذشته

انجمن صبح، جلسه‎ی پنجشنبه ۱ خرداد ۹۳

08 خرداد 1393 03:02 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 4 رای
انجمن صبح، جلسه‎ی پنجشنبه ۱ خرداد ۹۳
شهرستان ادب: هفتاد و هشتمین جلسه از سلسله جلسات انجمن شعر صبح، صبح نخستین روز خردادماه، در محل موسسه‌ی شهرستان ادب برگزار شد. در این جلسه، که با حضور سرکار خانم فریبا یوسفی، میلاد عرفان‌پور شاعر کتاب تازه به چاپ رسیده‌ی «ناخوانده»، علی‌محمد مودب، شاعر کتاب «کهکشان چهره‌ها» و علی داودی آغاز شد، بانوان شاعر از دوره‌های اول، دوم و سوم آفتابگردان‌ها به شعرخوانی پرداختند و پیشنهادات استادان جلسه را شنیدند.

در ابتدای جلسه میلاد عرفان‌پور، با اشاره به این نکته که وزن "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن" از پرکاربردترین وزن‌ها در میان شاعران است، به این موضوع اشاره کرد که شعر گفتن با این وزن هم کاری سخت و هم کاری ساده است. وجه دشوار شعر گفتن به این وزن، مربوط به «شعر خوب» گفتن می‌شود و این سختی به دلیل طولانی بودن این وزن است. از این جهت ایشان به شاعران تازه‌کار توصیه کردند که به سرعت به سراغ وزن‌هایی که دوری و طولانی هستند _از جمله همین وزن_ نروند. به عنوان راهکار می‌توانند این شاعران می‌توانند به سراغ وزن‌هایی بروند که دست آن‌ها را در انتخاب قافیه و ردیف باز بگذارد. علاوه بر این بهتر این است که از ردیف‌های طولانی کمتر استفاده شود.

پس از این سرکار خانم صادق‌منش به خواندن شعری نیمایی برای سوریه پرداخت. این نیمایی که برگرفته از صحبت‌های مستند میان مادر و پسری سوری است، با مطلع زیر بود و مورد استقبال شدید حاضرین در جلسه قرار گرفت:

دمشق
زینبیه
عده‌ای جوان
و شور
غیرتی ستودنی
و عشق
         عشق
          دمشق

عرفان‌پور در مورد این شعر با اشاره به این‌ نکته که سرودن اشعار نیمایی هم لازم است و هم ظرفیت‌های لازم برای شعر گفتن و تصویرسازی را بیشتر دارد؛ تاکید کرد اگر نیمایی با توجه به مسائل روز گفته شود جای تحسین بیشتری دارد. مدیر دفتر شعر شهرستان ادب ضمن اینکه حضور قافیه در این شعر را لازم دانست _به دلیل افزایش بعد موسیقیایی در شعر و عدم خستگی مخاطب از شنیدن آن_ تاکید کرد که نیمایی قالب ویژه‌ای است که باید از سرودن هرازگاهی آن پرهیز کرد؛ زیرا نیاز به آگاهی شاعر از این قالب دارد و علاوه‌ بر این سرودن در این قالب فنون خاص خودش را دارد که در اثر زمان و استمرار در سرایش برای شاعر به وجود می‌آید و چون مانند غزل قالب و فرمت خاصی ندارد، شاعر می‌تواند خود جای ابراز تخیل خود را انتخاب کند.

پس از این عرفان‌پور به عنوان نیمایی خوب، شعری از کتاب «نِماشُم» سروده‌ی مرتضی امیری اسفندقه، برای حاضرین در جلسه قرائت کرد:

دیشب
شعری نگفتم هیچ و خوابیدم
تا صبح
کابوس می‌دیدم
امشب
شعری سراغ از طبع من می‌گیرد آیا
                                            یا
                                               ناگهانم خواب خواهد بُرد؟
امشب اگر شعری نگویم
در خواب
خواهم مُرد

پس از این، غزلی توسط سرکار خانم کوهکن با مطلع

ای بهترین بهانه‌ی شعر جدید من
تعبیر خواب‌های سیاه و سپید من

و پس از پایان این شعر، غزلی توسط سرکار خانم مظلومی با مطلع

این روزها، حال و هوایم فرق دارد
میزان اشکِ در دعایم فرق دارد

خوانده‌شد که در مورد این شعر، سرکار خانم یوسفی به این نکته اشاره کردند که هنگامی که ردیف، بار مفهومی و عاطفی دارد باید شاعر متوجه باشد که در بستر هر بیت اتفاق و کشف تازه‌ای در بیت رخ دهد تا به این واسطه اثری را به ردیف اضافه کند و اگر توجه کنیم درست به همین علت است که حضور قافیه در کنار ردیف معنا پیدا می‌کند؛ «قافیه حضور دارد تا به ردیف معنا و اثری را بیفزاید.»

شاعر بعدی، خانم نوبخت بود که یک رباعی در مورد جانبازان هشت سال دفاع مقدس خواند که به خاطر مضمون تازه‌اش، مورد استقبال، توجه و تشویق اساتید و حاضرین در جلسه قرار گرفت:

خشنودی از آنچه در دلت می‌گذرد
این رنج مدام عاقبت می‌گذرد
هر روز هزار سال رشادت داری
روز تو به وقت آخرت می‌گذرد
پس از آن غزلی توسط سرکار خانم نوروزپور خوانده‌شد که با استقبال و تحسین بسیار بانوان و اساتید حاضر در جلسه قرار گرفت؛ مطلع این غزل از این قرار است:

هوا اردیبهشتی، نم‌نمی آرام می‌ریزد
خدا در گوش من از آسمان پیغام می‌ریزد

علی‌محمد مودب درباره‌ی این غزل و در توصیه به شاعران جوان حاضر در جمع به نکات زیر اشاره کردند:

استفاده از محور جانشینی: این امر، ضمن اینکه نوعی ورزش ذهنی محسوب می‌شود، به شاعر نیز کمک می‌کند که از بین کلمات موجود که می‌توان آن‌ها را انتخاب کرد، بهترین آن را برگزیده و در شعر خود به کار برد. در واقع شاعر باید همه‌ی این کلمات را جایگزین واژه‌ی اصلی در شعر خود کند تا در نهایت دست به انتخاب بهترین واژه بزند. این همان‌کاری است که حافظ انجام می‌دهد؛ کلمه‌ای را انتخاب می‌کند که در جای خود بهترین انتخاب ممکن است و این‌گونه می‌شود که اشعار وی به حدی محکم و متقن است که امکان ایجاد معنای بهتری با واژه‌های دیگر را غیرممکن می‌سازد.

نکته‌ی دیگری که مودب به آن تاکید کرد، استمرار در گفتن شعر بود. وی در این باره گفت: «دلیل این مورد این است که طبع به گونه‌ای است که باید تلاش کرد تا به شعر رسید. عالم همه فیض قدسی است و ما باید به قدر توان خودمان بکوشیم که از آن همه نعمت بی‌شمار متنعم شویم؛ چه اینکه خداوند خود در قرآن فرمورده‌است: اَلَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا»

پس از این سرکار خانم موسوی، غزلی عاشورایی با مطلع زیر خواندند:

عبور تو را جاده فریاد خواهد کشید
و درد تو را شانه‌ی باد خواهد کشید

علی‌محمد مودب، درباره‌ی این شعر، و به طور کلی درباره‌ی شعر آیینی اشاره کرد: «شاعری در مورد حوادث خاص متفاوت است؛ شاعران اصطلاحات و واژه‌های خاص خودشان را دارند و استفاده از آن‌ها هم برایشان دارای اهمیت است. اما در حوادثی مانند حادثه‌ی عاشورا باید همان روایت را بیان کرد؛ دیگر اصطلاح و هجا و علم معنایی ندارد. باید در این نوع از اشعار درگیری با هجا و اصطلاحات شاعرانه را رها کرد و به اصل روایت پرداخت و اتفاقا هر چقدر با زبان ساده‌تر بیان شود، دارای قدر و ارزش بیشتری است.»

علی داودی نیز با تایید سخنان علی‌محمد مودب، شاعران آیینی را از بازی‌های فرمی در اشعارشان بازداشت. در این مورد ایشان تاکید کرد: «شعر آیینی حوزه‌ی این نوع از بازی‌ها نیست؛ شعر آیینی یک شیوه و شانی دارد که در سرودن این نوع از اشعار باید از همان اسلوب‌ها و استوانه‌های خاص خودش استفاده کرد.»

خانم احمدی شاعر بعدی بود که غزلی با فضایی متفاوت که از زبان بانویی خانه دار بود، خواند. فریبا یوسفی، ضمن تشکر از شاعر این غزل، گفت: «حوزه‌های مربوط به فعالیت‌های زنان در این شعر به خوبی به تصویر کشیده‌ شده‌است و ارائه‌ی جزئیات در این شعر می‌تواند به ایجاد فضای زنانه در شعر منجر شود.»

اما پایان‌بخش این جلسه، غزلی بود از سرکار خانم سوری با مطلع زیر:

منم گنجشک مفت سنگ‌های بر زمین مانده
هراسی کهنه از صیادهای در کمین مانده

علی‌محمد مودب پس از خواندن این غزل، به عنوان نکته‌ی پایانی خاطرنشان کرد: «شاعر باید متوجه این موضوع باشد که مخاطب اشعار او، مخاطب زنده‌ای است که همیشه در چالش با مرگ و یاس و شکست است و از این رو باید به او کمک کرد تا بتواند با امید بیش‌تری به زندگی همراه با سختی‌های خود ادامه دهد؛ لذا یکی از رسالت‌های شاعران این است که در شعر فضای امیدبخشی را ایجاد کند. این همان‌ چیزی است که زنده‌ یاد قیصر امین‌پور به آن توجه بسیاری داشت و شاعران را نیز به ایجاد فضای امیدبخشی و امیدوارانه در اشعار خود دعوت می‌کرد.»

این جلسه که طبق روال هر هفته‌ی خود، ساعت ١۰ صبح پنجشنبه آغاز شده‌بود، ساعت ١٣، در حالی که صدای اذان در فضای موسسه به گوش می‌رسید، با گرفتن عکس یادگاری پایان یافت.

انجمن صبح شهرستان ادب 

 

 


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • انجمن صبح، جلسه‎ی پنجشنبه ۱ خرداد ۹۳
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.