شهرستان ادب: در تازهترین بخش گفتوگوهای شهرستان ادب با اهالی داستان نظر تعدادی از نویسندگان و مدرسان ادبیات داستانی را درباره میزان اهمیت و چگونگیِ تحقیق و پژوهش را برای آفرینشِ رمان جویا شدیم. آقایان علیرضا سیفالدینی، محمدحسن شهسواری، محمد حنیف، جواد افهمی، علیاصغر عزتیپاک، محسن سلیمانی، یوسف قوجق و حمیدرضا شاهآبادی نظر خود را در این زمینه با ما در میان گذاشتند.
پرسش: شما تحقیق و پژوهش را برای خلق اثر تا چه اندازه برای یک رماننویس ضروری میدانید؟
محمدحسن شهسواری
جواب: نویسندهها معمولاً اگر زیر ۳٠ سال سن داشته باشند اثر اولشان است و اگر زیر ۴٠ سال سن داشته باشند کارهای اول و دومشان را چاپ کردهاند و از تجربیات شخصیشان استفاده کردهاند؛ بنابراین تا این مرحله زیاد نیاز به تحقیق ندارند. اما نویسندۀ حرفهای خودش را از اثر سوم به بعد نشان میدهد و آنجا دیگر تجربیات شخصی فرد، به تنهایی کفایت نمیکند و نویسنده از اینجا به بعد، برای خلق اثر نیاز به تحقیق و پژوهش خواهد داشت و همیشه در تاریخ ادبیات همینگونه بوده است؛ مثلاً تولستوی هم که «جنگ و صلح» را نوشته خودش در جنگ ناپلئون حضور نداشته است؛ پس تحقیق و پژوهش بسیار مفید است اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که باید حد و اندازۀ تحقیق و پژوهش را نگه داشت که این مورد، خودش مبحثی است. پژوهش در رمان باید به گونهای باشد که عوام بپسندند و خواص ایراد نگیرند. با یک مثال ساده میگویم: در پیشۀ نجاری، من و شما که از نجاری سررشته نداریم جزء عوام هستیم و خواص آن، فقط نجارها هستند و اگر در رمان از این پیشه تصویری بیاید ما به عنوان عوام نسبت به نجاری، باید آن تصویر را دوست داشته باشیم و نجار لزومی ندارد که دوست داشته باشد و اگر فقط بگوید تضاد و تناقض و ایرادی ندارد کفایت میکند؛ چون گاهی ما در پژوهش شیفتۀ تحقیق و اطلاعات میشویم و مدام با خود فکر میکنیم که برای این اطلاعات زحمت کشیدهایم و باید به نوعی در اثر به کار ببریم. در کل، پژوهش بسیار اهمیت دارد به شرط آنکه به اثر آسیب نزند.
محمد حنیف
جواب: البته به تناسب موضوع مورد نظر نویسنده، تحقیق و پژوهش متفاوت خواهد بود اما به طور کلی پژوهش در سیر نگارش یک اثر کاملاً لازم است که گاهی این تحقیق و پژوهش آگاهانه صورت میگیرد و گاهی نیز به صورت غیر آگاهانه. به عنوان مثال اگر موضوعی که مورد نظر نویسنده است از نظر زمانی جاری و معاصر باشد، حضور در آن موقعیت، منطقه و تشکل میتواند به عنوان تحقیق تلقی شود؛ مانند نویسندهای که برای نوشتن از جنگ به مناطق جنگی سفر میکند و رزمندگان و فضای جنگ را میبیند و تأثیر میگیرد اما اگر نویسندۀ جوانی باشد که آن زمان و موقعیت را درک نکرده باشد باید شیوۀ دیگری را برای تحقیق و پژوهش به کار بگیرد؛ مثلاً در مورد موقعیتهای جغرافیایی، سلاحها، لباس، نوع واژهها و گفتمان شخصیتها و دیگر مسائل موجود در آن دوره و موقعیت، باید اطلاعات و مستنداتی را بدست آورد و اگر بخواهیم یک رمان تاریخی بنویسیم به صورت خاص نیاز به بررسی و تحقیق وجود دارد. به طور کلی پژوهش، یکی از اصول جداییناپذیر نوشتن رمان است و بدون پژوهش، چه از نوع آگاهانه و چه از نوع غیر آگاهانه، نوشتن هیچ کاری به سرانجام نمیرسد.
علیرضا سیفالدینی
جواب: یقیناً پژوهش، امری ضروری در نگارش رمان است، چون رمان یک هستۀ مرکزی و یک موضوع اصلی دارد که برای اشراف بر آن، نویسنده نیاز به تحقیق و پژوهش دارد. به عنوان مثال بنده در حال نگارش رمانی بودم که در آن موقعیتی از ترافیک ساخته میشد و من بیشک در مورد ترافیک به اندازۀ کافی تحقیق و بررسی نمودم اما نه اینکه بخواهم نتایج تحقیقاتم پیرامون ترافیک را ثبت کنم، نه؛ صرفاً این تحقیق به اشراف بر موضوع اصلی رمان یاری میرساند. پس رماننویس باید در مورد مصالح کارش تحقیق نماید.
حمیدرضا شاهآبادی
جواب: در هر موضوعی که نویسنده بخواهد اثری خلق کند باید نسبت به آن موضوع و اطراف آن شناخت داشته باشد اما یک نویسنده به این نکته هم باید توجه داشته باشد که چه زمانی به این تحقیق و پژوهش پایان دهد و شروع کند به نوشتن داستان. شخصاً دوستان زیادی را دیدهام که در مرحلۀ تحقیق و پژوهش متوقف شدهاند و همین جستجوها و بررسی موضوع جلوی نوشتنشان را گرفته است.
علی اصغر عزتی پاک
جواب: نه تنها برای نوشتن یک رمان تاریخی، بلکه برای نوشتن رمانی که حوادث آن مربوط به زندگی خودم هم باشد شخصاً تحقیق میکنم و تا امروز برای تمام کارهایی که نوشتهام مفصل تحقیق و پژوهش نمودهام، برای اینکه به گونهای به آگاهی برسم؛ یعنی زمانی که موضوع و سوژۀ مورد نظر در مورد خودم و زندگیام است آگاهی من نسبت به آن آگاهانه نیست اما من که میخواهم از آن وقایع رمان بنویسم باید دانشم را از آنها به سطح آگاهی برسانم و با شخصیتها و حوادث هوشمندانه برخورد نمایم. چون حالا دیگر فقط زندگی من نیست و قرار است این وقایع به غیر از من، برای دیگران هم دارای معنا باشد و قرار است نمایشدهندۀ یک مضمون باشد و در ساختار کار، باید جایگاه تعریفشده و آگاهانهای برای خود پیدا نماید و به لحاظ روانشناسی، جامعهشناختی، سیاسی و اجتماعی باید بتوانم به یک اشراف و آگاهی برسم که آن حادثه یا واقعهای که بر من تأثیر گذاشته و شاید امکان خلق دوبارۀ آن هم وجود نداشته باشد چه ابعادی دارد و چه جایگاهی در اثر من برای خواننده خواهد داشت که اینجا لزوم تحقیق و پژوهش نمود پیدا میکند و من شخصاً در دو اثری که برای نوجوان و یک رمانی که برای بزرگسال نوشتهام با اینکه معمولاً منشئی در گذشتۀ خودم داشتهاند اما باز هم در موردشان مفصل تحقیق کردهام؛ به این دلیل که میخواستهام عناصرش را در بازآفرینی به صورت آگاهانه استفاده نمایم، یعنی آن چیزهایی که در زمان خودشان به صورت طبیعی و مقدر پیش میآمدهاند حالا آگاهانه بشناسم و اکنون در خلق رمان، دیگر من نمیتوانم همه چیز را به تقدیر و سرنوشت بسپارم و باید عناصر را با توجه به دادههای علمی تحلیل نمایم و به کار بگیرم و معمولاً برای خلق یک رمان 100 صفحهای، نویسنده 300 یا 400 صفحه داده و اطلاعات نیاز دارد که گاهی این اطلاعات نوشتهشده هستند و گاهی هم این اطلاعات در ذهن نویسنده هستند اما این اطلاعات در واقع مادۀ خام نویسنده هستند که بسته به هنر نویسنده، محصول میتواند کیفیتهای مختلفی داشته باشد و این اطلاعات برای نویسندهای که هوشیار نباشد و در استفاده از نتایج تحقیق و پژوهش افراط نماید نوعی آسیب است و برای نویسندهای که این اطلاعات را فقط دستمایهای برای نوشتن میداند، میتواند یک فرصت باشد.
محسن سلیمانی
جواب: پژوهش معمولاً زمانی آغاز میشود که نویسنده، طرح خود را تهیه کرده باشد و در مورد مضامین و مفاهیمی که قصد نگارش آنها را دارد به قطعیت رسیده باشد و بعد، دست به تحقیق و پژوهش بزند؛ چون امکان دارد که تحقیق اگر در زمان نامناسب و بدون حد و مرز شخصی انجام شود نویسنده را از جایگاه خود به سمت جایگاه یک محقق حرکت دهد و نویسنده بعد از مشخص شدن طرح داستانش، باید در مورد مسائلی که اطلاعات کاملی ندارد تحقیق کند و اینطور زمان کمتری هم صرف فرآیند تحقیق برای کسب اطلاعات مورد نیاز میشود. تحقیق محدود به فضاهای خاص و یا موضوعات تاریخی نمیشود؛ در هر موضوع و فضایی تحقیق و پژوهش برای یک نویسنده ضروری است اما معمولاً به نویسندگان کمتجربه توصیه میشود که نوشتن را با اطلاعات و تجربههای شخصی خود پی بگیرند ولی در مورد نویسندگانی که وارد حیطۀ حرفهای نویسندگی میشوند گاهی نیاز است که سوژههایی را بنویسند که هرگز تجربه نکردهاند و اینجا جایگاه تحقیق، نمود بیشتر خواهد داشت.
جواد افهمی
بی تحقیق و پژوهش، به نظر بندة حقیر، هیچ نوشته و مکتوبی ره به جایی نخواهد برد. حال گاهی این آثار با تکیه بر داشتههای ذهنی مکتوب میشود و گاه لازم است که با مراجعه به متون تحقیقی و گردآوری اطلاعات لازم در راستای سوژۀ در حال نوشتن، اقدام به تألیف رمان و داستان کرد. در هر حال، هیچ اثری بی نیاز از تحقیق و مطالعه حول و حوش اثر نخواهد بود. هرچه مطالعه و تحقیق در حاشیه و متن اثرِ در حال تألیف بیشتر و عمیقتر باشد، اثر مستندتر، باورپذیرتر و بیپیرایهتر از کار درمیآید. درست است که داستان با یک اثر مستند زمین تا آسمان فرق میکند و اینکه داستان به قول بزرگان امر داستان نویسی، یک دروغ بزرگ است اما برای باورپذیر کردن همین دروغ، همیشه لازم است تا این دروغها مبنا و پایة استنادی داشته باشند. به طور مثال اگر قرار است شخصیتی شبیه به نظامیان دربار پهلوی را به تصویر بکشیم، ابتدا باید برای خود مجسم کنیم که این شخصیت نظامی مربوط به کدام دوره از حکومت پهلوی است؛ چون نظامیانِ وابسته به حکومت دیکتاتوری پهلوی، دورانهای مختلفی داشتهاند و در هر دوره، منشأ اثرات کلی و بسیار محسوسی بودهاند. نظامیان دورۀ ابتدایی حکومت پهلوی دوم یکجور منش و رفتار و تأثیراتی داشتهاند، نظامیان دورۀ حکومت دکتر مصدق، یکجور کردار و خصوصیات اخلاقی و جایگاه اجتماعی داشتهاند، نظامیانِ بعد از کودتای 28 مرداد 32، یکجور و باید در نظر داشت که همة اینها با هم تفاوت ماهوی دارند. به همین خاطر باید در نظر داشت یک شخصیت نظامی که قرار است بار روایی بخشی از رمان ما را به دوش بکشد حتماً همانی باشد که تاریخ آن را به ثبت رسانده است. با تکیه بر این اصول تاریخی است که نویسنده میتواند تخیلات و رؤیاهایش را که همان دروغ بزرگ است، به رشتۀ تحریر درآورد.
یوسف قوجق
جواب: تحقیق و پژوهش برای نگارش رمان بسیار ضروری است. به نظرم هر رماننویس، پیش از نوشتن اثرش باید پیرامون موضوع مورد نظرش مطالعه نماید و این مطالعه باید همراه با تأمل و در صورت لزوم، یادداشتبرداری باشد. نویسنده باید مطالعه کند تا بر موضوعی که قصد نوشتنش را دارد، اشراف کامل پیدا کند. بگذارید در این خصوص در باره یکی از کتابهایم مثالی بزنم: رمان «نبرد در قلعه گوکتپه» را در سال ۱۳۷۳ چاپ کردم. در همان سالها این کتاب که از انتشارات سوره چاپ شده بود، یکی از برگزیدگان جشنواره شهید غنیپور شد. موضوع این رمان در باره جنگ بین ترکمنها و روسها برای دفاع از تمامیت ارضی کشورمان است؛ جنگی که در نهایت به شکست ترکمنها و غلبۀ روسهای تزاری منجر شد و متعاقب آن، با انعقاد قرارداد آخال بین ایران و روسیه، منطقۀ وسیعی از شمال کشور از دست رفت. این موضوع، موضوعی تاریخی بود و من برای نوشتن آن مطالعات زیادی نمودم. با گذشت این همه سال از چاپ آن رمان، کتابها و مقالات تازهتر و بیشتری در بارة آن موضوع خواندم و فکرهای بهتر و نقطهنظرات جالبتری نسبت به آن جنگ پیدا کردهام؛ به طوری که گاهی وسوسه میشوم همان موضوع را با نگاه و تجربة امروزیام بنویسم. یا مثلاً دربارۀ امام حسین (ع) و واقعة کربلا، منِ نویسندة مسلمان سنیمذهب ایرانی ترکمن، سالهاست تصمیم دارم رمانی بنویسم. جالب است بدانید از سالها پیش، مطالعه در این باره را شروع کردهام و یادداشتبردایهای زیادی را هم انجام دادهام، حتی حدود ۸٠ صفحه را هم نوشتهام. در بارة نوع زاویۀ دید در این داستان، خیلی فکر کردهام تا بدیع و نو باشد تا اینکه تصمیم گرفتم روایت از زبان باد باشد؛ بادی که در صدر اسلام بوده و اکنون نیز در جهان اطرافمان هست و همیشه هست و میتواند محمل و راوی خوبی از آن زمانهای دور برایمان باشد، بادی که میتواند با وزیدنهای خود، به هر جا سر بزند و در جنگی که پیش آمد، مسیر تیرها و نیزهها را هم عوض کند. خلاصه اینکه برای نوشتن این رمان، به روایتها و کتابهایی که بزرگان اهل سنت و تشیع نقل کردهاند و نوشتهاند، مراجعه کردهام و میکنم تا بلکه رمانم، صلابت و عمق بیشتری داشته باشد. بر این نظرم که نوشتن رمانی دربارة امام حسین (ع) و واقعة کربلا از سوی من مسلمان سنیمذهب میتواند برای هموطنان خودم جذاب باشد.