موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
«روایت تاریخ واقعۀ گوهرشاد، به دور از کلیشه‎های مرسوم سریال‎ها»

مشروح سخنان وجیهه علی‎اکبری و آرزو خمسه در نشست نقد و بررسی «جشن باغ صدری» عذرا موسوی

07 آذر 1394 02:32 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای
مشروح سخنان وجیهه علی‎اکبری و آرزو خمسه در نشست نقد و بررسی «جشن باغ صدری» عذرا موسوی

شهرستان ادب: بیست و چهارمین نشست نقد کتاب گروه داستان شهرستان ادب به نقد مجموعه داستان «جشن باغ صدری» نوشته عذراسادات موسوی با حضور منتقدان وجیهه علی‌اکبری سامانی و آرزو خمسه‌کجوری اختصاص داشت. گزارش مختصر و گزارش تصویری این نشست قبلاً در شهرستان ادب منتشر شده بود، اکنون مشروح سخنان منتقدان را در ادامه می‎خوانید:

در ابتدای این نشست که در دفتر شهرستان ادب برگزار شد، موسوی داستان «گلدان شکسته» از این مجموعه را برای حاضران قرائت کرد. سپس علی‌اکبری سامانی، منتقد ادبی، با برشمردن ویژگی‌های کلی داستان‌های این مجموعه، «جشن باغ صدری» را از آن دست کتاب‌هایی دانست که «خوش‌خوان است و راحت خوانده می‌شود». به گفته او «می‌توان این کتاب را در یک نشست خواند و از آن لذت برد.» علی‌اکبری سامانی این اثر را «مجموعه‌ای متنوع و نه یک‌نواخت در حوزه داستان انقلاب» برشمرد و افزود: ««جشن باغ صدری»، از این نظر درست به خلاف بسیاری از داستان‌های دیگری بود که در این حوزه خوانده بودم.»


داستان‌هایی بری از کلیشه‌های مرسوم سریال‌ها

وی سپس به نقاط قوت این اثر اشاره کرد: «این داستان‌ها راوی‌های متنوع داشتند با زاویه دیدهای متعدد، همچنین پرداخت روانی داشتند. علاوه بر آن، نویسنده مضامین دلنشین و خواندنی‌ئی برای داستان خود انتخاب کرده است و مجموعاً کاری است تصویری. به طور کلی این داستان، دارای کدهای آشنایی بود و می‌شد آن را به راحتی در زمره داستان‌های انقلاب گنجانید. اما شاید نسل جوان‌تر بعضی از داستان‌ها را نفهمند، چون مبهم بود و بهتر بود آن ابهامات رفع می‌شد.» علی‌اکبری سامانی ادامه داد: «این داستان‌ها بری از تمامی کلیشه‌های مرسومی هستند که ما در حوزه انقلاب می‌شناسیم: در «جشن باغ صدری» خبری از بگیر و ببندها و نوشتن روی در و دیوار و فرار روی پشت بام و مضامینی از این قبیل –چیزی که در برخی سریال‌های تلویزیونی از جمله یکی که در حال پخش است هم می‌بینیم- نبود. برخی داستان‌ها در پهلوی اول و برخی در پهلوی دوم می‌گذشت. با توجه به سن خانم موسوی به نظرم کار قابل اعتنایی است چون از وقایعی نوشته است که خودشان ندیده‌اند.»

این منتقد ادبی سپس به صورت جزئی‌تر برخی از داستان‌های این مجموعه را نقد کرد: «دو داستان «چادر خاکی» و «مردی روی بالکن شیرینی‌پزی» حاوی اتفاقات زیادی بود، شخصیت‌ها فراوان بودند، و بنابراین در قالب داستان کوتاه شاید نمی‌شد این کارها را درآورد. این را به عنوان ایرادی به نویسنده نمی‌گویم. البته ایشان می‌توانست با ایجاز کمتری به قصه‌ها بپردازد در این صورت شاید حاصل بهتر می‌شد، بخصوص در داستان «مردی...». به طور کلی کار سختی بود اما نشدنی هم نبود. به هر حال این دو داستان ضعیف‌تر از بقیه بودند.»


فلاش‌بک‌ها و فصل‌بندی‌ها

وی سپس به بهترین داستان این مجموعه از نگاه خویش اشاره کرد و گفت: «کاری که در این مجموعه زیاد پسندیدم «گلدان شکسته» نام داشت و زاویه دید آن اول شخص یا «من راوی» بود. این انتخاب درستی برای چنین داستانی است، علاوه بر آن، راوی زنی بود که در سلول انفرادی نشسته است، همسرش کشته شده بود و نوزادی داشت که تازه به دنیا آمده بود. توصیفات ابتدایی داستان تصویری بود و پس از آن روایت به صورت تداعی یا فلاش بک شروع می‌شد.»

علی‌اکبری سامانی سپس به برخی ضعف‌های تکنیکی این قصه نیز اشاره کرد: «این فلاش بک‌ها باید به صورت پشت سر هم نمی‌آمد، بخصوص که در قالب فصل‌بندی نوشته شده است و این ایرادی فنی است چون نویسنده باید گاه به زمان حال برمی‌گشت.» او ادامه داد: «این قصه فاقد موقعیت مکانی زمانی است و ابهامات بسیاری دارد. مشخص نیست زن زندانی متعلق به چه گروهی است و اهل کجاست. به طور کلی جزئیات زندگی او مشخص نیست. در داستان کوتاه، ایجاز را باید رعایت کرد، اما ایجاز مخل هم نباید باشد، مثلا جایی شخصیتی وارد داستان می‌شود (مثل زن سرهنگ) اما مشخص نیست چرا آمده است. یا گفته می‌شود که راوی پنج روز است نوزادش را ندیده است اما مشخص نمی‌شود که نوزاد کجاست.» وی سپس با جمع‌بندی نظر خویش افزود: «به طور کلی باید بگویم که این داستان بسیار جالب توجه بود و من با شخصیت زن داستان که مادر هم بود همذات‌پنداری زیادی می‌کردم. این داستانی است که مدت‌ها در ذهن ما می‌ماند.»


داستانی درباره واقعه گوهرشاد

علی‌اکبری سامانی سپس به قصه «چادر خاکی» از این مجموعه پرداخت: «چادر خاکی، درباره واقعه گوهرشاد نوشته شده است. درباره این ماجرای تاریخی داستان کم داریم و بنابراین موضوع خوبی انتخاب شده است. منتها متأسفانه داستان دو پاره شده است، بخش اول داستان، بسیار توصیفی و تصویری است و پرداخت آن داستانی بود اما درست زمانی که رخشنده وارد مسجد گوهرشاد می‌شود ریتم کار تند می‌شود. توصیفات نیز روایی و گزارشی می‌شود چون نویسنده عجله دارد تا به داستان اصلی برسد، این باعث شده است تا کار ضربه بخورد. نیز برخی وقایع تاریخی به صورت گذرا مطرح می‌شود و از آن سریع می‌گذرد. خواننده‌ای که اطلاعات تاریخی ندارد این موارد را به صورت مبهم خواهد فهمید. بنابراین باید داستان بسط بیشتری داده می شد و حجم آن اضافه می‌شد، یا تغییراتی در داستان‌ها می‌داد و قصه را از بخش دوم آغاز می‌کرد.»


تیپ‌هایی دلنشین

«جشن باغ صدری» به گفته این منتقد «دومین داستان برجسته در این مجموعه بود: «روایت و شخصیت‌پردازی آن خوب بود، اگرچه شخصیت‌های داستان از جمله فرخنده، آقاجون، و مادام ارمنی اغلب تیپ بودند اما در دل داستان نشسته بودند و خواننده دوست دارد با آن‌ها همراهی کند.» او سپس به یکی از ضعف‌های این اثر اشاره کرد: «جایی از داستان راوی که ظاهراً دختربچه‌ای کم سن و سال است شخصیت معلم خود را توصیف می‌کند اما این توصیف با سن او تناسبی ندارد بنابراین نویسنده باید به این نکته در شخصیت‌پردازی او توجه نشان می‌داد. توصیفات او از مادام هاسمیک هم زیباست اما به یک شخصیت کم سن و سال نمی‌خورد. یا روزنامه را به راحتی می‌خواند و این نیز مقتضای سن او به نظر نمی‌رسد.» به گفته وی «پیرنگ این قصه بسیار خوب و منطقی پیش می‌رود و فضاسازی نیز عالی است. کار به خوبی پایان می پذیرد و ضربه نهایی نیز که استعفای پدر است زیباست اما در کنار آن، ماجرای همکارش که همراه همسر خودش خودکشی کرده است تا حدی باورناپذیر و غیرمنطقی است، چرا این شخصیت هم استعفا نمی‌دهد؟ یا زندان رفتن که از مرگ بهتر است. این پایان چندان واقعی به نظر نمی‌رسد.»


کارگر چریک

این منتقد درباره داستان «زندگی عادی است» نیز چنین گفت: «خانم و آقای بهارلو ظاهرا و با توجه به شرایط زندگی‌شان از طبقه متوسط به بالا یا اعیان جامعه هستند.نویسنده باید به این نکته در شخصیت‌پردازی او توجه نشان می‌داد. خود را توصیف کند اما این توصیف با سن او تناسبی ندارد بنابراین آن‌ها کارگری دارند که با ساک اعلامیه دچار مشکل می‌شود و ساواک دنبال اوست. این دو به او کمک می‌کنند، بدون آن‌که سوالی بپرسند یا تعجب کنند که چطور تا امروز متوجه نشده بودند که این فرد فعالیت سیاسی می‌کند. بنابراین نیاز بود که اطلاعات بیشتری درباره این زوج داده شود، این‌که به انقلاب علاقه دارند یا خیر، و سوالاتی از این قبیل، تا منطق داستان دچار گسست نشود. درباره پیرنگ نیز سوالی که به ذهن می‌رسد این است که چرا ساواکی‌ها موقع ورود به خانه، متوجه کفش‌های گلی نشدند؟ چون خانم و آقای خانه نگرانند که ساواکی‌ها موقع خروج کفش‌ها را ببینند. این ابهام نیز باید رفع می شد.»


گام محکم اول

در ادامه این نشست، آرزو خمسه‌کجوری، منتقد دیگری که در جلسه حاضر بود با بررسی کلی مجموعه داستان «جشن باغ صدری»، سخنان خود را چنین آغاز کرد: «این مجموعه داستان به عنوان گام اول ارزشمند است، و می‌توانم بگویم که نویسنده دهان قصه‌گویی دارد، بنابراین می‌توان به آینده او امیدوار بود. نکته بعدی این است که «جشن باغ صدری» به طور کلی بر پایه خاطرات نوشته شده است، اما نمی‌دانیم که نویسنده چقدر به خاطرات اشراف داشته است. نیز ممکن است نویسنده محدودیت‌های دیگری هم داشته باشد که ما اطلاعی نداریم اما چون این داستان‌ها تاریخی و سیاسی است ما انتظار باورپذیری از آن‌ها داریم. این موضوع قابل بررسی است.» وی افزود: «نویسنده توان قصه‌گویی دارد اما باید مراقب باشد زیاد خود را درگیر پیام قصه نکند و نخواهد محتوایی را به صورت تبلیغی انتقال دهد. این شکل نوشتن را در ابتدای انقلاب می‌شد پذیرفت اما امروز دیگر چنین نگاهی به کار ضربه می‌زند.»

خمسه‌کجوری در ادامه افزود: «نویسنده در فضاسازی موفق بوده است، بخصوص که این کار را در خلأ انجام نداده است. بارزترین وجه این کار در داستان باغ صدری دیده می‌شود. برخی اشکالات نثری کار را با مطالعه بیشتر داستان‌ها و رمان‌های خوب می‌تواند در آینده برطرف کند. اما نویسنده در سه وجه تصویر، فضا و دیالوگ جوهره‌ای دارد و بنابراین می‌تواند در آینده هم‌چنان بنویسد و موفق باشد. این نکات کاری کرده است که ما داستان را زمین نمی‌گذاریم و به خواندن ادامه می‌دهیم.»


خاطره‌ها و ابهام‌ها

این منتقد ادبی سپس به نقاط ضعف کلی داستان‌های مجموعه پرداخت: «من به تک‌تک داستان‌ها نمی پردازم، بلکه محاسن و معایب مشترک میان همه داستان‌ها را بر می شمارم. موارد مثبت را گفتم، اما باید اذعان کنیم که شخصیت‌پردازی در داستان‌ها بسیار ضعیف است و با پرداخت قصه‌ها چفت نمی شود. مثلاً در داستانی که گفتیم، زن زندانی، اصلاً شخصیت یک چریک زندانی را ندارد، او می‌تواند هر زنی باشد. هم‌چنان که گفته شد، ابهامات داستان بسیار زیاد است. این داستان چنان ضعف‌هایی دارد که نمی‌توانم آن را داستان بنامم، بلکه بیشتر شبیه خاطره‌گویی است. بخصوص پایان آن بسیار ضعیف است، بهتر بود آن را از مجموعه حذف می‌کردند.»

این منتقد معتقد بود که در داستان «باغ صدری» نیز «ضعف پایان‌بندی مشخص است». همچنین افزود: «شخصیت‌پردازی این قصه هم ضعیف است، شخصیت مادر متدین و مسلمان قصه که محوری است و باید مثبت باشد شبیه هیولا توصیف شده است.» وی سپس به یکی از «ضعف‌های اصلی» اشاره کرد که در «بسیاری از این داستان‌ها» دیده می‌شود: «این‌که دیر شروع می‌شوند.» به گفته وی «باغ صدری هم از این قاعده مستنثی نیست و علی‌رغم زیبایی‌هایش، مقدمات غیرضروری زیادی دارد که در خدمت داستان نیست. بخصوص موضوع خودکشی دو شخصیت به خاطر حفظ حجاب، چندان مناسبتی با یک خانواده متدین ندارد.» وی در پایان گفت: «به طور کلی، وجه نمایشی کارهای ایشان بالاست اما باید روی شخصیت‌پردازی، طرح و باورپذیری و موارد دیگری که عرض کردم بیشتر وقت بگذارند. این کار را با مطالعه رمان‌های عالی سیاسی مثل مدار صفر درجه احمد محمود می‌توانند یاد بگیرند که نمونه اعلای شخصیت‌پردازی است.»


این کار سفارشی نبود

در دقایق پایانی این نشست، عذراسادات موسوی نویسنده این مجموعه نیز لحظاتی صحبت کرد و برخی ایرادهای منتقدان را پاسخ داد. از جمله به موضوع «خاطره بودن برخی داستان‌ها» اشاره کرد و گفت: «باید بگویم که جز داستان «گلدان شکسته» که شالوده‌اش خاطره‌ای بود درباره بقیه داستان‌ها این نکته موضوعیتی ندارد و همگی تخیل شده‌اند. البته نمی‌توانم علاقه خودم را به تاریخ انکار کنم و رگه‌هایی از آن نیز در کار دیده می‌شود.» همچنین درباره سفارشی بودن یا نبودن این مجموعه داستان‌ها نیز چنین توضیح داد: «این کار سفارشی نبود، سفارش خودم بود، خودم به موضوع کشف حجاب علاقه داشتم و می‌خواستم قصه‌اش را بنویسم.» او همچنین به داستان «جشن باغ صدری» نیز اشاره کرد: «بدون آن‌که بخواهم ضعف‌های کار را توجیه کنم باید اذعان کنم که نمی‌خواستم الگویی از زن مسلمان به دست بدهم، بلگه قصد داشتم یک شخصیت خاکستری خلق کنم. من با آدم‌هایی شبیه او بسیار ارتباط داشته‌ام و برایم ملموس بوده‌اند. بنابراین دور از تصور ذهنی ما نیستند.»

در پایان برخی شرکت‌کنندگان و خوانندگان این اثر نظرات خود را درباره ضعف‌ها و نقاط قوت این کتاب بیان کردند.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • مشروح سخنان وجیهه علی‎اکبری و آرزو خمسه در نشست نقد و بررسی «جشن باغ صدری» عذرا موسوی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.