رمان تازۀ امیر خداوردی در شهرستان ادب نقد شد
مسئلۀ رمان «آمین میآورم» دین و دینداری ست
09 بهمن 1394
17:20 |
1 نظر
|
امتیاز:
2.5 با 2 رای
شهرستان ادب: جلسهی نقد رمان «آمین میآورم» نوشتهی «امیر خداوردی» روز دوشنبه، ششم بهمنماه، با حضور «مهدی حمیدی پارسا»، «مصطفی علیزاده» و نویسندۀ رمان در شهرستان ادب برگزار شد.
در این نشست که به همت جشنوارهی «هنر آسمانی» ترتیب داده شده بود و میزبانی آن را موسسهی شهرستان ادب بر عهده داشت، «مهدی حمیدی پارسا»، نویسنده و منتقد، با اشاره به پیرنگ مینیمالیستی «آمین میآورم»، از میان عناصر داستان شخصیت را برجسته کرد و گفت: «این رمان بر شخصیت تمرکز دارد. شخصیت در این رمان کلیشهای نیست، و تیپ جدیدی از شخصیت به رمان فارسی معرفی شده است؛ آدمی که هم در دوران مدرن زندگی می کند و هم دغدغه دین دارد. دین و دینداری مسأله اصلی این رمان است.» این نویسنده با اشاره به روایت ذهنی رمان، افزود: «فرو رفتن راوی در خود و سرخوردگی از ازدواج با رزیتا به خاطر هراس برای از دست دادن ایمان، به روایت درگیریهای ذهنی راوی دامن میزند. در این داستان ذهنیت شخصیت ها و بیان ذهنیت ها مهم است نه امر بیرونی. حداکثر کار راوی آمین میآورم، در برخورد با چالش ها، دعا برای مرگ خود است.» وی با اشاره به تکنیک روایت رمان، ادامه داد: «منطق روایت این رمان بر اساس تداعیهای ذهنی است. و با همین سلسله تداعیهاست که ویژگیهای یک رمان شخصیت محور درست و کامل نمایانده شده و اثر از آب درمیآید.» این منتقد معتقد بود که: «علیرغم ذهنیگرایی رمان، و تداعیهای طولانی و تودرتوی راوی، روایت این اثر ملالانگیز نیست، و بیان ذهنیت در خدمت ماجراپردازی است.» مهدی حمیدیپارسا با اشاره به چندصدایی بودن رمان آمین میآوریم، بحث خود را با اشاره به نظریههای میکائیل باختین ادامه داد و گفت: «در اثر ادبی گفتگو زمانی شکل میگیرد که صداهای دیگر اشخاص داستان به اندازهی صدای راوی شنیده شوند. در اینگونه آثار راوی دگیر سوژه و فاعل شناسایی نیست که بخواهد دیگران را به عنوان ابژه و مفعول شناسایی بفهمد.» وی فرجام ناپذیری را از دیگر ویژگیهای یک اثر چندصدایی دانست و با پیش کشیدن مفهوم «دیگری» در رمان چندصدایی، گفت: «دیگری برای آگاهی اهمیت هستی شناسانه دارد که همان «تعرف الاشیاء باضدادها» که در معارف ما هست، اشاره به این معنی است. تطبیق این مفاهیم بر رمان آمین می آورم کار سختی نیست؛ چرا که این رمان اثری فرجام نایافته است و طرح بستهای ندارد. راوی بیسرانجام است و عدم قطعیت در همه جای رمان هست. شخصیت مدام در جهان شایدها و احتمالات است.» .
«مصطفی علیزاده»، دیگر نویسنده و منتقدی بود که به بررسی روایت طنازانهی رمان پرداخت و دربارهی این کتاب گفت: «آمین می اورم رمان درخشانی است؛ زیرمتن عمیق و اندیشمندانه، روساخت پرداخت شده و روایت طنازانه از مهمترین ویژگی های این رمان است. نویسنده از طنز جهت ارتباط بهتر با مخاطب و انتقال حرف زمانه بهره گرفته است. نویسندهای که بتواند یک منتقد را به قهقهه بیندازد، حتما در طنز موفق بوده است. طنز پخته و بالغ اثر، کار را قابل تأمل کرده است! این اثر، همانند رمان های شاخص دنیا که بهرهی خوبی از طنز می برند، از این عنصر به خوبی استفاده کرده است.» این منتقد معتقد بود که آمین میآورم کتاب طنز نیست اما طنز را به شکلی فنی در تار و پود خود تنیده است. وی یکی دیگر از ویژگیهای این مهم این رمان را قصهگو بودن آن دانست و اضافه کرد: «خرده روایتهای جذاب متعددی در اثر وجود دارند که شبکه عنکبوتی خرده داستان ها را شکل می دهند. این شیوه روایت ملهم از داستان گویی مولانا در مثنوی است. این خرده داستان ها لابهلای زیاده گوییها و پراکندهگوییهای راوی روایت می شود. بنابراین زیادهگویی راوی شگردی آگاهانه در این اثر است. راوی آشفتگیهای فراوانی در دوران کودکیاش دارد که افسردگی او را کاملا طبیعی جلوه میدهد. این بسیار عالی است که ریشه های روایت در ویژگی های رفتاری شخصیت در رمان وجود داشته باشد؛ از جمله آشفتگی، پرگویی.»