گزارش ویژه شهرستان ادب برای نوبل ادبیات 2016
تلاش برای نجات نوبل با تغییرکاربری باب دیلن
24 مهر 1395
23:45 |
1 نظر
|
امتیاز:
4.75 با 12 رای
شهرستان ادب: باب دیلن بالاخره نوبل گرفت. آکادمی سوئدی او را بابت «خلق شیوههای بیانی شاعرانه جدید در دل فرهنگ موسیقایی آمریکا» شایسته دریافت جایزه دانسته است.
در سالهای گذشته، آکادمی سوئدی زیر تیغ انتقادها قرار گرفته بود، چون جایزه نوبل به کسانی تعلق گرفته بود که یا رماننویس و قصهنویس نبودند، یا اگر بودند شهرتی عالمگیر نداشتند و انتخاب آنان چندان جای دفاع نداشت و شایبههای سیاسی قوی درموردشان مطرح بود. سال گذشته همزمان با ورود مستقیم روسیه به جنگ با داعش، نوبل ادبیات نه بک عضو ادبیات که به یک خبرنگار ضد روسیه یعنی خانم سواتلانا الکسیویچ رسید و سال پیشترش پاتریک مودیانوی یهودی به خاطر آثار ضدنازیاش نوبل را برد، دو نویسندهای که خودشان هم باورشان نمیشد برگزیدۀ نوبل شدهاند و ما در سالهای پیش به آنها پرداختیم. البته این انتخابهای ضعیف، عجیب و عموما سیاسی که در دهه اخیر فراوان بودند مسبوق به سابقه بودند، وقتی توجه کنیم در سال 1953 نوبل ادبیات بدون هیچ دلیلی به «وینستون چرچیل» نخست وزیر انگلستان رسید. در طی این سالها بسیاری از برترین چهرههای ادبیات از جمله لئو تولستوی، آنتوان چخوف، مارسل پروست، ازرا پاوند، ناباکوف، خورخه لوئیس برخس، کارلوس فوئنتس، جیمز جویس، مارک تواین و... توسط نوبل نادیده گرفته شدند و چهرههایی به مراتب ضعیفتر و گمنامتر معرفی شدند. برخی از این نامها خیلی زود فراموش شدند؛ امری که به بی اعتبار شدن نوبل بسیار لطمه زده و در سالهای اخیر به اوج خود رسیده. حال گویا با انتخاب یک چهره مطرح و نامدار تلاش شده است تا از حجم چنین انتقادهایی کاسته شود. اگرچه همچنان انتقادها به قوت خود باقی است، اما شدت آن کمتر شده است. برخی رسانهها آشکارا انتخاب یک موسیقیدان به عنوان برنده مهمترین جایزه ادبی را نادرست خواندهاند، بخصوص رسانههای حوزه آمریکای جنوبی. به اعتقاد آنان جایزه نوبل فقط باید به کسانی داده شود که آثار خود را مستقیما در قالب کتاب منتشر میکنند.
برخی رسانههای اروپایی از جمله بیبیسی نیز با لحنی شوخ نوشتهاند: «حالا که صحنه رقابت وسیعتر شده است چرا نوبل را به کسانی مثل کانی وست (خواننده رپ) ندهیم؟» یک منتقد فرانسوی هم نوشته است که «احتمالا اعضای آکادمی جایزه را به دیلن دادهاند، چون آنها را به یاد خاطرات خوش دوران جوانیشان میاندازد!» ضمن اینکه تأکید کرده است که به دلیل فعالیتهای ضدجنگ دیلن، خیلی راحت میشد جایزه صلح نوبل را به او داد. گروهی هم به جهانی نبودن زبان ترانه، و در نتیجه زیادی غربی شدن جایزه نوبل با این انتخاب توجه کردهاند. از جمله نویسندۀ عرب صلاح الدین احمد که گفته است: «خدا میداند چندین ترانهسرای دیگر در زبانهای دیگر پیش از او میتوانستند این جایزه را بگیرند».
فراتر از نوبل
اما بسیاری نیز این انتخاب را تحسین کردهاند و خیلی جدی آن را نشانه وسیعتر شدن مرزهای ادبیات دانستهاند. یکی از اعضای آکادمی سوئد، باب دیلن را «بزرگترین شاعر زنده» دانسته است. برخی توضیح دادهاند که از قدیم ترانه و شعر عمیقا همراه و همبسته بودند. همچنین از اینکه شعر ترانه به رسمیت شناخته شده است اظهار خرسندی کردهاند. باری، توافق بسیاری وجود دارد که این جایزه چیزی به دیلن اضافه نمیکند. چنانچه لئونادر کوهن آهنگساز و ترانهسرای بزرگ کانادایی درمورد نوبل ادبیات امسال گفت « به نظر من دادن این جایزه به "دیلن" مثل آویختن یک مدال روی اورست به خاطر بلندترین قله بودن است». چه اینکه باب دیلن 75ساله خیلی پیش از اینها جایزههای مهمی چون «گرمی»، «پولیتزر»، «اسکار» و «گلدن گلوب» را به خود اختصاص داده بود و شهرت و محبوبیتش به ویژه در سرزمین خودش از خود جایزه نوبل هم بیشتر است.
دیلن را علاوه بر ترانههایش به دوریگزیدن از رسانهها میشناسند، او به ندرت مصاحبه میکند و هیچ بعید نیست که تا مدتها واکنشی از او درباره جایزه نوبل نشنویم. او بعد از دریافت نوبل نیز اجرایی در یکی از شهرهای آمریکا داشت اما چنانکه انتظار میرفت هیچ اشارهای به این جایزه در تمام مدت کنسرتش نکرد. خودش گفته است: «کار من همیشه ترانه بوده است، نه سخنرانی.» در یکی از معدود مصاحبههایش در سال 2004 میلادی، او تأکید کرده است: «من سخنگوی هیچ چیزی نیستم!»
خواننده اعتراض
از دهه شصت و نخستین آهنگهایش بخصوص ترانه «دمیدن در باد»، باب دیلن به صدای اعتراض تبدیل شد. در تظاهراتهای مختلف سیاسی یا اجتماعی و بخصوص جنبشهای ضدجنگ از جمله ضدجنگ ویتنام، این آهنگ دیلن شنیده میشد. رفتهرفته دیلن به سخنگوی غیررسمی جنبشهای اجتماعی و صد فرهنگ و سیستم آمریکا تبدیل شد. در این سالها، بنمایه اصلی ترانهها و اشعار او نژادپرستی، فقر، و فساد بود. او را منتقدی اجتماعی میدانستند و «صدای یک نسل» مینامیدند، اگر چه خود او این برچسب را نمیپسندید و نمیپذیرفت.
در سالهای اخیر، دیلن کوشید تا از پرداختن به موضوعات جزئی خودداری کند و صحنه را از چشماندازی بالاتر و تاریخی ببیند. بنابراین ابهام در اشعار او غلبه یافت. اکنون دیگر به سختی میتوان از نظر سیاسی او را در یک دستهبندی خاص قرار داد. او تصمیم گرفت تا دیگر سرمشق یا الگوی رفتاری برای طرفدارانش نباشد، و در برخی اشعار خود به صراحت شنوندگانش را تشویق میکند تا به طور کلی دنبالهروی کسی نباشند، نه دنبالهروی باب دیلن و نه رهبران سیاسی، در مقابل خودشان بیاندیشند و سرنوشتشان را خودشان به دست بگیرند.
در کنار چهگوارا و محمدعلی
دیلن از ابتدای جوانی، از جمله چهرههای سرشناس جریان «ضد فرهنگ» بوده است، جریانی که در دهه شصت در ایالات متحده شکل گرفت و سپس در سراسر جهان غرب گسترش یافت. همزمان که جنبشهای سیاهان و زنان شدت میگرفتند جنبش ضدفرهنگ نیز از سمت دیگر بالنده میشد. هنگامی که ایالات متحده در ویتنام دخالت نظامی کرد جنبش ضدفرهنگ به اوج خود رسید. باب دیلن، شاعر اعتراض در کنار چهرههایی چون محمدعلی کلی، جک کرواک، چه گوارا، جیم موریسون و دیگران از جمله مهمترین اعضای این جنبش ضدسیستمی بود. او بواقع صدای این جوانان شورشی جنبش ضدفرهنگ بود.
باب دیلن اکنون هفتاد و پنج ساله شده است. در سال 2012، اوباما به او مدال آزادی داد و با آنکه نام او از سال 1996 میلادی در میان نامزدهای جایزه نوبل ادبیات طرح شده است این جایزه را بیست سال بعد دریافت میکند. روزنامه ایندیپندنت انگلیس نیز این انتخاب را «بسیار دیر» دانسته است.
دیلن شمایلی از یک نسل است. تبدیل او به عنصری درون سیستم و نه ضدسیستم البته میتواند کارکرد او را تغییر دهد. او میتواند الگویی برای جوانان معترض غربی باشد، بخصوص حالا که با دریافت جایزه نوبل، فروش آثار او نیز به صورتی سرسامآور افزایش یافته است. پس چه بهتر که نام او به عنوان بخشی از فرهنگ آمریکایی طرح شود، «در دل فرهنگ موسیقایی آمریکا»، نه به عنوان یکی از فعالان ضدسیستمی. گذشته او را میتوان زیر سایه نوبل از یادها برد.
نکته جالب این است که در کنسرت اخیر، باب دیلن یکی از ترانههای مشهور فرانک سیناترا را اجرا کرد که برخی میگویند آن را باید به نوعی واکنش دیلن به تصمیم آکادمی نوبل تلقی کرد. عنوان ترانهای که او خواند بسیار گویاست: «چرا حالا میکوشید مرا تغییر دهید؟»
حال باید دید این تلاش بزرگ سیاسی رسانهای غرب برای کسب اعتبار مجدد برای جایزه نوبل و همچنین تغییرکاربری باب دیلن تا چقدر موفق خواهد بود.
گزارش از:
احمد پرهیزی و حسن صنوبری
مرتبط:
نوبل ادبیات 2015 و سوتلانا الکسیویچ به روایت شهرستان ادب
نوبل ادبیات 2014 و پاتریک مودیانو به روایت شهرستان ادب