موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
یک زن به دنبال فروغی تازه می‌گردد

یادداشت فریبا یوسفی بر کتاب «خبرهای خوب»

26 مهر 1395 15:02 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4 با 4 رای
یادداشت فریبا یوسفی بر کتاب «خبرهای خوب»

شهرستان ادب به نقل از فارس:  فریبا یوسفی بر کتاب «خبرهای خوب» سروده مریم کرباسی یادداشتی نوشته که در ادامه منتشر می‌شود.

همه انسان‌ها در غم و شادی‌اند. گاه روزگار غم است، گاه روزگار شادی، و شاعران حال آدمی را دارند که در خواب، غم‌ها و ترس‌ها را شدیدتر از حال بیداری حس می‌کنند. اگر قطع یا ضعف تعلق‌های مادی را بتوان دلیلی بر شدیدتر شدن حس‌های غم، شادی یا ترس در حالت خواب دانست، می‌توان شدت حساسیت‌های شاعر را نیز با قوت حالات روحی او مرتبط دانست و بر اساس همین فرضیه سنجید.

نکته این است که در شاعر، حال غم بر شادی غلبه دارد و این نیز می‌تواند ریشه در کمال‌خواهی او داشته باشد. مقصود از طرح این مطالب، بیان این نکته است که میزان ارجمندی این غم‌ها، می‌تواند معیاری برای سنجش عمق اندیشۀ شاعر باشد. نوع دل‌مشغولی‌ها و دغدغه‌های هر شاعر که فضای معنایی شعر او را رنگ و طرح می‌بخشد، آن شعر را زمانمند و مقید یا رها و بی‌مرز می‌سازد. حتی نوشتن از غم‌های ساده و سطحی و شخصی، می‌تواند آنچنان قدرتمند و ماهرانه صورت بندد که شعر را از قید زمان و مکان رها سازد. شاید به همین دلیل است که در «خبرهای خوب» غلبه با شعرهای موضوعی است.

شمار بیشتری از شعرها سفارش جامعه به شاعری است که چشمی به استعداد خود دارد و چشمی دیگر به محیط زندگی‌اش و خود را در برابر هر دو مسئول می‌داند. می‌داند که باید به قدر توان خود، باری از اندوه سنگین انسان‌ها بردارد و همین دغدغه‌هاست که ارزش‌های انسانی هر فرد را تعیین می‌کند. اخوان ثالث در دویست و هشتمین صفحه از کتاب بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج گفته است: «کسانی که در زندگی خود معناهایی جسته و یافته‌اند و مقصودشان از شعرگویی بیان آن معانی است ... ناهماهنگی و تضادی در کنه آثارشان دیده نمی‌شود... یعنی ذهن شاعر به یک مسأله و موضوع بسیار توجه داشته و بارها و بارها در زندگی به آن اندیشیده است و هر بار به بیانی خاص یادآور آن شده‌است.»

پدرت گفته است شعرت را با غمی ناتمام بنویسم

مادرت از نگاه پاکت گفت، مانده‌ام از کدام بنویسم (شعر 20، ص 45)

پرنده رفت و نیامد، پرنده بال نداشت

پرنده آمدنش دیگر احتمال نداشت

پرنده در افقی ناتمام گم شده بود

و مادر از غم او روز و ماه و سال نداشت (شعر 7، ص 19)

مریم کرباسی هرجا که از غم دیگران می‌نویسد، شعری به مراتب قدرتمندتر، سالم‌تر و فاخرتر عرضه می‌کند و این شعرها در مقایسه با سروده‌هایی که با عنوان «نذری» در کتاب آمده‌‌اند، قوت و اثرگذاری بیشتری دارند. یک دلیل عمومی برای این امر می‌تواند، غلبۀ تصنع و ساخت‌گری در شعرهای نذری باشد و محدودیت‌ها، رعایت‌ها و التزام‌های ناگزیر در شعرهای آیینی. در واقع شاعر در شعرهای نذری، جانب نوآوری را نگرفته است، انگار نذری بوده که باید ادا می‌شده است؛ با همان فضاسازی‌های معمول در شعرهای زائرانه و با همان شعاع اندک کلمات.

از شاخصه‌های قابل توجه در «خبرهای خوب» تنوع موضوع است. این ویژگی را می‌توان به ارتباط مستقیم شاعر و شعرش با زندگی، معنا کرد. شعری که عین زندگی است لاجرم از تمام حادثه‌ها و تأثرات شخصی نشانه‌هایی دارد. همچنان که هر روز و هر لحظه، حال شاعر بر اثر عوامل بیرونی و درونی رنگی و نقشی می‌پذیرد، شعری که از قلب و روح او می‌تراود همین رنگ و نقش را متجلی می‌سازد؛ شعرهایی با نگاه عاطفی، خانوادگی، میهنی، دفاع مقدسی، اجتماعی و آیینی هریک در این کتابِ هفتادوهشت صفحه‌ای، چندین صفحه را رقم زده‌اند:

دوست دارم که بر خلاف دلت، بیشتر شاعرانه فکر کنی

سعی کن چند ساعتی امروز، به من و این ترانه فکر کنی (غزل 3، ص 11)

چقدر پنجره خشکید پشت گلدان‌ها

چقدر چشمه شد آواره از روایتشان

چه نخل‌ها و رطب‌های نارسی که نکرد

دهان پرطمع تانک‌ها رعایتشان (شعر 30، ص65)

و دسته دسته علم کرده‌اند در همه جا

تمام مردم زیباپرست دستت را (شعر 11، ص 27)

نه طاقتی‌ست که غم‌های ناتمامت را...

رسانده‌ام به مدینه فقط سلامت را (شعر 31، ص 67)

حال که با بیت اخیر ـ مطلع یک شعر آیینی و نذر حضرت زهرا (س) ـ به سه نقطه (...) رسیدیم، خوب است همین جا به بهره‌گیری از این روش اشاره‌ای شود. به نظر می‌رسد در شعر و به‌ویژه در قالب‌های موزون استفاده از سه نقطه به جای قوت بخشیدن به اثر و سهیم ساختن‌ِ بیشتر مخاطب در معناسازی و تاویل‌پذیری شعر، گاهی گریز آشکاری از تنگنای وزن است. این گریز اگر ماهرانه و پنهان صورت پذیرد می‌تواند به نفع شعر و ایجاد فضای بازتری برای استخدام معانی بیشتر باشد و اگر مهارت شاعر در بهره‌گیری از این امکان کامل نباشد، به قوت شعر لطمه خواهد زد. مقایسۀ بیت بالا و چند نمونۀ دیگر، ضعف و قوت در به‌کارگیری این شیوه را روشن می‌سازد:

از آن زمان که تو را ... کوچه خیس و کاسۀ آب

به روی طاقچه ... تا بچه‌ها شکستندش

از آن به بعد که دیگر فشار بالایش ...

از آن به بعد که بالابلند دلبندش...

و مدتی‌ست که شیرینی وصالت را ...

و مدتی‌ست که پایین نیامده قندش (بریده بیت‌‌هایی از شعر 24، ص 53)

خدا به خاطر روح لطیف آرامت

همیشه خواست که با چادر سفید تو را... (شعر 34، ص 73)

«خبرهای خوب» دومین مجموعه شعر مریم کرباسی است و چهل و پنجمین مجموعه شعر از سری کتاب‌های منتشر شده در موسسه شهرستان ادب با عنوان «شعر ما». از طرح و رنگ‌های زندۀ جلدش تا پایان سی و ششمین شعر کتاب، مخاطب، احترامی را که شاعر و ناشر برای او قائل بوده‌اند، حس می‌کند.

این به آن معنا نیست که تمام شعرهای جای گرفته در میان دو بال این پرندۀ خوش‌خبر، بی‌نقص است، بلکه به آن معناست که در باغ آفت‌زده، ناامید و تاریک شعر امروز، هنوز می‌توان به نقطه‌های روشنی امید بست. یعنی هنوز می‌توان دل‌خوش بود به این که کسانی هستند که برای شعر دل بسوزانند و با تمام توانشان در احیای این پیکر بی‌رمقِ رو به موت تلاش کنند. نه ناشر و نه شاعر، هیچ‌یک قصد معرکه‌سازی و دلقک‌بازی ندارند. سودای جیب‌های گشاد و بزک‌های آشکار فساد نیست. هرچه هست، خدمت به شعر سالم و ساخت فضای عاری از دسیسه‌هاست. دفاع از شخصیت انسان است و احترام به مخاطبی که سره را از ناسره بازمی‌شناسد.

به بهانۀ «خبرهای خوب»، ناگزیر، گریزی باید زد به خبرهایی از مهلکۀ «کرم و کثافت و لجن» که هر روز و هر روز بویناک‌تر و اتفاقا بزک‌کرده‌تر از پیش، به پیش‌روی در میدان نجیب شعر مشغول‌اند و باید برای شعر، به‌ویژه شعر عفیف زنان کاری کرد. زنانی که نمی‌خواهند جز با سرمایۀ دل و استعداد شاعرانۀ خود، در این میدان تسخیر شده با گروه بی‌شمار عوام، حاضر باشند و نمی‌خواهند و نباید میدان را از حضور خود خالی بگذارند.

از آن‌جا که به بهانۀ این کتاب پاکیزه، سخنی از فضای مسموم شعر امروز شد، و باز از آن روی که در عرصۀ شعر، گوی و میدان غالبا به دست کسانی است که با شعرسازی و شعربازی، و حمایت‌های گروهی از جنس خودشان، کتاب‌هایی شامل شعرهای از پای‌بست ویران می‌سازند و بازیگران میدان شعر می‌شوند، ناگزیر، به شعرهای ضعیف‌تر مریم کرباسی اشاره می‌شود تا این شائبه ایجاد نشود که او نمایندۀ کامل و بی‌نقص شعر زنان است، اگرچه شعرهای بی‌نقص در «خبرهای خوب» کم نیستند. غرض اشاره کردن به ضعف‌هایی است که با این که در شعرهای تقلبی به وفور یافت می‌شود، در عرصۀ نام‌آوری، صاحبان آن شعرهای کثیف، میدان را برای شعرهای عفیف تنگ کرده‌اند.

از شعر شماره هجده در صفحۀ چهل و یک ـ که تقدیم شده به مهاجران الی الله ـ که شعری‌ شتابزده است، تا غالب شعرهای نذریِ کتاب، و حتی شعری که نام کتاب برگرفته از آن است و پشت جلد کتاب به بیت‌هایی از آن آراسته شده است، هریک کم و بیش، کاستی‌هایی دارند که در بعضی موارد نیازمند اصلاح و بعضی قابل چشم‌پوشی هستند. بعضی ضعف‌ها ناشی از قافیه‌سالاری آشکار در غزل است:

کفر مرا زیاد درآورده و خودش

ترسیده کم بیاورد، از مومنین شده‌ست (غزل 17، ص 39)

ما چرا وقتی به مشهد می‌رویم، از شهرمان

غصه‌ها را می‌بریم و مشکلات حاد را؟ (شعر 14، ص33)

برخی ناشی از ضعف ارتباط دو مصرع است:

اینکه از کجا و با چه آمدند، شرط نیست

چون به آن نگاه نافذت دچار می‌شوند (شعر 16، ص 37)

بعضی نشان کم‌توقعی شاعر از شعرند:

روزها در حرمت شعر بخوانم، شب‌‌ها

بنشینم غزل تازه‌تری کار کنم

حاجت آخرم این است که یک بار فقط

رمضان باشد و در صحن تو افطار کنم (شعر 15، ص35)

کم‌ذوقی و خنکی در انتخاب ردیف آن هم برای غزلی نذر امام زمان (عج):

به جمکران نگاهت، هوا کمی گرم است

ولی به محض ظهورت رواق‌ها خنک‌اند (شعر 19، ص43)

به نظر می‌رسد ذکر این چند نمونه کافی باشد و شاعرِ «خبرهای خوب» که بی‌شک خود به تمامی ظرایف شعر کلاسیک آشناست، پیش‌تر، این موارد را یافته و در شعرهای خوب کتابش نشان داده است که متوجه و بلد است:

وزید باد و به هم زد دوباره این در را

مرا ورق زد و آشفته کرد دفتر را (غزل 9، ص23)

پرنده رفت و نیامد، پرنده بال نداشت

پرنده آمدنش دیگر احتمال نداشت (شعر 7، ص 19)

غزل به خودی خود، نشانه‌ای تمام عیار است از سنت. شاعران پای‌بند و علاقمند به این قالب که حتی در فرم آن نیز چندان تغییری را نخواسته‌اند، لاجرم دارای ذهنیت و حتی بعضا ظاهری سنتی هستند. اما این‌ها هیچ یک دلیلی نیستند بر این که دنیای شعر امروز، به‌ویژه شعر زنان، در پی نوآوری نباشد. شاعر بودن خود به تنهایی یعنی؛ به رغم دیگرانی که با تکرار مکدر نمی‌شوند، در پی تازگی‌ها و کشف‌های زندگی بودن. یعنی؛ احترام به اصالت‌ها، یعنی؛ آرمان‌جویی. چنان که مریم کرباسی نیز در مقطع شعری گفته است: «یک زن به دنبال فروغی تازه می‌گردد»


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • یادداشت فریبا یوسفی بر کتاب «خبرهای خوب»
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.