عاشقانهای از بیژن نجدی
04 شهریور 1396
16:08 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
بسیار پیشتر از امروز
دوستت داشتم در گذشتههای دور
آنقدر دور
كه هر وقت به یاد میآورد
پارچ بلور كنار سفرۀ من
ابریق میشود
كلاه كپی من، دستار
كت و شلوارم، ردای سفید
كراواتم، زُنار
اتاق، همین اتاق زیر شیروانی ما
غار
غاری پر از تاریك و صدای بوسههای ما
و قرنهای بعد
تو را همچنان دوست خواهم داشت
آنقدر كه در خیالبافی آن همه عشق
تو در سفینهای نزدیك من
من در سفینهای دیگر، بسیار نزدیكتر از خودم با تو
دست میكشیم به گونههای هم
بر صفحۀ تلویزیون.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.