شهرستان ادب به نقل از بسیج نیوز: زهره يزدان پناه قره تپه، متولد 1342 در تهران است، این هنرمند نويسنده، پژوهشگر و مستندساز، ضمن بهره مندی از «علوم حوزوی»، کارشناسی «تاریخ»، کارشناسی ارشد «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» و در مقطع کارشناسی ارشد «پژوهش هنر» است. از وی به عنوان هنرمند برگزیده (هنرمند زن نویسنده و کارگردان از ایران) در اولین جشنواره بین المللی طلایه داران حجاب و عفاف بسیج و هنرمند برگزیده در بخش عماد مغنیه سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت، به پاس سالها تلاش مستمر در زمینه دفاع مقدس و پایداری تقدیر شده است.
یزدان پناه، علاوه بر کتاب های متعددی که در زمينه هاي ادبيات داستاني و حوزه دفاع مقدس و شهدا، نقد، تحليل و پژوهش و همچنین کتاب هایی که در نوبت انتشار دارد، به عنوان کارگردان و مستندساز هم، آثار مختلفی در زمینه های فیلم های مستند در عرصه داخلی و بین المللی تولید کرده است؛ عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما، عضوانجمن قلم ايران (عضو سابق هيئت مديره و...)، عضو سابق انجمن روزنامه نگاران مسلمان، داوری و عضویت هیئت انتخاب در دوره های مختلف جشنواره های بین المللی فیلم و همچنین جشنواره های مختلف کتاب، مدرس دوره هاي مختلف ادبيات داستاني و فیلمنامه نویسی در مراکز مختلف و مديريت جلسات نقد دراین زمینه، از جمله مواردی است که وی درکارنامه فعالیته های خود دارد. آخرین اثر این نویسنده و فعال عرصه فرهنگی– هنری، کتاب رُمان «نشانی روی آب و رَدِّ کبوترها» در 316 صفحه است که توسط انتشارات شهرستان ادب، روانه بازار کتاب شد. این رُمان، تلفیقی است از انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و عاشورا که نماد آن دراین کتاب، تعزیه است و فتنه عاشورای سال 88. این کتاب، نخستین رُمانی است که درباره فتنه سال 88، بخصوص، فتنه عاشورای آن سال نوشته شده است.
رونمایی از کتاب«نشانی روی آب و رَدِّ کبوترها»، روز چهارشنبه سوم آبان ماه، با حضور نویسنده، ناشر و اهالی فرهنگ و هنر و ادب، در خبرگزاری فارس برگزار می شود؛ به بهانه چاپ این کتاب، به پای صحبت نویسنده این اثر نشسته ایم.
*چه مدت است که به فعالیت های فرهنگی هنری و ادبی می پردازید؟
بيش از سه دهه یعنی حدود 35 سال فعالیت در مراكز مختلف علمي- پژوهشي، فرهنگي- ادبي و مطبوعات، همچنین، همکاری به عنوان کارشناس با سازمان ها و مراكز مختلف را درکارنامه فعالیتهایم دارم. همکاری با مطبوعات و سردبیری نشریات مختلف تخصصی، فعالیت های کارشناسی و مشاوره از جمله: مشاور مديرعامل بنياد سينمايي فارابي، كارشناس دفتر ادبيات نمايشي سيما فيلم در زمينه اقتباس ادبي و فيلمنامه (بزرگسال و کودک و نوجوان)، دبير شوراي كودك و نوجوان سيما فيلم در زمينه اقتباس ادبي و فيلمنامه، کارشناس و مشاور برنامه های مختلف مانند گروه کودک و نوجوان شبکه قرآن و دیگر فعالیت ها که عناوین آنها، آنقدر زیاد است که خلاصه اش در چند کلمه، این می شود که زمینه اصلی فعالیتم، نوشتن است و پژوهش است و فیلمسازی.
* در حوزه کارگردانی و فیلمنامه نویسی هم تجربه دارید؟
بله، هم در زمینه کارگردانی کار کرده ام و هم، تجربه نگارش در زمینه فیلمنامه و نمایشنامه هم دارم. آثار تولیدی ام در زمینه فیلم هم، ساخت چندین مستند (به عنوان کارگردان، تهیه کننده، نویسنده و پژوهشگر، مترجم و تدوینگر) در عرصه داخلی و بین المللی است که دو فیلم آخرم، یکی فیلم مستند «وقتی آنها آمدند» است که درباره زنان لبنانی اسیر در زندان صهیونیست هاست و در لبنان ساخته شده (به عنوان طراح ایده، کارگردان، نویسنده و پژوهشگر و همچنین تهیه کننده که بعد از تولید کامل در لبنان، به علت تقاضای یکی از سازمانها برای پرداخت هزینه تولید به شرط واگذاری فقط عنوان تهیه کنندگی آن به آن سازمان، فقط عنوان تهیه کنندگی آن، به آن سازمان واگذار شد)، این فیلم به بخش مسابقات چندین جشنواره مانند جشنواره فیلم مقاومت و بخش طلایی «عماد مغنیه» سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت، جشنواره فیلم عمار، جشنواره فیلم رشد، چهارمین جشنواره بزرگ فیلم شهید آوینی درجشنواره سینما حقیقت راه یافته است و آخرین اثرم، فیلم مستند «میم، مثل مسجد؛ آ، مثل آتش» درباره به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در فتنه سال 88 (به عنوان طراح ایده، کارگردان، تهیه کننده، نویسنده و پژوهشگرکه با سرمایه گذاری مدرسه سینمایی عمار (دفتر جبهه فرهنگی و جشنواره عمار) که چندین بار از شبکه های مختلف سیما پخش شده و اکنون هم جزو بسته های فرهنگی جشنواره عمار در سراسر کشور اکران می شود، همچنین جزو سه فیلم نهایی بخش فتنه در جشنواره عمار، نامزد دریافت جایزه شد.
* در زمینه تالیف کتاب چه فعالیتی داشتید؟
حدود 15 عنوان کتاب تألیفی و 2 عنوان کتاب مشترک دارم. 5 عنوان کتاب هم هست که پژوهش آن به عهده بنده بوده و توسط نویسندگان مختلف، بازآفرینی شده است. از جمله آثار تألیفی ام، كتاب زندگینامه داستانی «ستاره من» درباره شهید محمدعلی رجایی (از شهدای ترورتوسط منافقین در8 شهریورسال 60) است که حوزه هنری آن را منشتر کرده و به چاپ ششم رسیده و همچنین كتاب پژوهشي «زنان عاشورايي» که درباره زنانی است که به نهضت امام حسین (ع) یاری رساندند و انتشارات موعود عصر ان را چاپ کرده و این کتاب هم، به چاپ ششم رسیده. کتاب هایی هم دارم که برای چاپ در دست ناشر است. از جمله کتاب پژوهشی که پیرامون سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) است که در دست ناشر است و همچنین چند کتاب دیگر. مطالب و مقالات متعدد پژوهشي وتحليلي و نقد در زمينه ادبيات داستاني، ادبيات نمايشي و تصويري (سينمايي وتلويزيوني، مستند وكوتاه) و... هم بوده که درکتاب هایی مانند کتاب پژوهشی «نسل نمیران (تصویرعاشورا)» چاپ شده که کارگروهی و مشترک در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و همچنین مطالب متعددی هم هست که در مطبوعات و فضای مجازی منتشر شده است.
یکی از آخرین کتاب های تألیفی ام، رُمان «نشانی روی آب و دِّ کبوترها» است که روز چهارشنبه سوم آبان ماه در خبرگزاری فارس رونمایی می شود.
* ایده اصلی کتاب از کجا به ذهنتان رسید؟
خُب، من هم نویسنده و پژوهشگر هستم و هم، مستندساز. بالطبع، همیشه دنبال سوژه های ناب هستم و به اقتضای هم رشته تحصیلی ام و هم، نوع نگاه و روحیه پژوهشگری ام، هر کجا سوژه ای پیدا می کنم، آن را ثبت می کنم تا سر یک فرصت مناسب، در موردش کارکنم؛ بخصوص در مورد انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس که گنجینه ای از سوژه های ناب هستند. به همین دلیل، تعداد زیادی، سوژه هایی دارم که هنوز کار نشده و به مرور دنبال کار روی آنها هستم. از مدتها قبل، در فکر طرح یک رُمان در مورد انقلاب و دفاع مقدس بودم و کارهایی هم برای آن کرده بودم، بعد از قضیه فتنه 88 و بخصوص ماجرای فتنه عاشورای همان سال، ضمن اینکه این اتفاقات ناگوار مانند خیلی های دیگر، برای بنده هم، مایه تأسف بود، اما من سوژه ی جدیدی هم پیدا کرده بودم که آن را با موضوع خودم تلفیق کنم. از سویی با توجه به اینکه خودم برخی از صحنه های ماجراهای آن سال را مشاهده کرده بودم و به تعبیری در متن برخی حوادث آن سال بودم، به عنوان یک هنرمند، این احساس تکلیف را می کردم که باید با استفاده از هنرم، به عنوان یک ابزار برای حقیقت طلبی و عدالت خواهی، شروع به پژوهش و جستجو درباره قضایای آن سال کنم که حاصل این جستجو و پژوهش، نگارش رُمان «نشانی روی آب و رد کبوترها» شد.
* نوشتن این رمان چند سال طول کشید؟
حدود 5 سال و همزمان، فیلمنامه اولیه آن را هم نوشتم تا در فرصت مناسب به صورت فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی هم تولید شود. همین اقدام باعث شد که در سال 94 با سرمایه گذاری مدرسه سینمایی عمار، فیلم مستند«میم، مثل مسجد؛ آ، مثل آتش» درباره به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در فتنه سال 88 بسازم وکتاب مستندی هم درباره همان ماجرای به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر در فتنه سال 88 بنویسم که دفتر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آن را به چاپ خواهد رساند.
* ماجرای رُمان «نشانی روی آب و رد کبوترها» چیست؟
- این کتاب، ماجرای خود را در بطن حوادث مهم تاریخ معاصر از جمله انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و فتنه روز عاشورای سال ۱۳۸۸، روایت میکند و با تعزیه هم به عنوان نمادی از عاشورا، به روایت عاشورا می پردازد. فضای رُمان، یک فضای بومی است که در یکی از روستاهای آذربایجان اتفاق می افتد و بقیه ماجراها، در دو شهر مشهد و تهران ادامه می یابد که من برای طراحی این فضای بومی، هم سفرکردم و هم پژوهش. دو شخصیت اصلی دارد، پیرزنی به نام بی بی منظر و تعزیه داری به نام اِلدار. هر فصل از کتاب روایت از منظر یکی از شخصیت ها، انجام می گیرد و پازلی از پازل های وقایع، کم کم تکمیل می شود تا اینکه در اواخر رُمان، دیگر پس زمینه همه شخصیت ها مشخص شده و از حالت تیپ درآیند و تبدیل به شخصیت هایی شوند که برای مخاطب، آشنایی باورپذیر باشند.
* با توجه به اوضاع نشر و وضعیت میزان مطالعه در جامعه، فکر می کنید این کتاب، با استقبال هم مواجه شود؟
- به هر حال این کتاب، مخاطبان خود را خواهد داشت، گرچه اینکه یک کتاب به دست مخاطبان برسد، نیاز به یک برنامه ریزی و توزیع مناسب و حمایت دارد که آن هم از دست نویسنده خارج است؛ اما حالا در ارتباط با این کتاب، این مخاطبان هستند که هم برای اینکه بیشتر با فضای این رُمان و ماجراهای داستان آن آشنا شوند و هم، برای اینکه بنده را نسبت به کاری که انجام داده ام، آگاه کنند و بازخوردها را بدانم، باید سراغ این کتاب بروند و آن را مطالعه کنند.
*رسالت هنرمندان در خصوص مسائل مختلفی که درجامعه اتفاق می افتد، مثل همان فتنه سال 88 که اتفاق افتاد، چیست؟
- ببینید، از یک سو، اصلاً یکی از مفاهیم آتش به اختیاری که حضرت آقا فرمودند، همین است؛ یعنی یک هنرمند، آن چنان دغدغه مند و حق طلب و عدالت خواه باشد که وقتی عدم توزانی در شرایط و فضای جامعه می بیند، ننشیند و منتظر شود تا کسی کاری انجام دهد و یا اینکه منتظر شود تا کسی به او بگوید که چه کارکند؛ باید آستین ها را بالا بزند و با هر توانایی هنری که دارد، وارد میدان شود. الآن چقدر ما هنرمند در عرصه های مختلف هنری داریم که با همان فرمان آتش به اختیار حضرت آقا، دلسوزانه و متعهدانه وارد میدان شده اند و با کمترین امکانات، شبانه روز تلاش می کنند تا با تولیدات هنری مناسب، فضای نامتوازن جامعه را به سمت توازون و بهبود ببرند.
از سوی دیگر، یک هنرمند، باید دغدغه مند باشد و یک هنرمند دغدغه مند، نمی تواند خود را جدای از جامعه بداند و نسبت به اتفاقات آن، بی تفاوت باشد. هنرمند بی دغدغه یعنی همان هنرمندی که هنر را، فقط برای هنر می خواهد و بس؛ برای چنین هنرمندی، پس جایگاه انسان ها، جایگاه حق و حقیقت طلبی و عدالت خواهی کجاست؟! چنین هنرمندی اگر از انسان و انسانیت و حق حرفی هم بزند، فقط درقالب همان شعار خواهد بود، نه عمل. مسئله حق و حقیقت. عدالت خواهی برای هنرمندان دغدغه مند چنان اهمیت دارد که حتی ممکن است به خاطر به تصویرکشیدن مظلومیتی در گوشه ای از جهان، حالا چه با قلم و چه چه با دوربین و یا ابزارهای هنری دیگر، جان خود را گذاشته اند و به شهادت رسیده اند مثل همان هنرمندانی در دوران هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند. حتی در برخی مواقع، چنین هنرمندانی که اعتقادی به «هنر برای هنر» ندارند و هنر را، ابزاری در راه رسیدن به اهداف والا می دانند، مجبور شوند، ابزار هنری شان را مدتی زمین بگذارند و نوع دیگری وارد میدان شوند. به عنوان مثال آن هنرمند عکاسی که در سوریه، وقتی حدود 120 کودک بی گناه سوری، با انفجار انتحاری داعشی ها، به خاک و خون کشیده می شوند، دوربین عکاسی اش را کنار می گذارد و برای نجات کودکان زخمی آن حمله انتحاری می شتابد. اما هستند هنرمندانی هم که اگر با چنین صحنه هایی مواجه شوند، به جای امداد و نجات و یا مقابله با چنین ظلم و جنایت هایی، فقط مشغول ثبت و ضبط تصاویرهنری شان می شوند و حتی ممکن است، عکس سلفی هم بگیرند؛ این یعنی یکی از مصداق های همان هنر را، فقط برای هنر خواستن.
* حرف آخر
نکته ای که مایلم بگویم این است که، وقتی حضرت آقا، در ماه مبارک رمضان فرمودند که من نسبت به فتنه حساسم و تقریباً با مضمونی شبیه این فرمودند که افراد باید موضع خود را نسبت به قضیه فتنه مشخص کنند و بعد هم، فرمان آتش به اختیار را صادر کردند، من خیلی خوشحال شدم که حداقل با استفاده از توانایی هنری خودم و نوشتن این کتاب، مصداقی از همان آتش به اختیارهایی بوده ام و هستم که در راستای مطالبات حضرت آقا و دغدغه های ایشان، کاری کرده ام و بازهم خواهم کرد.