شهرستان ادب: به مناسبت اربعین حسینی، یادداشتی میخوانیم از نعیمه آقانوری که به بررسی اشعار اربعینی سالهای اخیر، موضوعات و قالبهای آهان پرداخته است.
اربعین، به عنوان یکی از مهم ترین مناسبتهای مذهبی تقویمی شیعی، همواره مورد توجه شاعران مذهبی سرا بوده و هست؛ امّا با در سال های اخیر با ترویج و گسترش قابل توجه پیاده روی اربعین، شاعران تعهّد و علاقه بیشتری برای به شعر در آوردن این سوژه و موضوع خاص احساس کرده اند؛ به طوری که از ماه ها پیش از اربعین، ابراز احساسات درمورد آن در شعرهای مختلف، دیده می شود. با توجّه به همین امر، این اربعین سرایه ها را از حیث محتوا و مضمون به دو گروه اصلی و چند گروه فرعی تقسیم کرد:
1. اشعار درمورد اربعین، به عنوان یک مناسبت مذهبی مهم
در این گروه از شعرها که سعی در بزرگداشت چهلمین روز شهادت سالار شهیدان دارند، شاعر با قلبی لبریز از ارادت به خاندان وحی به بیان عظمت یا مصیبتهای این روز می پردازد؛ چنین اشعاری، غالباً اشارتی نیز به مراسم پیاده روی اربعین دارند تا عظمت این ایّام را بیشتر و بهتر نشان دهند.
و اربعین پس از این ابتدای عاشوراست
نگاه کن که خروج امام بعد مناست
مسافرانِ سحرخیزِ جادّه ایم هنوز
به رغم حادثه ها ایستاده ایم هنوز...
(محمد مهدی خانمحمدی)
و
چهل منزل به دنبالت دویدم
تو را دیدم، به هر منزل رسیدم
به هر سویی نظر کردم، تو بودی
کنار خود تو را پیوسته دیدم
حکایتهای شهر کوفه سخت است
که شهر مردمی شوریده بخت است
ولی بدتر از آن الشام، الشام!
که دربار یزید و پایتخت است
خداوندا مرا حاجت روا کن
نگاهی بر فقیر مبتلا کن
چو چشمانم به دستان حسین است
نصیبم اربعین و کربلا کن...
(محمدعلی یوسفی)
2. اشعار مرتبط با پیاده روی اربعین
بسیاری از اربعین سرایه ها به طور خاص به پیاده روی اربعین پرداخته اند و ذیل همین موضوع، عظمت امام حسین (ع) و اربعین و شیعه را نشان داده اند:
فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین
برادران تنی را، عراق و ایران را...
با نگاهی کلّی به اربعین سرایه ها، می توان اذعان کرد، این بخش شعری در سال های اخیر رشد چشمگیر داشته و همچنان در حال ارتقا و گسترش است.
2 . 1. اشعار از زبان عاشق و عزادارِ جامانده از پیاده روی
این گروه از اربعین سرایه ها غالباً بیان تحسّر و دلتنگی دلداده ای است که با زبان شعر، احساسات و بیتابی خود را با مخاطب به اشتراک گذاشته است تا از این طریق، تسکینی هرچند موّقت، به قلب خویش بگذارد.
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمی است در دل جامانده های کرب و بلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست...
(مریم کرباسی نجف آبادی)
2. 2. اشعار از زبان زائر و راهیِ مسیر کربلا
آنکه با پای پیاده، راهی مسیر کربلا شده است، شوق و شوری در قلب خویش دارد که وصف شدنی نیست؛ امّا شاعرِ زائر می تواند شوق خود را در قالب کلمات بریزد و با شعر، عشق و ارادت خود را ابراز کند. گاهی هم با همین زبان شعری از جاماندگان راه طلب حلالیت می کند و می گوید که در جوار دوست، به یاد یاران خواهد بود:
ای اهل وفا به یادتان خواهم بود
هنگام دعا به یادتان خواهم بود
حالا که مسافر دیار عشقم
در کرب و بلا به یادتان خواهم بود...
و
می رسم به تو
می رسم به تو
من که دستم از همیشه بیشتر تهی ست
خسته ام
آنقدر که بار رنج های خویش را
روی دوش کوله پشتی ام گذاشتم
دلخوشم که کشتی ات
هرکه را که قابل نجات دید
در غبارٍ شاهراه «حیدریه» غرق می کند
شیوه نجات کشتی تو فرق می کند (میلاد حبیبی)
3. 2. اشعار خطاب به زائر اربعین
این اشعاری خطابی، گاه از زبان جامانده گان است و گاه از زبان نفسی آگاه که همچون پیر طریق، با زائر کربلا سخن می گوید:
هرچند گناه کرده ای گاه، بیا
باز ست در ِخانه این شاه بیا
حالا که حسین(ع) با تو راه آمده است
ای زائر اربعین کمی راه بیا...
(سیده مرضیه یثربی)
4. 2. اشعار توصیفی احساسی، برای دعوت به شرکت در پیاده روی اربعین
بعضی شاعران، خصوصا آنها که طعم شیرین پیاده روی اربعین را چشیده اند، به توصیف لذّتها و عظمتهای این حرکت می پردازند تا با زبان جذّاب و دل نشین خود، عزادار و عاشقان حسینی را برای شرکت در مراسم پیاده-روی دعوت کند. به نظر می رسد این چنین اشعاری، که جنبه مستند نویسی هم دارند، در سالهای اخیر توانسته-اند نقش مؤثری در گسترش حرکتهای حسینی داشته باشند:
مرا گرفت در آغوش، موکب اوّل
منِ دچار تحیّر، منِ پریشان را
در این طریق فقط میزبان به سجده شده ست
که توتیا بکند خاک پای مهمان را
چه جذبه ای ست در آغوش تو که این گونه
کشاندهای به تماشا، جهان حیران را
زمین به سوی تو برخاسته ست، میخواهد
نشان ما بدهد رستخیز انسان را
در ازدحام تو گم کردهام خودم را هم
در ازدحام ندیدم عمود پایان را
از این حرم به حرم های دیگری راه ست
اگر که باز کنی چشم غرق باران را...
(سیدحمیدرضا برقعی)
همچنین اربعین سرایه ها از حیث قالب، با توجّه به کمیّت ها، به چند گروه تقسیم می شوند:
1. تک بیت
تک بیت های اربعینی، گاه شبیه یک شعر هایکویی یک حسّ کوتاه عاشقانه، حسرت آمیز یا با حالت نیاز را بیان می کنند و گاه با زبانی شیوا و آهنگین، جلوه ای کوتاه از معجزات و عظمتهای اربعین را نشان می دهند.
یاران همه رفتند به پابوسی بی سر
یک بی سر و پا مانده به امّید اشاره...
**
دلخوش به عیدیام، سفر از جنس اربعین
آقا قرار بعدی ما: موکب الرضا...
این تک بیتها همان شعرهایی هستند که غالباً به خاطر حالت اختصاری شان بیشتر در ذهنها می مانند و ماندگارتر می شوند.
2. دوبیتی و رباعی
مزیّت این دو قالب شعری نسبت به قالبهای دیگر، اختصار و کشف در آنهاست؛ به عبارت دیگر، یک رباعی یا دوبیتی نسبت به تک بیت، فرصت بیشتری برای بیان مضمون دارد و در عین حال شبیه غزل و مثنوی و... موجزتر ست و از همین حیث می تواند مفاهیم را با جذّابیت بیشتر بیان کند.
چه کرده ای که جهانی به تو یقین دارد؟
برای دیدنِ تو، شوقِ اینچنین دارد
تو کیستی که به یادت پس از هزاران سال...
جهان، قیامتی از جنس اربعین دارد...؟
(سید مهران موسوی آشنا)
و
با روح و دل ای خون خدا یار تواَم
من خادم عاشقان و زوّار تواَم
هرچند که روسیاهم امّا آقا
صد شُکر که اربعین عزادار تواَم...
(نعیمه آقانوری)
3. غزل
این قالب شعری، از دیرباز نه تنها برای اربعین سرایان بلکه بریا غالب شاعران با طیفهای فکری مختلف، جذّابیت دارد. سوز و گدازهای عاشقانه ای که شاعر در بیتها به نمایش می گذارد؛ قافیه ها و ردیف های خاصّی که می تواند کیفیت شعر را ارتقا دهد در فضای ایام اربعین راه را برای کشف و شرح باز می گذارد و به نظر می-رسد غزل های اربعینی از بهترین اشعار این حوزه هستند.
شگفتا راه عشق ست این که مرد جاده می خواهد
حریفی پاکباز و امتحان پس داده می خواهد
مسافر را پیاده، داغ دیده، صاحب دردی
ورای دردهای پیش پا افتاده می خواهد
سفر، موکب به موکب، کوله پشتی، چای، خرما، اشک
یقین کن میزبانت اربعین را ساده می خواهد...
(فاطمه عارف نژاد)
4. قالبهای فرعی دیگر
قالبهای دیگر، اعمّ از مثنوی، ترکیب بند، چهارپاره و... نیز از قالبهایی هستند که شاعران اربعین سرا از آنها غافل نبوده اند و این قالبها محملی شده اند برای خلّاقیت ها، سوز و گدازها و عاشقانه های اربعینی:
اینجا کشیده ایم به شوق تو صف همه
سوی تو عازمیم به شور و شعف همه
ما تشنه ایم، تشنه صحرای طف، همه
پای پیاده آمده ایم از نجف همه
تاریخ اگرچه فاصله انداخت بین ما
در راه توست تاب و تب ما، حسین ما...
این کهکشان که چرخ زنان بر مدار توست
این قطره ها که مقصدشان جویبار توست
این سیل جمعیت که چنین رهسپار توست
از هر نژاد و رنگ و زبان، بی قرار توست
هر بیدلی شده ست مسافر به شوق تو
از شرق و غرب آمده زائر به شوق تو...
دارد همیشه شور تو جریان در این مسیر
ما بگذریم یکسره از جان در این مسیر
در یاد ماست پیر جماران در این مسیر
حس می شود حضور شهیدان در این مسیر
ما نایب الزیاره خیل شهیدها
نزد تو آمدیم امام امیدها...
(سید علیرضا شفیعی)
*
با توجه به مباحث فوق، می توان اربعین سرایه ها را یکی از بخش های اصلی شعر مذهبی شیعی قلمداد کرد، که با گسترش پیاده روی اربعین، از لحاظ کمّی و کیفی در حال رشد و ترقی هستند و در آینده ای نزدیک، می-توانند نه تنها، نظر ناشران را برای چاپ کتابهایی با همین موضوع (اربعین سرایه ها)، بلکه نظر پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی را به خود معطوف نمایند.