زندهماندن ادبیّات، در گرو ورود به زندگی اجتماعی است
گزارش روزنامۀ قدس از پروندۀ «ادبیات و فوتبال» سایت شهرستان ادب
09 مرداد 1397
14:19 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 4 رای
شهرستان ادب به نقل از روزنامه قدس : در روزهای داغ جام جهانی بود که مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب، پروندهای ویژه دربارۀ فوتبال، در تارنمای خود منتشر کرد که به گفتۀ سردبیر سایت، پروندهاش همچنان باز است؛ پروندهای که در نگاه اوّل با تیترهایی چون «جام جهانی در جوادیّه»، «پیراهنی برای الجزایر» و چند شعر و داستان فوتبالی، مخاطب را به خود جذب میکند؛ امّا فوتبال چه ارتباطی به ادبیّات دارد؟ کدام توپ از دروازۀ ادبیّات گذشته است که حالا برایش بنویسیم و بسراییم؟ شاید رویکرد غالب جامعۀ کتابخوان ما به چنین پروندههایی اینگونه سؤالات باشد، امّا به قول مولانا که «هم سؤال از علم خیزد، هم جواب»، ترجیح میدهیم با این سؤالات به سراغ حسن صنوبری، سردبیر سایت مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب برویم و پاسخ او را بشنویم. اوّلین پاسخ صنوبری، تا حدّ زیادی دلایل انتشار این پرونده را آشکار میکند. او میگوید «به علّت جام جهانی، یک اقبال عمومی به سمت فوتبال آمده بود و طبق روال همۀ پروندههای مؤسسه، میخواستیم از این فرصت استفاده کنیم و برای مخاطبانِ فوتبالدوستی که در این بازۀ زمانی ما را همراهی میکردند، بستۀ ویژهای داشته باشیم و آنها را با سایر حوزههای ادبی آشنا کنیم.
صنوبری با بیان اینکه ادبیّات، خلاصۀ جامعه و مسائل آن است و صرفاً به حوزههای مشخّصی محدود نمیشود، گفت: «ادبیّات، نشاتگرفته از تفکّرات درونی و رفتارهای اجتماعی است و در همۀ وجوه جامعه جریان دارد. ما با این پرونده میخواستیم پلی میان ادبیّات و فوتبال بزنیم، تا هم مخاطبان نوجوان و جوان را با ادبیّات آشتی دهیم، هم ثابت کنیم ادبیّات دربارۀ همه شؤن، از جمله فوتبال، حرفهای جدّی دارد»
سردبیر سایت شهرستان ادب ضمن اشاره به اهمّیّت ترویج ادبیّات در بخشهای مختلف جامعه، توضیح داد: «ما اگر بخواهیم صرفاً وجه آکادمیک ادبیّات را به مخاطب معرفی کنیم، شاید بتوانیم روی کارشناسان و متخصّصان ادبی، تأثیرگذار باشیم، امّا مسلّماً آن مخاطب عامّ که اتّفاقاً اکثریّت جامعه را تشکیل میدهد، ارتباطی با آن نخواهد گرفت و در این بین، ادبیّات از منبعی غنی برای تولید آثار ادبی محروم میماند؛ منظور از جذب مخاطب عامّ هم در اصطلاح امروزه، سطحینگری و زرد شدن نیست؛ بلکه غرض، پیدا کردن مخاطب اصیل ادبیّات در میان عموم مردم است»
صنوبری در مورد تأثیر این حوزههای متنوّع بر جذب مخاطب گفت:
«بسیاری از افراد، در وهلۀ اوّل نمیتوانند با رمانهای حرفهای یا کتابهای شعر فاخر و بهطور کلّی، ادبیّات جدّی ارتباط بگیرند و به همین علّت هیچوقت به سمت ادبیّات و خواندن کتابهای ادبی نمیآیند؛ درحالیکه اگر اثری در حوزۀ مورد علاقۀ همین افراد نوشته شود، با جدّیّت آن را میخوانند و دنبال میکنند؛ حتّی شاید بعد از خواندن حوزۀ تخصّصیاش، سراغ سایر رمانها و کتابهای دیگر نیز بیاید؛ بنابراین هر قشری را باید با همان زاویۀ دید خودش، به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کرد؛ نه تنها ادبیّات، مخصوص محافل پیرمردی و کنج کتابخانههای خاکگرفته نیست، بلکه ادبیّات برآمده از زندگی و برای زندگی است»
وی ادامه داد: «از طرفی مخاطب آکادمیک و جدّی، همواره پیگیری آثار ادبی است و نیازی به ترویج کتابخوانی ندارد؛ این، عموم مردم هستند که باید بر اساس علایق و سلایقشان تولیدات ادبی نوشته و در میانشان ترویج شود. ما اگر بتوانیم این قشر را کتابخوان کنیم، میتوان گفت موفّق بودهایم»
زبان ساده و صمیمانه
صنوبری با تأکید بر این نکته که زبان مورد استفاده در این نوع از پروندهها، طبیعتاً زبان نزدیک به عامّۀ مردم است، گفت: «در این پرونده ما کتابی را بازنشر دادیم که کاملاً تصویری است. همچنین تمام یادداشتها و مطالب منتشر شده، زبانی کاملاً همهفهم و با کمترین اصطلاحات ادبی تخصّصی دارند، تا هر مخاطبی بتواند به خوبی با آن ارتباط بگیرد»
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا ورود ادبیّات به میان عامّۀ مردم، از سطح متعالی آن نمیکاهد؟» گفت:
این، بستگی به نگاه ما به ادبیّات دارد. ما معتقدیم ادبیّات در تکتک لحظههای زندگی ما وجود دارد و همۀ ما با آن زندگی کردهایم. بهخصوص آن دورانی که رسانه در زندگی ما نقش کمتری داشتهاست؛ لذا اگر بخواهیم ادبیّات را به مراکز تخصّصی و اساتید دانشگاهی محدود کنیم، این ادبیّات، پویایی و نشاط خود را از دست میدهد و راه به جایی نمیبرد. چنانچه میبینید، از دانشکدههای ادبیّات، هیچگاه ادبیّات بیرون نیامدهاست. اساساً زنده نگهداشتن ادبیّات در گرو حضورش در همۀ حوزههای زندگی اجتماعی است، نه یکسری محافل خاصّ ادبی. در حال حاضر ادبیّات در برخی جریانها آنقدر محدود شدهاست که هیچ نسبتی با زندگی واقعی ندارد»
سردبیر سایت مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب در پایان اضافه کرد: «در این پرونده سعی میکنیم جدا از انتشار شعرها و داستانهای فوتبالی در ادبیّات ایران و جهان، از نسبت فوتبال و ادبیّات نیز سخن بگوییم. این، شاید اوّلینبار است که پروندهای با چنین موضوعی در نشریات مکتوب و الکترونیکی منتشر میشود. تاکنون در این پرونده، شعرهایی از مرتضی امیری اسفندقه، مهدی جهاندار و میلاد عرفانپور منتشر شدهاست. در حوزۀ داستان نیز، داستان کوتاهی از «تیری ژونکه» با ترجمۀ احمد پرهیزی، بخشی از کمیک استریپ «پیراهنی برای الجزایر» همراه با گزارشی مفصّل دربارۀ آن و نقدی بر رمان «جام جهانی در جوادیّه» نوشتۀ داود امیریان را منتشر کردیم. همچنین برخی یادداشتها، گونهای از روایتنویسی است و ما سعی کردیم متنوّع باشیم؛ برای مثال، تازهترین مطلب این پرونده، مقالهای روایتگونه از کارگردان و شاعر مشهور ایتالیایی، «پیر پائولو پازولینی» با موضوع ادبیّات و فوتبال است که بهزودی منتشر خواهد شد»
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.