شهرستان ادب: پروندۀ برفیه را با شعر زمستانی دیگری بهروز میکنیم. این شعر زیبا از موسی عصمتی، شاعر کتاب «بیچشمداشت» در انتشارات شهرستان ادب، است. شما را به خواندن این شعر دعوت میکنیم: مثل یک کودک بیحوصله، آدمبرفی دارد از این همه آدم گله آدمبرفی مدّتی هست که او عاشق خورشید شده است عاشق داغترین مسأله، آدمبرفی آب میگردد از این رابطه نورانی شاعر برف و زمستان؛ بله، آدمبرفی کاش بال و پری از جنس پریدن میداشت میگرفت از همهمان فاصله آدمبرفی میگذشت از ته یک درّه بینیلوفر با دو تا پای پر از آبله، آدمبرفی دوست دارد که دلش آب شود، چشمه شود سر راه عطش قافله، آدمبرفی دوست دارد بنشیند لب این چشمۀ سرد عصرها دستهای از چلچله، آدمبرفی عکس خورشید سراپا همهاش قاب شود در دل کودک بیحوصله، آدمبرفی
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز