موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
از کتاب تازه منتشر شده‌ی «آن‌جا که نامی نیست»

عشق | شعری از استاد یوسفعلی میرشکاک

27 دی 1397 22:42 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 5 با 3 رای
عشق | شعری از استاد یوسفعلی میرشکاک

شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ادب با شعری از استاد «یوسفعلی میرشکاک» به روز شد. در ادامه غزلی از کتاب تازه منتشر شده‌ی ایشان در انتشارات شهرستان ادب با عنوان «آن‌جا که نامی نیست» را می‌خوانید:

گفتی از اتفاقی که تازه‌ست، از کهن داستان جهان؛ عشق 
اتفاقی که همواره بوده‌است، باستانی‌ترین داستان عشق 

جز همین داستان هرچه خواندم، رنگ نیرنگ و بیهودگی داشت 
رنگ‌ها را گرفت و به من داد، رنج بیرنگي جاودان؛ عشق 

من زمین تھی دست بودم، از گران باری و تیرگی مست 
روشنم کرد و پرواز آموخت، برد آن سوتر از آسمان، عشق 

پهن دشت شگرف بهشت است وسعت تنگنایی که دارد 
لامكان است جایی که دارد درنگنجد به شرح و بیان عشق 

در همه نیستی سوی عشق است، سربه سر هستی‌ام نیستی باد 
بیکران هستی از نیستی زاد، پس چه ترسم من از بیکران عشق

عاشقی گربدانی چه چیزی‌ست، هر دوگیتی به چشمت پشیزی‌ست 
هردمت چون خدا رستخیزی‌ست، میشناسی خدا را؟ همان عشق

عاشقی کیمیای وجود است جسم وجان عشق را در سجود است 
عشق بنیان بود و نبود است کفر و دین، آشکار و نهان، عشق 

عشق کرده ست این نغمه را ساز، دیده پایان ره را در آغاز 
درکشیده‌است و در میکشد باز از می خویش رطل گران عشق 

سِر هستی تویی گرنباشی، پا توان بود اگر سر نباشی 
فقر باشی توانگر نباشی، تا کند فارغت زین و آن، عشق 

تا مرا بر زمین مرده دیدی، از فراسوی هستی رسیدی 
روح در قالب من دمیدی، آه ای مادر مهربان؛ عشق

کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • عشق | شعری از استاد یوسفعلی میرشکاک
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.