رمضانیه ای از سعدی شیرازی
در وداع با ماه رمضان
17 مرداد 1392
05:23 |
0 نظر
|
امتیاز:
4.8 با 5 رای
شهرستان ادب: شعری تعلیمی می خوانیم که در زیبایی چیزی کم از شعرهای عاشقانه ندارد.
سعدی شیرازی شاعری ست که دیگر نیازی به شناساندن او به جامعه ادبی نداریم چه از دیرباز گلستان و بوستانش را حتی پدربزرگ هایمان که سواد نوشتن ندارند هم تا حدی از برند و از شنیدنش لذت می برند. سعدی بنا به گفته خودش وعظ میگفته است و خیلی از این وعظ ها را به شعر هم در آورده است که در زیر بنا داریم یکی از این وعظ ها را که در قالب شعر ارائه شده است با هم بازخوانی داشته باشیم.
«در وداع ماه رمضان»
برگ تحویل میکند رمضان
بار تودیع(1) بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبةالاحباب
فارقالخل عشرة الخلان(2)
ماه فرخنده، روی برپیچید
و علیک السلام(3) یا رمضان!
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار مینالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال گل دمد بستان
روز بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که(4) در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان؟
خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان
هردم از روزگار ما جزویست
که گذر میکند چو برق یمان(5)
کوه اگر جزو جزو برگیرند
متلاشی شود به دور زمان
تاقیامت که دیگر آب حیات
بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف(6) شیطان
کار جان پیش اهل دل سهلست
تو نگه دار جوهر ایمان
1. تودیع: وداع کردن
2. محبوب از همنشینی با دوستان خود روی گرداند و دوست از عشرت دوستان جدا شد.
3. سلام در اینجا به معنای وداع است
4. که: اسم پرسش به معنای چه کسی
5. برق یمان: برقی که منسوب به یمن باشد یعنی برقی که از جانب یمن که مطلع سهیل است درخشان شود و آن دلیل باران است (به نقل از لغت نامۀ دهخدا)
6. واقف: متوقف کننده، بازدارنده
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
پنجشنبه, 01 اردیبهشت,1401