چند رباعی از محمدرضا ترکی برای حجر بن عدی
03 خرداد 1392 |
10:54
یک بار دگر نبرد خوبی و بدی
بین شب محض و آفتابی ابدی
یک بار دگر جهل ابوسفیانی
زد تیغ ستم بر تن حجر بن عدی
...
عالم پر آوازه مظلومیتت
عشق تو به اندازه مظلومیتت
یک تربت ویران شده داری ای مرد
این هم سند تازه مظلومیتت!
...
بنگر ز جهالت این همه ه...
غزلی از مهدی جهاندار برای حجر بن عدی
30 اردیبهشت 1392 |
14:44
مردی از گور به پا خاست که مست است هنوز
خبر آورد که میخانه نبسته است هنوز
ذوالفقار علی و گوشه نشینی هیهات
نه مگر پهلوی آیینه شکسته است هنوز
این سوی واقعه عباس زمین خورد و حسین،
آن سوی معرکه بر اسب نشسته است هنوز
"ناگهان پرده برانداخت...