شهرستان ادب: پروندۀ ادبیات جنگ و دفاع مقدس را با یادداشتی از فاطمه بهروزفخر ادامه میدهیم. بهروزفخر در این یادداشت برترین آثار ادبیات جنگ در جهان را معرفی کرده است.
در میان ادبیات داستانی جنگ در جهان نمونههای شاخص و موفقی وجود دارد که ذکر همة آنها در این مجال نمیگنجد، اما از بین تمام این آثار شناختهشده میتوان به آثار شاخصی اشاره کرد که بهعنوان نمایندگان ادبیات داستانی جنگ همواره الگو و راهنمای نویسندگان بسیاری قرار گرفتند. در اصل این رمانها را میتوان نمایندگان موفق و پراقبال آثار داستانی جنگ دانست و با بررسی و نقد آنها چهارچوب نظری و ویژگیهای مشخصی را برای همة آثار داستانی با موضوع جنگ درنظر گرفت.
با نگاهی گذرا به تاریخ کشورهای مغربزمین بهراحتی میتوان دریافت که نویسندگان انگلیسی، روسی، فرانسوی و آلمانی که تاریخ سرزمینشان بیشتر از سایر سرزمینها به جنگ گره خورده است، دست به خلق آثار داستانی با موضوع جنگ زدهاند.
معرفی بهترین رمانهای جنگ روسیه:
تاریخ ادبیات جنگ روسیه کمابیش عمری برابر با تاریخ ادبیات این کشور دارد. منظومة ایگور متعلق به سده 14 میلادی و جزء نخستین آثار ادبی شناختهشده روسیه است. پس از آن نیز، آثاری چون «زادونشجینا» یا «قصة نبرد با مامای» آثاری جنگی و حماسی تلقی میشوند. اما شاخصترین و پرآوزاهترین اثر داستانی با موضوع جنگ را باید رمان «جنگ و صلح» تولستوی دانست. تولستوی این رمان پرحجم و طولانی را با الهام از جنگهای روسیه و فرانسه نوشته است. درواقع این رمان روایتگر جنگ ناپلئون و الکساندر است. تولستوی این رمان شاخص را بین سالهای 1863 تا 1869 نوشته است. این رمان روایتگر جنگ سال 1812 (روسها آن را جنگ کبیر میهنی لقب نهادند) است که دفاع و مقاومت مردم مدافع مسکو را مقابل لشکر ناپلئون بهتصویر میکشد. تولستوی جزء نویسندگانی است که خود تجربة حضور در جنگ داشته و این رمان را براساس تجربة فردی مستقیم و بیواسطه از جنگ، در کنار تجربة آموختهشده و غیرمستقیم یعنی با جمعآوری اسناد و مدارک و گفتوگو با کسانی که در جنگ حضور داشتند، نوشته است. بههمین دلیل این رمان را نیز میتوان نوعی سند تاریخی دانست که تولستوی بخشی از تاریخ جنگ را بهصورت داستانی روایت کرده است. از این رو اثری ارزشمند نهتنها در تاریخ ادبیات داستانی جهان، بلکه اثری ارزشمند در حوزة ادبیات داستانی جنگ نیز تلقی میگردد.
«دُن آرام» عنوان رمان روسی معروفی است که بعد از جنگ و صلح تولستوی در خاطر مخاطبان جدی ادبیات روسیه نقش میبندد. نویسندة این رمان میخائیل شولوخف است که در سال 1965 برندة جایزة ادبی نوبل شد. او نیز همچون تولستوی تجربة حضور در جنگ دارد. بههمینخاطر است که میتوان آثار داستانی او را نیز بهسبب این حضور و تجربة مستقیم، آثار موفقی دانست. او در سال 1918 که در منطقة دُن آتش جنگ داخلی افروخته شد، تحصیل را ترک کرد و به ارتش سرخ پیوست. این نویسنده، رمان دُن آرام را بین سالهای 1928 تا 1940 نوشت.
از دیگر نویسندگان روسی که خودشان تجربه حضور در جنگهای مختلف را داشتهاند و بازنمایی این تجربه در آثارش بهخوبی مشهود است، میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
- کنستانتین سیمونف که در جنگ بهعنوان خبرنگار حضور یافته بود و جوایزی چون جایزة لنین و استالین را بهسبب نگارش آثارش دریافت کرد، از نویسندگان نامآشنای روسیه است که بیش از هر کسی به موضوع جنگ پرداخته است. او را میتوان هم شاعر جنگ دانست و هم داستاننویس. از رمانها او میتوان به رمان «زندهها و مردهها» که دربارة جنگ جهانی دوم و «مردم سرباز بهدنیا نمیآیند» که با موضوع استالینگراد است، اشاره کرد.
- باریس پالووی که از سال 1941 تا 1945 خبرنگار جنگی پراودا بود، تحتتأثیر مشاهدات خود رمان معروف «داستان یک انسان واقعی» را نوشت که بیش و کم رمانی مستند دربارة خلبانی اهل شوروی است که نازیها هواپیمایش را سرنگون میکنند. این رمان جایزة استالین را بُرد و نمونة رمان رئالیسم سوسیالیستی بهشمار میرود. دیگر زمانهای جنگی پالووی عبارتاند از: «ما مردم شوروی هستیم»، «طلا»، «از راه دور به جبهه میهن بازمیگردیم» و «دکتر ویرا».
معرفی بهترین نمونههای رمان جنگی کشورهای انگلیسیزبان:
صفحات تاریخ کشورهای انگلیسیزبان از بریتانیا گرفته تا ایالات متحده آمریکا، خالی از گزارشی دربارة جنگ نیست و مردمان این سرزمین تا سالهای زیادی شاهد این نبردها و نزاعها بودهاند که بعدها موضوع آثار ادبی متعددشان قرار گرفت و بهشکلهای مختلف به موضوع جنگ پرداختند، اما معرفی و پرداختن به همة نویسندگان و آثار ادبی هر کدام از کشورهای انگلیسیزبان درگیرِ جنگ، هدف این پژوهش نیست، بنابراین به ذکر نمونههای موفق آنها بسنده میکنیم.
رمان نشان سرخ دلیری نوشتة استیفن کرین یکی از نمونههای موفق رمان جنگی دنیاست. نویسنده در این رمان تکاندهنده جنگ داخلی آمریکا را با هنرمندی هر چه تمام بهتصویر میکشد. بربادرفته اثر مارگرت میچل نیز ازجمله رمانهایی است که به روایت جنگ داخلی آمریکا میپردازد و توصیفاتی دقیق از این آتشافروزیها ارائه میکند.
ارنست همینگوی نویسندة پرآوازه و موفق دیگری است که بهواسطة حضور در جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا در بسیاری از داستانهایش به موضوع جنگ پرداخته است. «وداع با اسلحه» روایتی از جنگ در ایتالیا، «ناقوسها برای که به صدا درآمدند» با موضوع نبردهای داخلی اسپانیا از آثار این نویسنده هستند.
«نورمن میلر» که برهنهها و مردههای او را بهترین رمان آمریکایی دربارة جنگ دانستهاند، در اثر دیگری بهنام «لشکریان شب» اقدامات مخالفان جنگ ویتنام را روایت میکند. پس از برهنه و مردها، «ماده 22» اثر «جوزف هلر» که یکی از نخستین رمانهای پستمدرن آمریکایی است، نام و آوازة بزرگی برای خود کسب کرده است.
معرفی بهترین نمونههای رمان جنگ کشور آلمان:
وقتی سخن از جنگ جهانی اول و دوم بهمیان میآید، قبل از هر چیزی نام کشور آلمان به ذهنمان میآید. آلمان در هر کدام از این جنگها شروعکننده و درواقع متجاوز بوده است. ازاینرو بیشتر نویسندگانِ غیرفاشیست آلمان که مخالف جنگ بودند، آثاری خلق کردند که تماماً روایت تلخیها و ناخوشیهای حاصل از جنگ بود. بنابراین پربیراه نیست اگر این نوع ادبیات جنگی را با چنین مضمونی ادبیات ضدجنگ تلقی کنیم.
اریش ماریا رمارک با اثر درخشان خود، «در جبهة غرب خبری نیست»، بهعنوان نویسندة جنگ آلمان شناخته میشود. این رمان که بازنمایی تجربة حضور خود نویسنده در جنگ جهانی اول است، نمونة موفقی از یک رمان ضدجنگ محسوب میشود که رنج سربازی حاضر در جنگ را بهتصویر میکشد. در جبهة غرب خبری نیست روایت تلخی جنگ است که روح و جسم افراد را بیمار و فرسوده میکند. او علاوهبر روایت جنگ و نبردها در آثارش به حواشی جنگ یعنی موضوعاتی مانند زندگی و آوارگی یهودیان، وضعیت سربازان فراری از جنگ و آوارگی مردم و... نیر میپردازد. بههمینخاطر است که میتوان آثار او نمونة موفق ادبیات جنگ آلمان دانست.
هاینریش بل، نویسندة مشهور دیگری که نام او برای مخاطبان ایرانی آشناست، بهعنوان نویسندة جنگ شناخته میشود. او نیز تجربة حضور در جنگ جهانی دوم را داشت که بهواسطة این تجربة مستقیم، آثار او ملموس و با مضمون ضدجنگ هستند. اثر معروف او با موضوع جنگ «قطار سر وقت رسید» نام دارد. «گونترگراس» نیز بهعنوان سرباز حاضر در جنگ که تجربة اسارت نیز داشته است، با خلق رمان «طبل حلبی» نویسندة جنگ بهشمار میرود.
معرفی بهترین نمونههای رمان جنگ کشور فرانسه:
رمان «سفر به انتهای شب» نوشتة «لویی فردیناند سلین»، رمان «سقوط» نوشتة نویسندة ناتورالیست «امیل زولا» با موضوع جنگ پروس و فرانسه و رمانهای «امید» و «ضدخاطرات» نوشتة «آندره مالرو» با موضوعات مختلفی مثل جنگ داخلی اسپانیا و فرانسه از رمانهای مهم و موفق با موضوع جنگ در تاریخ ادبیات فرانسه هستند.