شهرستان ادب: نوجوانانی که به هردلیل قادر به برقراری ارتباط مؤثر با اطرافیانشان نیستند، موضوع کتابهای بسیاری قرار گرفتهاند؛ از جملۀ این کتابها «مرغ مقلد» است که توسط کاترین ارسکین نوشته شده است. طاهره احمدنژاد به معرفی این کتاب که توسط نشر افق منتشر شده است، پرداخته است. این یادداشت را در پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان با هم میخوانیم:
بیایید تصور کنیم در این دنیای پر از هیاهو و ارتباطات، آدمهایی وجود دارند که در دنیای خودشان زندگی میکنند. کیتلین یازده ساله یکی از این آدمها است. نه اینکه نخواهد، بلکه بیماری ژنتیکی او، این «زندان با خود بودن» را برایش به ارمغان آورده است. کیتلین، آسپرگر دارد که یکی از طیفهای بیماری اوتیسم یا درخودماندگی است. شاید اگر طیف اوتیسم را مانند یک رنگینکمان فرض کنیم، کیتلین زرد کمرنگ است و کلی با پررنگها فاصله دارد.
مرغ مقلد کتابی است که از زبان کیتلین بیان میشود. او از دنیای درون خود حرف میزند، دنیایی که هیچ کس جز خودش در آن نمیتواند داخل شود. دنیایی که حالا با یک بحران عاطفی روبرو شده است؛ دِوُن برادر بزرگتر کیتلین به تازگی در تیراندازی مدرسهای در ویرجینیا (ایالتی در آمریکا) کشته شده است. برادری که برای کیتلین حکم یک قهرمان را دارد.
در سال 2010 کتاب مرغ مقلد برندۀ جایزۀ ادبیات نوجوان آمریکا شد. میتوان گفت یکی از دلایل این انتخاب، همین مسئلۀ اجتماعی است که در این کتاب مطرح میشود و جامعۀ آمریکا با آن روبرو است. کشتارهایی که گاهی در مدارس آمریکا توسط دانشآموزان رخ میدهد و این مسئله چون بحرانی برای کشور تلقی میشود.
شاید در ابتدا اینطور به نظر برسد که کیتلین اصلاً از نبود دون دلخور نیست و خیلی عادی برخورد میکند، اما بهمرور میبینیم که غم نبودن برادر باعث سردرگمی و غمی پیچیده در کیتلین شده است و نویسنده بهخوبی مخاطب را با درد او همراه میکند. داستان، باظرافت و آرام، میخواهد کیتلین خودش با این مسئله کنار بیاید؛ زیرا پدرش که میتوانست بعد از دون به او کمک کند، حالا خودش یک عزادار تمامعیار است و حتی خودش نیاز به همدردی دارد.
کیتلین طی داستان در فضایی بین مدرسه و خانه در رفتوآمد است. مدرسهای که برای او زیادی هم لذتبخش نیست؛ زیرا کسی از بودن او خوشحال نیست. هرچند که یک مشاور خوب دارد تا بتواند به کیتلین کمک کند تا مفاهیمی چون همدردی و بیان احساسات و همچنین کار گروهی را یاد بدهد. کاری که اصلاً از کیتلین برنمیآید و با این که یازده سالش شده، حتی یک دوست هم ندارد. فضای خانه هم که با غم عظیم پدر و گریههایش پر شده است و حتی اتاق دون و پناهگاه امنی که او در بین کمدهای اتاق او داشته، بسته شده است.
نوجوانی خود بهتنهایی سن پرماجرایی است و نویسنده تلاش دارد در این کتاب مفاهیم روابط اجتماعی و کار گروهی و خانواده و... را برای مخاطب نوجوانش بهخوبی آموزش بدهد.
تنشهایی که کیتلین بابت پیدا کردن و درک این مفاهیم با آن مواجه میشود، شاید زیباترین بخشهای داستان است. کیتلینی که رنگها را دوست ندارد، از اینکه کسی به او دست بزند بدش میآید و اگر با صدای بلند با او صحبت کنی عصبانی میشود و حتی نمیتواند ارتباط چشمی با طرف مقابلش برقرار کند.
یکی از بخشهای سرگرمکنندۀ داستان این است که کیتلین رک و روراست با مسائل برخورد میکند و کودک حاضرجوابی میشود که کار خود را نهتنها بد، بلکه کاملاً منطقی میپندارد. این مسئله خواه ناخواه مخاطب را با خود همراه میکند. مثلاً وقتی یکی از همکلاسیهایش که زخمی شده از او میپرسد که آیا صورتش بیریخت شده؟ کیتلین بهصراحت جواب میدهد: « آره، بیریخت شده. کبود و پفکرده و زشت شده.»
بهمرور زمان کیتلین به یک کلمه میرسد و آن خاتمه است. او متوجه میشود که برای کنار آمدن با مرگ برادرش باید یکجوری آن را خاتمه بدهد. اما این مسئله حتی برای آدمهای بزرگ بهراحتی حل نمیشود، چه برسد به کیتلین که حتی برای پیدا کردن معنای کلمۀ خاتمه به زحمت میافتد.
یکی از موضوعات و هدفی که در کتاب دنبال میشود و عنوان کتاب هم به آن تعلق دارد، ترویج صلح و دوستی است. مرغ مقلد نمادی از صلح است که کسی حق کشتن آن را ندارد. نویسنده توانسته است با وارد کردن ماجرای مرغ مقلد آن را به ماجرای بیگناه کشته شدن دون ربط بدهد و نتایج خوبی از آن در داستان بگیرد.
یکی از حسنهای کتاب مرغ مقلد این است که از کلمات ساده و روان استفاده شده و برای نوجوان قابل درک است و این به خاطر شخصیت اصلی داستان است؛ چون کیتلین مفاهیم درشت را متوجه نمیشود. همچنین مسائلی چون درست درخواست کردن و عذرخواهی کردن و حتی کتابخوانی در داستان ترویج داده میشود.
ترجمۀ سلیس و شیوای خانم عبیدی آشتیانی، به مخاطب این اطمینان را میدهد که مترجم به زبان و فرهنگ آمریکا آشنا بوده و رنج پیچیدگیهای کلامی را از او دفع کرده است.