شهرستان ادب به نقل از خبرگزاری مهر: نشر شهرستان ادب به تازگی رمانی با عنوان «تحریر دیوانگی» اثر مهدی زارع را منتشر کرده است. به همین مناسبت سعید تشکری از داستاننویسان و منتقدان ادبی معاصر یادداشتی را به روی این اثر نوشته است و برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است. این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
آقای نویسنده، جناب زارع. کتاب تحریر دیوانگی شما به من چسبید. ولم نکرد، کمی زخمی شدم و البته ناسور. اینقدر خوب، این قهرمان شرِ شما، پیجویِ من شد.
عدالت مُرد و قضاوت، در قصیترین شکلی به خودم واگذارشد! من بینهایت برای قهرمان ِبد شما، در این رمان، احترام قایلم! اینقدر خوب، میشود بد بود و اینقدر خوبتر، آن حالِ نحس و طالعِ فرسودۀ شرارت را نو کرد!
امسال تو در «تحریر دیونگی» و صادق کرمیار در «مستوری» انگار که خیلی حالتان خوب بوده. دراین شرایط، باید برایتان دست زد.
خوب این از حال من به شما. اما گزارشهای داخل رمان، وضعیتهای دیگری هم دارد؛ مثل اینکه قهرمان شما در پروتیپ ٌمدرس داستانگویی با حقوقِ تمامِ شّرها بیانیه امضا کرده و البته با شما هم زیست کرده!
برای من این بسیار باذوق است. فاصلهگذاری رمان، با شخصیت بسیار میلیمتری و سالینجری در رمان نشسته و کتابتی با متانت میکند. گاهی در برابرش کور میشوم، در برابر گشادهدستیهای شَرِش! این همه، نشان از شناخت شما از ترفندِ گوتیک دارد.
رمان پر از تئوری داستاننویسی است! اما گُلدرشت نیست، غنی پیش میرود. سفر در اتاق کتابت جناب پل استر نازنین و البته که نقال فیلم از ارنان ریورالتلیئز اهل شیلی را که وقتی خواندم، همین حال را داشتم. حتی در «آیاس پنامیر» اثر رابین اسلوان. اینها گزارشی است که چقدر احوال رمان شما در تحریر دیوانگی خوب بوده، اینها را که میگذرانم، به جوانی شما میرسم، نورَس و بَرآمده و به گٌل نشستهاید!
برای من خوب است، چون اهل جزایر ادبی نیستید و با جایزه نویسنده نشدهاید و محفلی ادبی هم شما را عِلم نکرده و اهل آن هواها هم نیستید. اینها برای نویسنده بودن و نویسنده ماندن خیلی مهم است. رمانهای این نوع نویسندگان، گشودن رمان ایرانی است. به قول خودتان در ص١١٥ در رمان تحریر دیوانگی که راوی گفته ایندفعه مینویسم که به یاد بیاورم، من همیشه از این به بعد، شما را با تحریر دیوانگی یه یادم خواهم سپرد!