از کتاب «گلنفسیها»
آیینه شو | شعری از استاد محمدعلی مجاهدی
12 اسفند 1397
20:44 |
0 نظر
|
امتیاز:
5 با 1 رای
شهرستان ادب: ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب «گلنفسیها» سرودۀ استاد «محمدعلی مجاهدی» بهروز میکنیم:
گفتم به دیده: امشب اگر یار بگذرد
راهش به گریه سد کن و مگذار بگذرد
گفتا چه جای گریه؟ که او همچو ماه نو
رخسار خود نکرده پدیدار بگذرد
بگذشت از کنار من آنسان که بوی گل
دامن کشان ز ساحت گلزار بگذرد
در باغ گل نمینهد از خویش جای پا
از بس که چون نسیم، سبکبار بگذرد
گفتم: دمیده پیش تو، خورشید را ببخش
گفتا: مگر خدا ز خطاکار بگذرد
غافل ز دوست یک مژه بر هم زدن مباش
آیینه شو که فرصت دیدار بگذرد
دردا که بی فروغ دل آرای روی دوست
هر روز ما به رنگ شب تار بگذرد
سرشار از تجلّی یارند لحظهها
حیف است عمر ما که به تکرار بگذرد
ترک دل است از نظرعارفان محال
کی جَم ز جام آینه کردار بگذرد؟
در طور دل به نور تجلّی نوشته اند:
زین جلوه زار کوکبهی یار بگذرد
اینجا کسی به فیض تماشا نمی رسد
تا خود چهها به طالب دیدار بگذرد
گر در ولای آل علی صرف می شود
از خیر عمر بگذر و بگذار بگذرد
ای کاش این دو روزه ی باقی ز عمر نیز
در صحبت ائمه ی اطهار بگذرد
امشب بیا به پرسش «پروانه»ای عزیز
زان پیشتر که کار وی از کار بگذرد
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.