پنجمین در اخبار نبشته است / خبر سوم
ناصر ایرانی، قصهنویس، و نمایشنامهنویس و از چهرههای شاخص ادبیات کودک ، درگذشت
14 اسفند 1397
22:37 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
شهرستان ادب / در اخبار نبشته است سوم / خبر اول : ناصر ایرانی، قصهنویس، و نمایشنامهنویس و از چهرههای شاخص ادبیات کودک روز چهارشنبه در 81 سالگی، پس از سالها تحمل بیماری، درگذشت. «سختون» از جمله مشهورترین آثار او و رمان «زنده باد مرگ» دیگر نوشته اوست. ایرانی در چهارده سالگی عضو حزب توده شد و خیلی زود در هجده سالگی استعفا داد. اما همواره به سیاست علاقمند بود و آن را پیگیری میکرد.
پس از انقلاب، چون اعتقاد داشت که نویسنده باید تجربه کند، خواست تا او را به جبهه بفرستند. این ملاقات کوتاه با رزمندگان، ایرانی را به شدت تحت تأثیر قرار داد، چنانکه در سال 1393 گفت: «بهترین نسلی که میشناسم و خیلی برای من عزیز است نسلی است که رفتند و شهید شدند.»
او در آخرین گفتگویش که دی ماه پارسال منتشر شد، باز هم به خاطره جبهه اشاره کرده بود: «وقتی که جنگ شروع شد فکر کردم که من باید یک کاری بکنم. من که اهل تفنگ و تیر نبودم باید مینوشتم. ارتباط بسیار محبانهای هم با رزمندگان پیدا کردم. کشتارهای زیاد و خرابی زیادی را دیدم. یکی، دو شب هم در خط مقدم جبهه بودم. این حضور خیلی در من تاثیر گذاشت. یکی از سفرهایی که برای من واقعا تکاندهنده و شکلدهنده بود همین سفر بود.»
نیز افزوده بود: «تا سالها هم بچههایی که زنده مانده بودند وقتی تهران میآمدند حتما یک ناهاری هم خانه ما میآمدند و صحبت میکردیم. آن شبی که من به جبهه رفتم یکی از این عملیاتهایی بود که ایران تلفات زیادی داده بود. خیلی عجیب بود همه گریه میکردند که ما لیاقت شهید شدن نداریم و این را در کمال صمیمیت میگفتند نه اینکه بازی دربیاورند! حس غریبی بود، بعدها هم خیلی در من تاثیر گذاشتند و هنوز هم این تاثیر ادامه دارد.»
ایرانی به تجربههای اصیل و حقیقی اعتقاد داشت و به حالِ نویسندگان امروزی افسوس میخورد: «باید آدم تجربه کند و این بسیار مهم است. الان ما هم یک دوره خمودگی و بیآرمانی و خودفریبی داریم و نویسندهها و شاعران ما اهل تجربه نیستند. من نمیدانم الان شعرای ما اهل زجرکشیدن هستند یا نه؟ آیا چیزی اذیتشان میکند یا نه؟ دیروز برنامه ای در تلویزیون دیدم که مقایسهای بود بین کودکان فلسطینی و کودکان اسراییلی، واقعا صمیمانه میگویم که من نه خارجی بلکه در درونم [بابتِ] این مقایسه اشک ریختم: آنجا یکی از حرفهایی که میزد این بود که در جنگ 21 روزهای که داشتند پانصد کودک فلسطینی کشته شد و تنها یک کودک اسراییلی ... (بغض اجازه نمی دهد حرفش را تمام کند)».
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.