موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
دومین در اخبار نبشته است / خبر دوم

اینک شوکران، جلد یک

15 اسفند 1397 17:39 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
اینک شوکران، جلد یک
شهرستان ادب / دومین در اخبار نبشته است / خبر دوم : هفته گذشته، اشک‌های یک بازیگر سرشناس سینما، دوباره کتابی را که سال‌ها پیش منتشر شده بود، بر سر زبان‌ها انداخت: احتمالاً شما هم ویدیوی کوتاهی را دیده‌اید که فاطمه معتمدآریا، با چشمان گریان، خطاب به همسر شهیدِ سید منوچهر مدق می‌گوید: «نمی‌دانید من چقدر شما را در ذهنم مرور کردم، چقدر برای‌تان احترام قائلم، برادر من هم با ایشان آشنایی داشتند.» این بازیگر سینما در حالی که از شدت گریه به سختی حرف می‌زند، در این فیلم کوتاه، همسر شهید مدق را با این کلمات می‌ستاید: «شما برای ایشان، مثل معجزه بودید، معجزه‌ای الهی. نمی‌توانم بگویم که چه خوب شد که شهید شدند اما شما استثنا بودید. شما بودید که ایشان تبدیل به اسطوره شد.» 

اگر این جملات، به نظرتان اغراق‌آمیز است، پس حتما «اینک شوکران، جلد یک» را بخوانید. همان کتابی که در فیلم هم می‌بینید که معتمدآریا به دست گرفته است و روایت فرشته ملکی، همسر شهید مدق از سال‌ها عشق و رنج این جانباز قهرمان دفاع مقدس است، شهیدی که قربانی شیمیایی شده بود و از پایان جنگ تا سال 79، بیش از بیست سال زجر کشید و همسرش تا لحظه شهادت، عاشقانه در این جانبازی شریک او بود. «بدنش پر از تاول بود طوری كه نمی‌توانست بخوابد. ریه سمت چپش را هم از دست داد و نیمی از روده‌اش را هم برداشتند. تا سال هفتاد و نه نفس عمیق كه می‌كشید، می‌گفت: "بوی گوشت سوخته را از دلم حس می‌كنم".» این کلمات تنها بخشی از دردهای مدق به روایت همسرش است و عجیب نیست که هر جا نظری از خوانندگان این کتاب دیده‌ایم، از عشق این دو گفته است و از این‌که هنگام مطالعه، به گریه افتاده است...


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • اینک شوکران، جلد یک
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.