شهرستان ادب: در تازهترین مطلب پروندۀ ادبیات کودک و نوجوان سایت شهرستان ادب، «معصومه مرادی» در یادداشتی به بررسی تاریخچۀ ادبیات کودک و نوجوان در جهان پرداختهاست. گفتنیاست پیش از این مطلبی با عنوان بررسی تاریخچۀ ادبیات کودک و نوجوان در ایران از خانم مرادی منتشر شده بود. حال شما را به خواندن این یادداشت دعوت میکنیم:
با نخستین جرقههای حیات علمی در جهان، توجه به کودک و کودکی مورد توجه دانشمندان قرار گرفت. از محاورات سقراط تاکنون، در طول تاریخ، نظریهپردازان بیشماری کوشیدهاند باتوجه به نگاهشان به کودک، نظریههای گوناگونی را در برخورد با اینگروه سنی ارائه دهند. ابتداییترین ایننگارهها را میتوان در توجه به شیوۀ فرزندپروری در تمام دنیا دید. نتیجۀ اینتکاپوی گسترده، دو الگوی اصلی را پیش روی جوامع قرار داده است: 1ـ کودک، بزرگسالی کوچک است که باید شیوۀ صحیح زندگی را به او یاد داد. این شیوۀ صحیح براساس معیارهای فراوانی چون مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی هرجامعه تعریف میشود. 2ـ کودک، خود هویتی مستقل و دنیایی جدای دنیای بزرگسالی دارد که باید آن را شناخت و باتوجه به شرایط ایندنیا با او برخورد کرد. ایننظریه که حاصل پیشرفت علم روانشناسی است، بسیار متأخر است و همواره چالشی اساسی میان پیروان دو نظریۀ یادشده، وجود داشته است که بیشترین نمود آن را در آثار خلقشده در ادبیات کودکونوجوان میتوان مشاهده کرد. (دوران کودکی، کریس جکس/ 11-22) آنچه بدیهی است آن است که در تمام دنیا، باید ریشۀ ادبیات کودک را در ادبیات فولک و شفاهی جستجو کرد. بهاعتقاد «پیتر هانت» در آغاز، قصهگو بود و کودکِ شنونده، بعد کتاب کودک بود و کودک خواننده، با کتاب کودک، آموزگار آمد تا به کودک در خواندن و فهم کتاب یاری رساند و کتابدار آمد تا به آدمبزرگها در انتخاب کتاب کمک کند. بعد آدمبزرگها به کتاب کودک علاقمند شدند و با این علاقمندی بود که منتقدان آمدند تا دربارۀ کتاب، حرف بزنند و نظریهپردازان آمدند تا دربارۀ منتقدان، کتاب و خوانندگان سخن بگویند و درنتیجه نقد و نظریۀ ادبیات کودک، دست در دست ادبیات کودک همچون رشتهای نظری راه تکامل پیموده است. (دگرخوانیهای ناگزیر/ پیتر هانت ترجمۀ مرتضی خسرونژاد 23) پیش از رنسانس به کودکان بیشتر همچون بزرگسالانی کوچک نگریسته میشد که باید شیوۀ صحیح زندگی را بیاموزند و ادبیاتی مختص خود نداشتند که بهصورت مکتوب درآمده باشد. نخستین کتاب چاپی ویژۀ کودکان را کتاب «جهان مرئی در تصاویر» منتشرشده در سال 1658 از کومینوس میدانند که کتابی آموزشی و درسی بود و اولین کتاب مصور کودکان بهشمار میآید. در سال 1671 «جیمز جانیوی» کشیشی انگلیسی با رویکردی مذهبی، کتابی برای کودکان منتشر کرد. کتاب وی که «یادگاری برای کودکان» نام داشت، با تأکید بر مذهب و نگاهی روانکاوانه کوشیده بود با مدد از آموزههای مذهبی، ترس را از کودکان دور کند. (پایگاه الکترونیکی حوزه) آنچه مسلم است در قرن 17 هنوز توجه به کلیسا و مذهب در میان مردم رونق داشت و همینامر سبب شد که کتابهای کودکان نیز با رویکردی تربیتیـمذهبی نوشته شود. «جان بانیان» در سال 1678 کتاب «پیشرفت زوار» را منتشر کرد. اینکتاب با زبانی روان برای آموزش مسائل اخلاقی نوشته شده بود و مخاطب خاصی را مد نظر نداشت. بااینحال زبان سادۀ کتاب، امکان استفاده از آن را برای کودکان فراهم کرده بود. با تحول صنعت و علم در اروپا و توجه به مخاطب کودک، ضرورت نوشتن برای اینگروه وسیع، مورد توجه قرار گرفت. در تمام مناطق دنیا و بهویژه کشورهای توسعهیافته و بهتبع آن و با ترجمه در کشورهای درحالتوسعه، بازنویسی و مکتوبکردن میراث گرانسنگ و گستردۀ ادبیات شفاهی ازجمله متلها، افسانهها و ترانهها ضروری شد. «پل هازار» و «پرولت» دو نویسندۀ فرانسوی را باید پیشگامان اینشیوه و داستاننویسی برای کودکان بهحساب آورد. با انتشار کتاب «امیل» از «ژان ژاک روسو» در سال 1762 در فرانسه، زمینههای بازنگری در ادبیات کودکان و نوجوانان فراهم شد. اینکتاب که به احساسهای نوجوانان پرداخته و بهضرورت تربیت بهشیوهای خاص برای نوجوانان توجه دارد، باعث شد به تربیت محض در آثار ادبی ویژۀ مخاطبان کودک و نوجوان با رویکردی متفاوت از قبل نگریسته شود. روسو بر اینباور بود که تربیت نوجوان قبل از سن بلوغ نباید براساس اجبار، اطاعت و بیتوجهی به اصول اجتماعی باشد. او معتقد بود، استدلالکردن برای نوجوانان کاری بیهوده و تضادآفرین است و نوجوان باید از طریق بهکارگیری عقل حسی، بیاموزد چگونه با استفاده از خرد خود و نه بهجبر عوامل بیرونی، رفتاری مناسب انجام دهد. ایننگاه روسو به نوجوانان باعث شد تا قدری بهصورت موجودی مستقل بههویت نوجوانان نگریسته شود و زمینههای تحول ادبیات کودک و نوجوان فراهم گردد. (فروغی/ سیر حکمت در اروپا/ ص 200) در ادامۀ سنت مکتوبسازی ادبیات شفاهی ملل، «برادران گریم» در آلمان در فاصلۀ سالهای 1812 تا 1814 در مجموعهای دوجلدی، قصههای عامیانۀ آلمان را با زبانی کودکانه و برای آنها منتشر کردند که اینکتاب را میتوان از قدیمیترین آثار منتشر شده در حوزۀ ادبیات کودک و نوجوان بهحساب آورد. «هانس کریستین آندرسن» که به پدر ادبیات کودک جهان مشهور است، نویسندۀ معروف دانمارکی است که توانست با نگاهی خاص و متفاوت، پایهریز ادبیات نوین کودک و نوجوان در دنیا باشد. از معروفترین داستانهایش میتوان از پری دریایی کوچولو، بند انگشتی، جوجهاردک زشت، زندگی من، ملکۀ برفی، دخترک کبریتفروش و لباس جدید امپراتور نام برد. او بهطرز ظریفی، مردمی را که دوست میداشت یا از آنها متنفر بود، در قالب شخصیتهای داستانهایش ارائه میداد. از وی حدود 220 داستان تخیلیـفانتزی با 150 زبان زندۀ دنیا منتشر و بسیاری از داستانهایش در قالب پویانمایی و یا فیلمهای سینمایی بر مخاطبان عرضه شده است. اندرسون کوشید تنها به دید سرگرمی به ادبیات کودک توجه نکند و از دیگرسو بهجای بازگویی قصهها به خلق داستان برای کودکان بپردازد. پس از آندرسون، تحولی عظیم در ادبیات کودکان اتفاق افتاد. با همراهی نقد ادبی کودک و توجه به روانشناسی آنها و پذیرش کودکان بهعنوان موجودی مستقل و متفاوت از بزگسالی نادان و کوچک و نیز توجه به خوانندۀ نهفته در متن که توسط «ایدن چمبرز» ارائه شد، تفاوتهایی شگرف در حوزۀ ادبیات کودک و نوجوان اتفاق افتاد. دو دهه پس از آندرسون لویس، «کارول» نویسندۀ انگلیسی، خالق داستان آلیس در سرزمین عجایب، کارلو کلودی ایتالیایی با پینوکیو، دنیای ادبیات کودکان را تحتتأثیر قرار دادند و مخاطبان فراوانی یافتند. (میرهادی/ تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان/ ج 2 صص171-169) پس از آن ژو«ل ورن» فرانسوی با آثار مشهور سفر به مرکز زمین، بیستهزار فرسنگ زیر دریا، هشتادروز دور دنیا، از زمین تا ماه و جزیرۀ اسرارآمیز، مارک تواین آمریکایی خالق رمان هاکل بری فین، لویس سکر آمریکایی خالق داستان گودالها، اریش کستنر آلمانی و خالق آثاری چون: فلفلی و آنتوان، خواهران غریب، کلاس پرنده، امیل کاراگاه میشود، وقتی که من بچه بودم و هرچیزی دردسرهای خودش را دارد. «جانی روداری» شاعر ایتالیایی با آثاری چون: کیک آسمانی، بنفشهای در قطب، ترانههای کودکانه، ماجرای پیازکوچولو، همهچیز با یکتمساح شروع شد و دختری که نمیخواست بزرگ شود، «تئودور زئوس» آمریکایی با کتاب فکرش را بکن اینچیزها را در خیابان مالبری دیدم، «وَن لیشوت» هلندی شاعر کودکان و نوجوانان، «میریام پرِسلِر» نویسندۀ آلمانی خالق شکلات تلخ، ژاکلین وودسون آمریکایی با توجه به قهرمانان سیاهپوست در داستانهایش، «رناته ولش» اتریشی، «ناهاکواهالی» ژاپنی با کتابهایی چون: خدایا، شما در جنگل ماه خوابیدهای، موری بیتو، نگهبان ارواح و هیولاگردان به مهمترین چهرههای ادبیات کودک و نوجوان در دنیا بدل شدند. (سحر ترهنده/ فصلنامۀ نقد کتاب کودک و نوجوان/ سال اول/ شمارۀ 1 و 2/ صص291-277) رناته ولش، دیوید آلموند، مارتین وادل، کاترین پترسن، کورنلیا فونکه، رولد دال، جیمز ماتیو بری، رابرت لوئیس استیونسون، مری پوپ آزبرن، امیلی رودا، فیلیپ پولمن،آسترید لیندگرن، میشل انده، آنژلیکی وارلا، یورگ شوبیگر، کیت تامپسون، برایان دویل، بورلی نایدو، کنت گراهام، لوئیسکارول، آنتوان دو سنت اگزوپری، چارلز دیکنز، کارلو کولودی، تون تله گن، جین یولن، فریموند بریگز، گاس کویر، سی اس لوئیس، سونیا هارتنت، باربرو لیندگرن، شیل ور استاین و جی کی رولینگ از دیگر نویسندگان شناختهشدۀ ادبیات کودک و نوجوان جهان هستند. آنچه مسلم است آن است که قرن 20 را باید قرن کودکان دانست. در اینقرن، ادبیات کودک و نوجوان در زمینههای مختلف شکوفا شد و آثاری فاخر و ماندگار در اینحوزه عرضه شد. از مهمترین رویدادهای ایندوران میتوان به تأسیس رشتۀ دانشگاهی ادبیات کودک و نوجوان در دانشگاههای معتبر دنیا، انتشار کتابهای نقد و نظریۀ ادبیات کودک و نوجوان، توجه ویژه به تصویرگری و تعریف جوایز معتبر جهانی چون جایزه هانس کریستین آندرسن اشاره کرد که به رونق ادبیات کودک و نوجوان در تمام دنیا کمک کرده است. منابع: ـ سحر ترهنده، فصلنامۀ نقد کتاب کودک و نوجوان/ سال اول/ شماره 1 و 2/ صص291-277. ـ جنکس، کریس(1388) دوران کودکی، ترجمۀ سارا ایمانیان، تهران: اختران. ـ خسرونژاد، مرتضی(1387). دگرخوانیهای ناگزیر/ مقدمۀ پیتر هانت، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. ـ فروغی، محمدعلی(1372). سیر حکمت در اروپا. تهران. ـ میرهادی، توران(1381). تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان. تهران.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز