شهرستان ادب: پروندۀ «ویژۀ نمایشگاه کتاب» سایت شهرستان ادب را با یادداشتی از مریم رحیمیپور بهروز میکنیم. رحیمیپور در این یادداشت برای کسانی که قصد رفتن به نمایشگاه کتاب را دارند، پیشنهادهایی دارد که مطمئناً خواندنشان کمککننده است. اگر شما هم قصد رفتن به نمایشگاه را دارید، حتماً این یادداشت را بخوانید:
کمتر کسی است که اهل کتاب و کتابخوانی باشد و در نیمۀ اردیبهشتماه تصمیم به رفتن نمایشگاه کتاب نگیرد. نمایشگاه کتاب علاوه بر یک رویداد فرهنگی، یک تفریحگاه بزرگ برای دوستداران فرهنگ و کتاب است؛ این مسئله لزوماً ایرادی ندارد، اما حالا بحث بر سر این است که وقتی یک صبحِ اردیبهشتی از جایمان بلند میشویم و به سمت مصلی تهران میرویم، چه کنیم که از این مدت زمان به بهترین نحو استفاده کنیم؟ چه کنیم وقتی به خانه برگشتیم، احساس نکنیم هیجانزده شدهایم و کتابهایی که لازم نداشتیم را خریدهایم؟ چه کار کنیم که سال بعد کتابخانهمان مملو از کتابهای نخواندۀ نمایشگاه سال قبل نباشد؟ یا چه کار کنیم که با یک نمایشگاه رفتن فقیر نشویم و یا حداقل قبل از فقیر شدن کتابهای مورد نیازمان را خریده باشیم؟!
مخاطبان نمایشگاه کتاب احتمالاً سه دسته هستند. 1. کتابخوانهای حرفهای که مطالعهای متنوع در حوزه های مختلف دارند. 2. کتابخوانهای معمولی که زندگیشان در کتابخوانی خلاصه نشده، اما مطالعۀ منظمی دارند. 3. علاقهمندان به کتاب، کسانی که لزوماً کتابخوان محسوب نمیشوند، اما دوست دارند که بهزودی در گروه 1 و 2 قرار بگیرند، یا از فضای کتاب و کتابخوانی لذت میبرند و هرازگاهی مطالعهای هم دارند.
بپذیریم که در هر حال پول کافی نداریم.
فرقی نمیکند که شما در کدام یکی از دستههای یاد شده هستید؛ در هر حال با توجه به قیمت فعلی کاغذ و کتاب، پول کافی برای خریدن کتاب کافی را ندارید. پس حتماً باید گزینشی عمل کنید. راه رفتن بیهدف بین راهروها و سر زدن به هر غرفه و خریدن کتابها به صورت تصادفی، تنها باعث خالی شدن جیبتان میشود. بهترین توصیه این است که دو بار به نمایشگاه بروید. یک بار برای تماشا کردن، یک بار برای خریدن. بار اول غرفهها را بررسی کنید، با فروشندهها صحبت کنید و از آنها کاتالوگ کتابهای منتشر شدهشان را بخواهید. بعد به خانه برگردید و سر فرصت کتابها را بررسی و فهرستی برای خودتان تهیه کنید. این مدل برای هر سه گروه مخاطبان نمایشگاه کتاب صادق است، اما شیوۀ آن میتواند متفاوت باشد.
احتمالاً بعد از یک بار نمایشگاه رفتن و گشتزدنِ بدون خرید متوجه میشوید که اولویتهای خریدتان کاملاً تغییر کرده. کتابهایی بودند که احساس میکردید احتیاج دارید، اما حالا متوجه میشوید بهتر است هزینۀ آنها را صرف خرید کتابهای دیگری کنید.
اگر تنها وقت این را دارید که یک بار به نمایشگاه کتاب سر بزنید، پس پیش از رفتن حتماً مسیر خودتان را مشخص کنید. نشرهایی که میخواهید سر بزنید و کتابهایی که حتماً نیاز دارید را از قبل تعیین کنید. محل مورد نظر کتابها و شمارۀ غرفهها را پیش از حضور در نمایشگاه در اینترنت جستوجو کنید تا در زمان حضور در سالن معطل پیدا کردن غرفهای یا کتاب خاصی نشوید. مجدداً تاکید میکنم، گشت زدن بیهدف فقط جیبتان را خالی میکند.
فهرست خوب چه فهرستی است؟
نشرها و نویسندهها و سایتها فهرستهای متعددی برای خرید کتاب پیشنهاد میکنند، اما مسلم است که هیچ دو نفری سلیقه و نیاز مشترکی ندارند؛ پس شما باید فهرست مخصوص خودتان را تهیه کنید. در بدو امر کتابهایی که «حتماً» احتیاج دارید را در فهرست بگذارید؛ مثل کتابهای دانشگاهی یا کتابهای تخصصی رشتهتان. این کتابها را شما در هر حال باید خریداری کنید، پس جایی بهتر از نمایشگاه کتاب سراغ ندارید. آنها در صدر فهرست بگذارید و قبل از خالی شدن جیبتان سراغشان بروید. بعد از آن به کتابهایی فکر کنید که اسمشان را شنیدهاید یا تمایل به خریدنشان داشتید، اما جزء کتابهایی نیستند که نیاز قطعی به آنها داشته باشید. بعد از آن سراغ فهرستهای منتشر شده و کاتالوگهای نشرها بروید. شاید آنجا کتابی پیدا کنید که تابهحال اسمش را نشنیدهاید، اما دقیقاً همان کتاب مورد نیاز شماست. بعضاً کاتالوگ نشرها توضیح مختصری در مورد کتابها هم دارند. اما گاهی اوقات تنها به اسم کتاب اکتفا کردهاند، در این مواقع میتوانید از گوگل کمک بگیرید. نهایتاً نتیجۀ جستوجویتان را با نزدیکان مطلعتان در میان بگذارید. این افراد میتوانند کتابخوانهای حرفهای باشند یا کسانی که در حوزۀ کتاب مورد نظر، تخصص دارند و میتوانند بهتر راهنماییتان کنند.
هیجانزده نشوید!
در هر صورت و در هر مکان سعی کنید هیجانزده نشوید! کتابی که بیشتر اسم آن را شنیدهایم، لزوماً کتاب خوبی نیست و کتابی که در اینستاگرام بیشتر عکسش را دیدهاید، قطعاً بهترین کتاب جهان نیست! غرفههای شلوغ شاید غرفههای چندان مهمی نباشند. لزومی ندارد هر نویسندهای که دیدید، کتابی با امضای او خریداری کنید. گولِ ظاهر پر زرق و برق غرفهها یا کتابها را نخورید. فوتبالیستها، بازیگرها، خوانندهها، اینفلوئنسرهای ایسنتاگرام و ... مراجع خوبی برای معرفی کتاب مناسب نیستند. میتوانید به غرفهدار و اطلاعاتشان اعتماد کنید، اما توجه کنید غرفهدار در هر صورت یک فروشنده است و قصد تبلیغ و فروش کتاب خود را دارد، ولی این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که این کتاب را باید برای خرید انتخاب کنید یا کنارش بگذارید.
لزومی ندارد تمامی غرفهها را بررسی کنید.
شما در هر حال وقتِ کافی برای بررسی تمامی غرفههای نمایشگاه را ندارید، چه در دور اول بازدیدتان باشد چه دور دوم. پس مقابل تمامی غرفهها توقف نکنید. غرفههای نشرهای مهمتر را با دقتی بیشتر بررسی کنید و از کنار غرفههایی که کتابهای چندانی ندارند با سرعت بیشتری عبور کنید. لزومی ندارد به غرفهای که در حوزۀ تخصص یا علاقۀ شما نیست حتماً سر بزنید؛ مثلاً اگر شما آدم اهل شعری نیستند و تابهحال سراغ کتاب شعر نرفتهاید، مدت زمان زیادی مقابل نشرهایی که فقط شعر چاپ میکنند نایستید.
آیا لازم است همۀ کتابها را بخریم؟
بعضی از کتابها ارزش خواندن دارند، ولی لزوماً ارزش خریدن ندارد. قبل از خریدن هر کتاب بررسی کنید که واقعاً لازم است که پولی را صرف این کتاب کنید؟ آیا نمیتوانید آن را از کتابفروشی یا دوستی قرض بگیرید یا از نشرهای الکترونیک استفاده کنید؟ اغلب رمانها در دستۀ کتابهایی هستند که یک بار میخوانیمشان و برای همیشه در کتابخانه میگذاریم. با قیمت فعلی کتاب و با توجه به محدودیت گنجایش کتابخانههایمان لزومی ندارد آن کتابها را حتماً بخریم. پس وسواس «حتماً باید همۀ کتابها را داشته باشم» را کنار بگذارید. اگر با دوستی به نمایشگاه میروید، از کتابهایی هر دو احتیاج دارید یک نسخه بخرید و به همدیگر قرض بدهید.
به نشرهای الکترونیک هم فکر کنید؛ قیمت کمتر و حمل و نقل سادهتر و جا نگرفتنِ کتابهای الکترونیکی از مزیتهای این مدل کتابخوانی هستند.
با چه کسانی به نمایشگاه برویم؟
برای نمایشگاه رفتن کسانی را انتخاب کنید که همسن و همفکر شما باشند. اگر شما قصد خریدن رمان دارید، احتمالاً دوستِ درسخوانتان که میخواهد تمام وقتش را در سالن نشرهای دانشگاهی بگذراند، همراه مناسبی نخواهد بود. همچنین احتمالاً شما نمیتوانید پدرتان را که علاقه به ادبیات کلاسیک دارد، همراهی کنید. پس به دنبال کسی با علایق مشابه باشید تا مسیر یکسان و سالنهای مشترکی را انتخاب کنید. اگر قصد بردنِ فرزند یا خواهر و برادر کوچک خود را دارید، برای خرید خودتان و خرید آنها روز متفاوتی در نظر بگیرید. اینکه در یک روز هر دو سالن عمومی و کودک و نوجوان را باهم سر بزنید، فقط موجب خستگی خودتان و کوچکی که همراهتان است خواهد شد. درنهایت هم احتمالاً هیچکس از خریدش لذت نمیبرد.
جدای کتابها به چه چیزهای دیگری باید فکر کنیم؟
نمایشگاه رفتن جدای از کتابها حواشی دیگری دارد که در بدو امر مهم به نظر نمیرسد، ولی میتواند در خرید شما اثرگذار باشد؛ مثل شلوغی، سنگینی کتابها، گرما و تشنگی و ...
به همین خاطر سعی کنید اگر امکان و فرصتش را دارید در روزهای وسط هفته و در ساعات اولیۀ صبح به نمایشگاه بروید. در این زمانها با شلوغی مواجه نمیشوید و فرصت و تمرکز بیشتری برای خرید دارید. روزهای آخر هفته، علیالخصوص بعدازظهرهای آخر هفته، شلوغترین زمانهای نمایشگاه هستند.
بازدیدتان را تا روزهای پایانی نمایشگاه به تأخیر نیندازید. در روزهای پایانی علاوه بر شلوغی ممکن است تمام چاپ بعضی از کتابها (علیالخصوص کتابهای پرفروش) به فروش رفته باشند.
سنگینی پلاستیکهای متعدد کتاب مانع این میشود که بهراحتی به خریدتان ادامه بدهید. پس اگر قصد خرید کتابهای زیاد یا سنگین را دارید، حتماً به بردن چرخ دستی یا کولهپشتی فکر کنید.
پیش از ورود به غرفهها به فکر تشنگی و گرسنگیتان باشید. هنگام خرید دنبال آب معدنی گشتن بیجهت وقت زیادی از شما میگیرد. از طرفی آب معدنی در داخل سالن به قیمت بازار سیاه فروخته میشود!
در آخر به یاد نوستالوژی نمایشگاههای دوران کودکیمان، یک سیبزمینی سرخ کرده هم بخورید و از این رویداد فرهنگی لذت ببرید! البته مدام این جمله را با خودتان تکرار کنید که «کتابخوان بودن به معنی نمایشگاه رفتن و یک کوه کتاب خریدن نیست، بلکه به معنی درست انتخاب کردن و درست خواندن است.»