شهرستان ادب: همانطور که در مطالب قبلی پرونده دیدید، یکی از ستونهای اصلی پرونده ادبیات کودک و نوجوان را به معرفی چهرههای درخشان ادبیات کودک و نوجوان اختصاص دادیم. پیش از این مطالبی درباره استاد هوشنگ مرادی کرمانی و فرهاد حسنزاده برایتان نوشته بودیم و الآن در تازهترین مطلب پروندۀ تخصصی «ادبیات کودک و نوجوان» به سراغ «احمد اکبرپور» رفتهایم. البته اکبرپور بیرون از فضای کودک و نوجوان هم کتابهای درخشانی دارد (مثل دو کتاب اخیر «قطاری از کلمات» و «واژههای بازیگوش») اما خانم نیلوفر نیکبنیاد به فراخور پرونده، سراغ کتابهای کودک و نوجوانی اکبرپور رفته است:
توجه! توجه! نویسندهای لای داستانهایش گیر کرده است
شاید بد نباشد به رسم تمام زندگینامهها، معرفی احمد اکبرپور را هم با این جمله آغاز کنیم که او در سال 1349 در لامردِ استان فارس به دنیا آمد. تا زمان دبیرستان در همان منطقه ماند و بعد به شیراز و بعدتر به جهرم رفت. با شروع تحصیل در رشتهی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، راهی تهران شد و از همان موقع بود که به ادبیات، البته بیشتر از نوع شعر، علاقهمند شد. البته علاقهی او به شعر چندان هم دوام نیاورد و پس از انتشار یک مجموعه شعر به نام «مردمان عصر پنجشنبه» اکبرپور تصمیم گرفت داستاننویسی را جدیتر بگیرد و در این زمینه به صورت حرفهای فعالیت کند. در حقیقت میتوان گفت اکبرپور اگرچه شاعر، نویسنده، تهیهکننده و طنزپرداز است، او را بیشتر به عنوان نویسندهی کودک و نوجوان میشناسند. چرا که نه تنها آثار کودک و نوجوان او از نظر کمیتی بر دیگر آثارش پیشی گرفته، بلکه از نظر کیفی نیز جوایز ملی و بینالمللی فراوانی را برایش به ارمغان آورده و او را به نویسندهای سرشناس در این حوزه تبدیل کرده است. در ادامه کتابهای کودک و نوجوان احمداکبرپور را به ترتیب سال انتشار بررسی میکنیم تا آشنایی بیشتری با این نویسنده و سبک کاری او پیدا کنیم.
1- دنیای گوشه و کنار دفترم/ خیام 1377
دنیای گوشه و کنار دفترم، در سال 1377 توسط انتشارات خیام منتشر شد. این کتاب اولین کتاب احمد اکبرپور برای نوجوانان و شامل دو داستان بلند بود که بعدها اکبرپور آنها بازنویسی کرد و هر یک را در کتابی جداگانه روانهی بازار کرد. این دو کتاب هماکنون با نامهای «امپراطور کلمات» و «رویاهای جنوبی» در دسترساند و به همین دلیل در ادامه، با هر یک بیشتر آشنا میشویم.
2- قطار آن شب/ چشمه 1378
اگر کتاب را بخوانید و بعد به سال انتشار آن نگاهی بیندازید، قطعاً تعجب میکنید. اکبرپور این کتاب را در سال 1378 منتشر کرده است اما نوع روایت و تِم داستانیاش آنقدر جدید و امروزی است که شما را به شک میاندازد آیا تاریخ را درست دیدهاید یا نه. داستان دربارهی کودکی است که مادرش را از دست داده و با پدر و مادربزرگش زندگی میکند. دختر کوچولوی داستان که بنفشه نام دارد، در یک قطار مسافرتی با زن جوانی آشنا میشود که معلم و نویسنده است. بنفشه از او خوشش میآید و شماره خانهشان را به او میدهد تا هروقت به شهر آمد با آنها تماس بگیرد و در چند جای کتاب هم با خودش میگوید: «میدانم خدا برایم مادری میفرستد.» تا اینجای ماجرا زیاد عجیب نیست، داستان وقتی عجیب میشود که میبینیم خانم معلم از اتفاقات زندگی خودش برای نوشتن داستانها استفاده میکند. حتی همین دیدار کوچک در قطار را هم دستمایهی نوشتن یک داستان قرار میدهد و به همین دلیل پایان داستانش بستگی به این دارد که به بنفشه زنگ بزند یا نه، بنفشه جواب او را بدهد یا نه و... درواقع داستانی که شما میخوانید نوشتهی نویسندهای است که خود یکی از شخصیتهای داستان است و همین موضوع، باعث کشش در خواننده، مخصوصاً خوانندهی کودک و نوجوان میشود. این کتاب از طرف جایزهی کتاب سال تقدیر شده و تاکنون یک تلهفیلم و یک فیلم سینمایی هم از روی آن اقتباس و ساخته شده است.
3- امپراطور کلمات/ پیدایش 1382
در یک جمله میتوان گفت: «امپراطور کلمات یک کتاب بدون زمان است.» البته این جمله را خود نویسنده هم در کتابش گفته. اکبرپور که باتوجه به آثارش به نظر میرسد عاشق وارد کردن نویسنده در داستان است، در این کتاب هم نویسنده را به یکی از شخصیتهای قصه تبدیل کرده. با این تفاوت که این کتاب خودش دربارهی یک کتاب است؛ کتابی قدیمی که شخصیتهایش از دل آن بیرون میآیند و با شخصیتهای امروزی همراه میشوند. به بیان دیگر باید بگوییم داستان دربارهی پسری امروزی است که با دختری چینی که از دل یک کتاب بیرون آمده و مربوط به هزاران سال قبل است، همسفر میشود تا یک شاعر نوجوان کرهای را پیدا کند. آنها از شرق تا غرب زمین، به همه جا سفر میکنند و ماجراهای زیادی را پشت سر میگذارند. از آنجایی که بعضی شخصیتهای این داستان از دل کتاب بیرون آمدهاند، عجیب نیست که قسمت زیادی از سفرها هم در دل کتاب اتفاق بیفتد و شخصیتها به راحتی به هزاران سال قبل یا به یک ساعت بعد سفر کنند. همچنین عجیب نیست که همه چیز را شکل کلمه ببینند، چرا که اصلیترین مادهی ساخت هر کتاب، کلمه است. با این اوصاف شاید عجیب نباشد که پایان داستان هم با پایان معمول داستانهایی که خواندهایم فرق بکند. مثلاً نویسنده (که گفتیم ردپای خودش هم در کتاب دیده میشود) به بهانهی دیر شدن ادارهاش، کمکی به شخصیتهای داستان نکند و آنها را با بدبختیهایشان تنها بگذارد. به طور خلاصه اگر دنبال یک داستان ماجراجویانهی تاریخی و جغرافیایی از جنس کلمه و شعر هستید، امپراطور کلمات بهترین گزینه است.
4- من نوکر بابا نیستم/ افق 1382
اکبرپور در ابتدای این کتاب توضیح داده که داستان را بر اساس واقعیت نوشته است. با این تفاوت که اصل داستان در کرمانشاه اتفاق افتاده اما نویسنده آن را به سرزمینهای جنوبی کشانده و کمی هم پیازداغش را اضافه کرده است. چنین توضیحی در صفحات اولیهی کتاب این توقع را در خواننده ایجاد میکند که کتابی بومی بخواند اما در تمام متن کتاب به جز چند واژهی محلی که معنایشان در زیرنویس آمده، ویژگی خاص دیگری از جنوب دیده نمیشود. مخصوصاً اینکه اثری از گویش جنوبی نیست و تمام کتاب به زبان معیار نوشته شده است. از این بحث که بگذریم میرسیم که خود داستان که موضوع جذابی دارد. دستهپولی از دست پدری خسیس و کمی هم بداخلاق داخل چاه مستراح میافتد و همه از شخصیت اصلی داستان که انگار دیواری کوتاهتر از دیوار او پیدا نمیشود، توقع دارند داخل چاه برود و پول را دربیاورد. حتی بچههای دوست و فامیل مدام برایش شعر میخوانند: «نوکر بابا، تو مستراح!» شاید بشود گفت اولین جرقههای طنزنویسی در آثار اکبرپور برای نوجوانان با همین کتاب زده میشود. بعضی قسمتهای کتاب واقعاً خندهدارند. البته بعضی قسمتها هم کمی تا قسمتی گیجکنندهاند؛ مثلاً آنجا که راوی ناگهان عوض میشود اما خواننده متوجه این موضوع نمیشود؛ چرا که کل کتاب از زبان اول شخص نوشته شده اما این اول شخص در فصلهای مختلف تغییر میکند و فقط یک خوانندهی باهوش میتواند از نوع گویش شخصیتها و خردهنشانهها، راوی را تشخیص بدهد.
5- رویاهای جنوبی/ منادی تربیت 1384
این کتاب اخیراً با بازنویسی جدیدی توسط انتشارات پیدایش با عنوان «نامههایی به هیچکس» منتشر شده است.
6- قاب آسمانی/ نیمنگاه 1384
این کتاب در سال 1384 توسط نشر نیمنگاه منتشر شده و در معرفی آن آمده است که مجموعه داستانی برای نوجوانان و دربارهی فرزندان شاهد است. اما متأسفانه نتوانستیم نسخهای از کتاب را پیدا کنیم و برای آن یادداشتی بنویسیم.
7- دختری ساکت با پرندههای شلوغ/ علمی و فرهنگی 1385
این کتاب هم به علت تمام شدن چاپش همانند قبلی غیر قابل دسترسی بود. این کتاب که انتشارات علمی و فرهنگی در سال 1385 آن را منتشر کرده است، جایزهی ویژهی شورای کتاب کودک را از آن خود کرد و به چند جشنوارهی خارجی ارسال شد. موضوع آن دربارهی دختر لالی است که به پرندگان علاقهی خاصی دارد اما پزشکان میگویند برای درمانش باید تخم گنجشک بخورد.
8- اگر من خلبان بودم/ علمی و فرهنگی 1385
اکبرپور در این کتاب موفق شده طوری بنویسد که انگار واقعاً کودکی کنارتان نشسته و ماجرایی را برایتان تعریف میکند. لحن و زبان این کتاب بسیار نزدیک به نحوهی گفتار و تفکر کودکان است و همین موضوع باعث میشود جذابیت بیشتری حتی برای مخاطب بزرگسال داشته باشد. «اگر من خلبان بودم» ماجرای چند پسربچه است که روز قبل از شروع مدارس به کوه میروند تا برای معلمی که قرار است به روستایشان بیاید، گل بچینند. کاری ساده که اکثر کودکان انجام میدهند. مکالماتشان هم به همین سادگی و به همین دلنشینی است، صحبتشان دربارهی این است که دوست دارند در آینده معلم شوند. اما درست وقتی چند هواپیما از بالای روستای آنها با فاصلهی خیلی نزدیک رد میشود، تصمیمشان را عوض میکنند و میخواهند خلبان بشوند. ولی این تصمیم تا زمانی دوام دارد که به روستا برمیگردند و میبینند یکی از هواپیماهای جنگی به مینیبوسی خورده که معلم در آن بوده... داستان با همهی کوتاهی و کودکانگیاش به خوبی میتواند میزان مخرب بودن و دردناک بودن جنگ را نشان دهد و از نظر من همین برای درخشنده نامیدن یک اثر کافی است.
9- یک قدم مورچهای/ گاج 1387
یک قدم مورچهای کتابی دربارهی بازی و سرگرمی است، با این تفاوت که برخلاف اکثر کتابهای موجود در این حوزه، به صورت مستقیم بازیهای گروهی را به بچهها یاد نمیدهد. اکبرپور در این کتاب شخصیتی به نام سوشانا را در نظر گرفته است که در قالب یک فرشته روی زمین میآید و بازیهای گروهی کودکان را تماشا میکند. شعار این فرشته ساسا، نانا، هاناست؛ یعنی بازی، شادی، دوستی! هر یک از بازیهای دستهجمعی را یکی از تصویرگران تصویرگری کرده است و همین باعث تنوع کار شده است. البته نکتهی جالب اینجاست که در این کتاب، اول تصویرگران تصاویر بازیها را کشیدهاند و بعد اکبرپور برای این تصویرها و بازیها داستان نوشته است. چند مورد از بازیهایی که در این کتاب به آنها اشاره شده، عبارتند از: گرگم و گله میبرم، تپ تپ خمیر، آسیاب بچرخ، یک قدم مورچهای، اتل متل توتوله و...
10- سه سوت جادویی/ افق 1387
سه سوت جادویی رمانی دربارهی ازدواج است. مینا دختر نوجوانی است که پدر و مادرش از هم جدا شدهاند و هریک قصد ازدواج مجدد دارند. او که جز مادربزرگش همدم دیگری ندارد، در ذهنش یک دوست خیالی به نام تاتا جلبکی برای خودش میسازد. تاتا جلبکی در طول داستان با پیش کشیدن ماجرای ازدواجهای مختلف مثل ازدواج خانم معلم، ازدواج شاگرد معلم، ازدواج پدربزرگ و حتی خود تاتا، سعی میکند مینا را برای ازدواج پدر و مادرش با اشخاص دیگر اماده کند. داستان سه سوت جادویی در واقع مجموعهای از دستنوشتههای میناست و ما این موضوع را وقتی میفهمیم که مینا در میان نوشتههایش خواننده را مخاطب قرار میدهد و گاهی چیزی خطاب به ما میگوید. داستان پر از خردهماجراست و همین موضوع باعث میشود از اکثر کتابهای حادثهمحوری که برای نوجوانان نوشته میشوند، فاصله بگیرد. شاید بعضی افراد این موضوع را یک عامل بازدارنده برای نوجوانان بدانند، اما باید بگوییم سه سوت جادویی آنقدر طنز کلامی دارد که نوجوان تا صفحهی آخر آن را زمین نگذارد. دومین مسدلهای که سه سوت جادویی را از رمانهای نوجوان رایج جدا میکند، پایانبندی نسبتاً مبهم آن است که باز هم برخی معتقدند چنین پایانی که خود شروع یک داستان دیگر است، برای نوجوانان مناسب نیست. به طور کلی به نظر میرسد این رمان نه به عنوان یک داستان تک حادثهی خطی با پایان مشخص، بلکه به عنوان یک داستان پر جزئیات و طنز برای نوجوانان خواندنی باشد.
11- غول و دوچرخه/ افق 1388
اگر اسم نویسندهی این کتاب را به شما نگویند حتماً پیش خودتان فکر میکنید یک کودک خیالپرداز آن را نوشته است. البته در حقیقت هم همین است؛ چرا که اکبرپور استاد وارد کردن نویسنده توی داستان و قاتی کردن راوی با نویسنده و نویسنده با شخصیتهای اصلی داستان است. در این کتاب پدر که خودش یکی از شخصیتهای قصه است، داستان را مینویسد و مادر که یکی دیگر از شخصیتهاست، نقاشیاش را میکشد. درسا هم که شخصیت اصلی است و در داستان، هرجا دلش بخواهد اعمال نظر میکند. ماجرا از این قرار است که پدر درسا قرار است داستانی دربارهی دزدی بنویسد که دوچرخه دوست دارد اما ناگهان درسا داد میزند «پلیس» و پلیس دزد را دستگیر میکند. در اینجا درسا از پدر و مادرش میخواهد داستان را طوری پیش ببرند که دزد را فراری بدهند اما ناگهان پای یک بچه غول هم به داستان باز میشود. بچه غولی که درست مثل آقای دزد، عاشق دوچرخه است. همانطور که میبینید، داستان پَرشهای ماجرایی و شخصیتی دارد، درست مثل خیالپردازی کودکان و همین موضوع است که کتاب را برای کودکان جذاب و دوست داشتنی میکند. البته تصویرگریهای ساده و در عین حال زیبای راشین خیریه را هم نباید در این جذابیت بیتاثیر دانست.
12- روباه و کلاغ/ شباویز 1390
روباه و کلاغ در سال 1390 توسط انتشارات شباویز منتشر شد اما متأسفانه در حال حاضر در دسترس مخاطبان نیست و نسخهای از آن در بازار کتاب وجود ندارد. موضوع آن دربارهی روباه بدجنسی است که با لباس باغبان به لانهی کلاغ میرود تا با دوز و کلک جوجههایش را از او بگیرد.
13- ردپای نویسندهی عقدهای/ قطره 1390
اگر کسی رمان سه سوت جادویی احمد اکبرپور را خوانده باشد، در همان صفحات ابتدایی «ردپای نویسندهی عقدهای» متوجه میشود که این کتاب ادامهی همان داستان است. مینا، دختر نوجوانی که در سه سوت جادویی با موضوع طلاق پدر و مادرش درگیر بود، حالا ازدواج مجدد آنها را پذیرفته و در کنار مادربزرگش زندگی آرامی دارد. او داستانهایی مینویسد که از نظر مادربزرگش مزخرف است اما یک نفر از طریق نامه مدام از مینا و داستانهایش تعریف و تمجید میکند. ماجرای پیدا کردن آن شخص مساوی میشود با روبهرو شدن خانوادههای جدید پدر و مادرش با همدیگر. اتفاقهای زیاد و عجیب و غریبی درد استان میافتد. مینا آن شخص را که یک شاعر خیالی است پیدا میکند. شاعر خیالی به سربازی و جنگ میرود. پدر و مادر مینا در خانوادههای جدید دقیقاً در یک روز بچهدار میشوند، تاتا جلبکی (دوست خیالی مینا) از همسرش جدا شده و به داستان برمیگردد و... نکتهی قابل توجه این است که در پایان هر فصل حرف از صدای تق تق است. تق تقهایی که در پایان داستان میفهمیم صدای خوردن انگشتان دست نویسنده (احمد اکبرپور) روی دکمههای کیبورد است. در واقع اکبرپور در این داستان هم خودش را به صورت یکی از شخصیتهای داستانی وارد ماجرا کرده است. البته شخصیتهای داستانی را هم وارد زندگیاش کرده و در یکی از فصلها حرف از این میزند که مینا و خانواده و دوستانش به اتاق کوچک او آمده و همراه همسر و دخترش چای و بیسکویت خوردهاند! داستان کمی خیالی و پیچیده است اما به خاطر نوع نوشتار و تعدد اشعاری که در آن وجود دارد، ممکن است برای نوجوانان علاقهمند به ادبیات جذاب باشد.
14- هفت خوان و خردهای/ افق 1392
هفتخوان و خردهای یک رمان نوجوان یا به قول برخیها یک داستان بلند اپیزودیک است. مجموعهای از چند فصل که در مجموع طول زندگی یک فرد را نشان میدهند. پسر نوجوانی بعد از دیدن دوستش که از روستا به شهر امده و شاگرد شوفر شده است، تصمیم میگیرد به شهر بیاید. با این تفاوت که در مدرسه اسم مینویسد و مشغول درسخواندن میشود. فصلهای بعدی کتاب، دردسرهای کوچک و بزرگی را که این نوجوان در شهر با آنها مواجه شده نشان میدهد. اسامی به کار رفته در این کتاب با برخی از کتابهای دیگر اکبرپور شباهت دارد و این فکر را به ذهن خواننده میاندازد که در حال خواندن یک داستان واقعی است. ماجرا وقتی جدیتر میشود که فصل آخر کتاب چیزی بسیار مشابه به زندگی شخصی اکبرپور است. شخصیت داستان چهل ساله و نویسنده شده است و دقیقاً روزهایی شبیه نوجوانی و جوانی اکبرپور را پشت سر گذاشته است. اما از طرفی هم خوانندهای که دیگر آثار او را خوانده باشد، فریب نمیخورد و میداند که سبک کاری اکبرپور وارد کردن نویسنده به عنوان یکی از شخصیتهای داستانی است. در نهایت اگر خواننده پیگیر باشد و ماجرا را چرس و جو کند، متوجه میشود که بعضی از آثار اکبرپور، مانند همین کتاب، از خاطرات او سرچشمه گرفتهاند؛ اگرچه ممکن است کاملا شبیه واقعیت نباشند. به صورت کلی میتوان گفت هفت خوان و خردهای داستانی رئال و خواندنی است.
15- لحظههای سکسکه/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان 1393
اکبرپور در این کتاب به سراغ جنگ رفته و ماجرای دو دوست نوجوان به نامهای امین و بهروز را تعریف میکند که سالها با هم دوستاند و به جبهه میروند و حتی اسیر میشوند. اگرچه شخصیت اصلی داستان امین است، بهروز محبوبیت بیشتری برای خواننده دارد. چراکه همیشه موفق است و در هر کاری بهترین میشود. به طوری که خود امین هم در تمام طول داستان بهروز را الگوی خودش قرار داده و دوست دارد مثل او باشد. در یک کلام میشود گفت موضوع داستان رقابت در عین رفاقت است. احمد اکبرپور حتی در چنین رمانی که به موضوع جنگ و رقابت پرداخته هم دست از طنزنویسی برنمیدارد. امین هرکجا میخواهد شجاعتی از خودش نشان بدهد، سکسکهاش میگیرد و ترسیدنش لو میرود و سوژهی خندهی اطرافیانش میشود. این رمان به خوبی حس و حال نوجوانان را نشان میدهد و به همین دلیل میتواند مورد پسند این گروه سنی باشد اما از طرفی مخاطب را دچار یک تناقض میکند که در حال خواندن یک کتاب حسی است یا یک کتاب جنگی و هیجانی. چرا که موضوع کتاب جنگ است اما خواننده صحنههای هیجانانگیزی را حتی در زمانهای کشمکش و اسارت و... مشاهده نمیکند.
16- مادربزرگ جادویی/ پیدایش 1393
مادربزرگ جادویی رمانی برای کودکان است. داستانی کوتاه از دعوای همیشگی بین بچهها: «مادربزرگ دخترها را بیشتر دوست دارد یا پسرها؟» در این داستان بزرگترها برای خاتمه دادن دعوا وارد کار نمیشوند، بلکه دو تا بچه، درست اندازهی شخصیتهای داستان، از دنیای پریها مامور میشوند تا به روستای چاهورز بیایند و دعوای بین نوههای مادربزرگ را پایان بدهند. رمان به زبان سادهای نوشته شده و فهم آن برای کودکان بسیار آسان است. شاید تنها بتوان این خرده را بر کتاب گرفت که فانتزی موجود در آن، با فانتزی کلاسیک سالهای دور تفاوتی ندارد. پریها در این قصه بال دارند و یک چوب جادویی که به کمک آن کارهایشان را انجام میدهند. اگرچه میتوانستند مثلاً دم داشته باشند یا با یک کلاه جادویی به کارهایشان برسند. داستان با تمام سادگی و همهفهمیاش کودکان را چندان دستکم نگرفته و پایانی تقریباً باز برایشان رقم زده. بعد از اینکه مشخص میشود مادربزرگ کدام گروه از نوهها را بیشتر دوست دارد، مادربزرگِ دنیای پریها در آخر کتاب به روستا میرود تا ببیند این بار کدام یک از نوهها مادربزرگ را بیشتر دوست دارد و در اینجا دو پری کوچک با یک دنیا سؤال در ذهنشان منتظر برگشت مادربزرگ و مشخص شدن نتیجه میمانند. این منتظر ماندن برای مخاطب کودک برابر است با به فکر فرو رفتن!
17، 18، 19- کنسرتهای فیل بیجنبه، بفرمایید عینک مادام سوسکه، دستها بالا گاو مسلح است/ چکه 1394
سه جلد کتابی که نام آنها را خواندید به نام مجموعهی اگرهای جادویی توسط نشر چکه منتشر شدهاند. این مجموعه تفاوت چشمگیری با سایر آثار اکبرپور دارد. از قطع آن که به شکل مستطیل افقی است گرفته تا تصویرگریها و حتی مضامین داستانیاش. هر سه جلد کتاب به مسائل اخلاقی دنیای امروزی انسانها میپردازد اما شخصیتهای داستان همگی حیواناتی با ویژگیهای گفتاری و رفتاری انسانی هستند. در کتاب کنسرتهای فیل بیجنبه ماجرای فیلی را میخوانیم که در یک مسابقهی خوانندگی شرکت کرده و برخلاف تصور دیگران رتبهی اول را آورده. او در ابتدای شهرتش رفتار خوبی با دیگران دارد اما به محض اینکه معروفتر و پولدارتر میشود، رفتارش تغییر میکند. مخاطبانش هم تصمیم میگیرند تنبیهش کنند و به کنسرت او نروند. کتاب بفرمایید عینک مادام سوسکه، ماجرای سوسک باکلاسی است که به جای دستشویی ایرانی در توالت فرنگی زندگی میکند و دوست دارد به جای خاله سوسکه، مادام سوسکه صدایش کنند. او حتی برای ازدواج هم فقط به ظاهر توجه میکند و کسی را انتخای میکند که عینک آفتابی میزند. دستها بالا گاو مسلح است، داستان گاوی است که میخواهد یک شبه راه صد ساله را برود و با زدن بانک، پولدار شود اما در همین راه هم مدام اشتباه میکند. تصویرگریهای این مجموعه را سپهر حاجیآبادی انجام داده است. تصویرگریهای او یکی از مهمترین ویژگیهای تمایز این مجموعه با سایر کتابهای مصور کودکانه است. تصویرگریهایی که مثل داستان، مدرن محسوب میشوند و حتی کمی بزرگسالانه اما به خاطر جزئیاتی که دارند، مخاطبان کودک هم آنها را خیلی میپسندند. این مجموعهی طنز به خوبی توانسته با زبان شوخی و با تصاویر بامزه، مسائل مهم اخلاقی را به بچهها گوشزد کند.
20- شب به خیر فرمانده/ افق 1394
این کتاب از نظر مضمون کتاب فوقالعادهای است. چرا که همزمان چند موضوع مختلف را بیان میکند؛ شخصیت اصلی داستان کودکی است که یک پا ندارد، مادرش را در بمباران از دست داده و حالا پدرش قصد ازدواج مجدد دارد. اکبر پور با همین داستان مصور و کوتاه، چند موضوع مهم جنگ، کودکان معلول، تکوالدی و ازدواج مجدد را برای کودکان مطرح میکند و البته با همین داستان کوتاه پایان فوقالعادهای را هم در ذهن مخاطب رقم میزند. پایانی که حکایت از صلح و دوستی دارد و بازیهای خشونتآمیز و جنگی کودکِ داستان را هم پایان میدهد. این کتاب با دو تصویرگری متفاوت توسط مرتضی زاهدی و نرگس محمدی منتشر شده است که هر یک موفق شدهاند جوایز مختلفی را در سطح ملی و بینالمللی کسب کنند. اگرچه به نظر میرسد تصاویر نرگس محمدی به دلیل کودکانهتر بودن، از طرف مخاطبان این اثر که کودکان هستند، بیشتر پسندیده شده است. اکبرپور اولین بار این کتاب را در سال 1383 برای مسابقهای که یونیسف و شورای کتاب کودک برگزار کرده بودند، نوشت. داستان او نه تنها در آن مسابقه که در جوایز دیگری مثل جایزهی ربع قرن دفاع مقدس هم برگزیده شد.
21- نامههایی به هیچکس/ پیدایش 1394
همانطور که پیشتر گفتیم، این کتاب در واقع اولین داستان اکبرپور است که در کتابی به اسم «گوشه و کنار دفترم» منتشر شد. احمد اکبرپور بعدها دو داستان این کتاب را در دو کتاب جداگانه منتشر کرد. رویاهای جنوبی نام کتابی بود که در انتشارات منادی تربیت چاپ شد اما بعد از چاپ دوم و عدم موافقت ناشر برای چاپ بعدی، اکبرپور آن را بازنویسی کرد و در انتشارات پیدایش با نام «نامههایی به هیچکس» به چاپ رساند. در این کتاب هم مثل بسیاری از آثار دیگر اکبرپور، نویسنده در داستان دیده میشود. به بیان بهتر، راوی اول شخص، همان نویسنده است. پسربچهای خیالباف و شاعر مسلک که به جای درس و مشق عاشق خواندن کتاب و قصه نوشتن است و هرچه میبیند در دفترش مینویسد. در واقع نوشتههای پسرک، این کتاب را شکل داده است. داستان در جنوب کشور اتفاق میافتد. زن جوانی به اسم عمه مهوان – که عمهی هیچکس نیست- مدام از پسرک و دیگرانی که سواد دارند، میخواهد برای همسرش که به خارج رفته، نامه بنویسند. همه میگویند همسر او در دریا مرده است اما عمه مهوان همیشه برای او نامه مینویسد و ادعا میکند که از او نامه و سوغاتی هم دریافت میکند. پسرک تلاش میکند هرطور شده برای یک سال فرزند نذری عمه مهوان بشود تا بتواند او را در پیدا کردن همسرش کمک کند. این اتفاق میافتد و او شهر مردمان دریا را میبیند اما باز هم کسی جز عمه مهوان حرفش را باور نمیکند. اتفاق خوشایندی که پس از خواندن این کتاب میافتد این است که شخصیت اصلی داستان میخواهد نویسنده شود و ما کتابی را در دست داریم که او نوشته است. اگرچه او فقط یک شخصیت داستانی است، احساس موفقیتش در نویسنده شدن، حس خوشایندی به خواننده منتقل میکند که آمیختهای از خیال و واقعیت است.
22- کرم شلوارپوش/ علمی و فرهنگی 1395
ماجرای این کتاب خیلی ساده است، کرمها که هیکلشان شبیه نِی است، میخواهند شلوار بپوشند. حالا کودک در هر صفحه از این کتاب تصویری با صحنهای روبهرو میشود که یکی از مشکلات یا مزیتهای شلوار پوشیدن کرمها را نشان میدهد. مثلاً اینکه یک شلوار برای دو کرم کافی است یا اینکه کرمها میتوانند از کله شلوار بپوشند و از پا دربیاورند. یا مثلاً وقتی عروسی کنند عروس یکی از پاچههای شلوار را میپوشد و داماد یکی دیگر را و... در واقع داستان از تخیل نویسنده دربارهی کرمهای شلوارپوش درست شده و با تخیل او پیش رفته است. اما پایان کتاب بسته نیست. کودکی که این کتاب را خوانده میتوانند هزاران تصور دیگر از کرمهای شلوارپوش داشته باشد. چیزی که کتاب را دوستداشتنیتر کرده است، تصویرگریهای هدا حدادی است که از کرمها ، که در ظاهر موجوداتی لولهای و ساده و شبیه هماند، موجوداتی متنوع و زیبا ساخته است؛ انگار که هر کرم در دنیای کرمها با دیگران فرق دارد و شخصیتی منحصر به فرد است.
23- خواب یک دوست/ سکو 1395
خواب یک دوست کتابی نوشتهی اکبرپور و با تصویرگری زهره حسینی است که نشر سکو در سال 1395 آن را منتشر کرده است اما متأسفانه دسترسی به کتاب امکانپذیر نیست. دربارهی موضوع آن گفته شده است که به موضوع دوستی، حیوانات و مخصوصاً خرگوشها میپردازد.
24- واژههای نفهم/ هوپا 1395
احمد اکبرپور که معمولاً به وارد کردن زبان طنز در داستانهایش شهرت دارد، در این کتاب کار را یکسره کرده و یک مجموعهی کامل از یادداشتهای طنزش منتشر کرده است. یادداشتهایی دربارهی همهی مسائلی که ممکن است نوجوانان در طول زندگی با آنها روبهرو شوند؛ از احوالپرسی گرفته تا دنیای دیجیتال و تستهای روانشناسی و ازدواج و... البته بعضی از یادداشتها به نظر میرسد گروه سنی ندارد و میتواند برای مخاطب بزرگسال هم جذاب باشد. یا حتی برخی این خرده را گرفتهاند که بعضی یادداشتها فقط برای مخاطب بزرگسال مناسب است و نباید در کتاب نوجوانان منتشر شود. به طور کلی «واژههای نفهم» کتابی است که نوجوان گاهی از خواندن یادداشتی از خنده رودهبر میشود و گاهی با خودش میگوید «خب که چی؟» اما از آنجایی که گل بیخار نمیشود، هیچ کتابی هم کاملاً بیعیب و نقص نیست و اگرچه ممکن است برخی یادداشتها مورد پسند بعضی نوجوانها نباشد، قطعاً از خواندن بقیهی یادداشتها لذت کافی را خواهند برد.
25- به چاچالک سقوط کنید/ هوپا 1395
این کتاب که چاپ جدید آن با نام «چاچالک، سرزمین توالتهای طلا» منتشر شده است، دقیقاً داستانی دربارهی توالتهای طلا دارد. یک هواپیمای کوچک شخصی با چهار سرنشین در چاچالک سقوط میکند. چاچالکیها فکر میکنند تنها مردمان جهانند و به همین دلیل میخواهند مهاجمان را از بین ببرند اما بین یکی از دختران و یکی از پسران چاچالک با دختر و پسر مسافر، علاقهای شکل میگیرد و همین مانع از بین بردن آنها میشود. یکی از ویژگیهای مردم چاچالک این است که توالتهایشان از طلاست. تمام طول داستان به این میپردازد که مسافران قصد دارند هواپیمایشان را تعمیر کرده و مقداری طلا با خود ببرند. ویژگی متمایز این کتاب از سایر آثار اکبرپور این است که این داستان به گونهای نوشته شده که در هر فصل آن یک مبحث اصلی و چند مبحث اضافی وجود دارد. مباحث اضافی قوانین موجود در چاچالک و عادات و رسوم آنها را بیان میکند که اگرچه به تنهایی جالب و بامزهاند، در روال داستان گاهی واقعاً اضافی به نظر میرسند. خواندن یک رمان صد و نود صفحهای که بخش زیادی از ان به این قوانین پرداخته و مقدار کمتری داستان را شرح میدهد، میتواند برای مخاطب نوجوان کسلکننده باشد. البته نباید نکات مثبت کتاب را نادیده بگیریم. اسامی خاص و جالبی که اکبرپور برای شخصیتهای چاجالکی در نظر گرفته، ویژگیهای رفتاریشان و گوشه و کنایهای که گاهی به مسائل اجتماعی زندگی امروزی میزند، در نوع خود بسیار خواندنی و جذاب است.
26- من یک گوزن بودم/ افق 1395
روند تولید این کتاب کمی متفاوت از سایر کتابهای تصویری بوده است. به این شکل که نرگس محمدی، تصویرگر کتاب، تصویرهای این کتاب را کشیده و سپس از نویسندگان خواسته برای این تصویرها داستانی بنویسند. تصویرگریهای نرگس محمدی در این کتاب بسیار هنری و تا حدی بزرگسالانهتر از یک کتاب تصویری کودک است. به همین دلیل هم خیلیها کتاب را مناسب گروه سنی ه و د میدانند. داستان کتاب دربارهی دشتی است که گوزنها در آن مشغول چرا هستند اما ناگهان پادشاه همراه تیم شکارش به دشت میآید و گوزنها را شکار میکند. در این میان یکی از گوزنها که زخمی شده، متوجه پادشاه میشود که زخمی در گوشهای افتاده است. او به کمک پادشاه میرود و همین باعث ایجاد مهر و محبتی بین آنها میشود. دشت گوزنها دیگر هیچوقت مثل سابق پر از گوزن نمیشود و این یکی از صحنههایی است که مخاطب را ناراحت میکند. همچنین گوزنی که شخصیت اصلی داستان است چندین بار در طول داستان خودش را گوزن مرده خطاب میکند و این هم به بار غم داستان اضافه میکند. این کتاب تصویری با همهی زیباییهایش، کتاب غمگینی است؛ چراکه به موضوع غمگینی، یعنی شکار، میپردازد.
27- غولماز/ هوپا 1396
فرق غولماز اکبرپور با دیگر آثارش این است که در این کتاب خبری از یک داستان رئال یا یک داستان تقریباً فانتزی نیست. غولماز اثری کاملا فانتزی است که در دنیای غولها سپری میشود. غولهایی که در سیاغدره زندگی میکنند و برای خودشان مسائل و مشکلاتی دارند. پشت جلد کتاب توضیح داده است که غولها به سربازی میروند و مجبورند کارهای خاصی مثل نگهبانی دادن یا شستن دستشوییها را انجام بدهند و در نهایت یک بچهی آدمیزاد را درسته قورت بدهند. مخاطبی که با توجه به این توضیح کتاب را انتخاب کند، توقع دارد داستانی دربارهی سربازی غولها بخواند اما یکی از ویژگیهای نه چندان جذاب غولماز این است که به یک موضوع نمیپردازد. در واقع ماجرای سربازی غولها در همان صفحات نخست تمام میشود و بعد ماجرای شیشهی عمر غول سپید، انتخاب رئیسجمهور، جنگ با غولهای بنفش و ماجراهای دیگر پیش میآید. این سلسهی اتفاقها شاید برای مخاطب نوجوان کمی خستهکننده باشد. اکبرپور در زبان و لحن داستان هم سعی کرده است فانتزی و نوآورانه برخورد کند. غولها که احتمالاً به حرف «غ» علاقهی خاصی دارند واژههای فراوانی از «غ» ساختهاند. مثل آفالاغ، آدیماغ و... اما تفاوت گفتار آنها با انسانها در همین واژههای «غ» دار و چند صوت و آوا خلاصه میشود و در حرفزدن و جملهبندی ورفتارهایشان فرق چندانی مشاهده نمیشود. از طرفی شاید بتوان گفت با توجه به گروه سنی مخاطب کتاب، همین حد از تخیل برایشان کافی است و از طرفی شاید برخی بگویند این کار باعث نصفه و نیمه بودن فانتزی اثر شده است. به طور کلی حسی که با خواندن این کتاب به خوانندهی آثار اکبرپور دست میدهد این است که اکبرپور در نوشتن داستانهای واقعگرایانه موفقتر ظاهر شده است.
28- ازدواج با خورشید/ طوطی 1396
ازدواج با خورشید بر اساس یک افسانه نوشته شده است. موشی که شخصیت اصلی داستان است، میخواهد با قویترین موجود جهان ازدواج کند. به همین خاطر سراغ خورشید و ابر و باد و کوه و... میرود اما در نهایت میفهمد که بهترین انتخاب یک موش است. اکبرپور در ازدواج با خورشید نه زیادهگویی کرده است و نه کمگویی. داستان با جملههای ساده و روان و تصویرگریهای زیبا پیش میرود و با توجه به موضوعش که معمولاً برای کودکان جذاب است، مخاطب را به راحتی جذب خودش میکند. تنها ایرادی که میتوان به این اثر گرفت، طرح جلد آن است که ارتباطی با نام داستان ندارد و مخاطبی را که بیخبر از موضوع داستان است جذب نمیکند، همچنین به زیبایی متن و تصاویر موجود در صفحات داخلی کتاب هم نیست.
29- من مترسکم ولی میترسم/ طوطی 1396
مترسکها از شخصیتهای داستانی هستند که از گذشتههای خیلی دور تا کنون توانستهاند در ادبیات کودکان نقش بازی کنند. این داستان هم ماجرای یک مترسک است. مترسکی که برخلاف سایر مترسکها به جای اینکه موجودات دیگر را بترساند، خودش میترسد؛ ترس از تنهایی! چیزی که بسیاری از کودکان هم با آن درگیرند. درست از زمانی که دهقان مترسک را در مزرعه میسازد، او میخواهد دوستی برای خودش پیدا کند اما همهی موجودات از او فرار میکنند. حتی دخترِ دهقان هم از او میترسد و همین مترسک داستان را افسرده و غمگین میکند. تا اینجای داستان شاید زیاد خلاقانه و خاص نباشد اما روزی طوفان میشود و باران پایههای مترسک را سست میکند و باد او را با خودش به هوا میبرد. پایان این داستان با همهی سادگیاش از جذابترین پایانهای داستانهای اکبرپور است. اکبرپور به عنوان راوی با مخاطب حرف میزند و به او میگوید که شاید اگر درست به آسمان شهرش نگاه کند، مترسک را آن بالا ببیند. در واقع تمام غصهی داستان را با یک پایان نسبتاً خوشبینانه از بین میبرد و یک ماجرای تلخ را به شیرینترین حالت ممکن نشان میدهد.
30- باغ آدمیزاد/ نردبان 1397
باغ آدمیزاد یکی دیگر از داستانهایی است که در آن اکبرپورِ نویسنده به عنوان یکی از شخصیتهای داستان، وارد کتاب شده است. ماجرای کتاب از این قرار است که انسانها بچهپلنگی را با خود میبرند تا در باغوحش بیندازند. حیوانات جنگل به فرماندهی پلنگبانو تصمیم میگیرند بچهپلنگ را آزاد کنند و در عوض آدمها را توی قفس بیندازند تا یک درس حسابی به آنها داده باشند. یکی از این آدمها اکبرپور است که دارد این ماجرا را تعریف میکند. این کتاب با وجود بامزه بودن محتوا و تصاویرش، یک ماجرای واقعی محیط زیستی را بیان میکند. در واقع به جای اینکه یک مفهوم محیط زیستی به صورت مستقیم به کودکان آموزش داده شود، این کتاب تصویری زیبا با داستان ساده اما جذابش، این کار را میکند. فرق این کتاب با سایر کتابهایی اکبرپور که خودش به عنوان شخصیت داستانی در آنها حضور داشت این است که این بار تصویرگر اثر، تصویر اکبرپور را هم به عنوان یکی از انسانهای داخل قفس، در یکی از صفحات کتاب کشیده است و این حرکت برای مخاطبی که نویسنده را بشناسد، کار بسیار بامزهای به نظر میرسد.