شهرستان ادب به نقل از باسلام: این روزها نام رمان آوازهای روسی زیاد شنیده میشود. بهخصوص که در یازدهمین دورۀ جایزۀ جلال از این اثر تقدیر شد. نویسندۀ این کتاب احمد مدقق است که کتابش را در بازار باسلام هم عرضه میکند. در چند خط زیر، معرفی کوتاهی از این رمان و حال و هوای آن را نوشتهایم.
فرقی نمیکند با ادبیات داستانی افغانستان مواجههای داشته باشید و یا خیر. رمان آوازهای روسی به قلم احمد مدقق تجربۀ تازهای از خواندن دربارۀ قصههای افغانستان است. این رمان ۲۳۸ صفحهای دربارۀ جایی است که که سالهاست قصههایش در دام کلیشه دست و پا میزند. رمان آوازهای روسی نه که از جنگ نگوید، که میگوید، اما دست گذاشته است روی دورهای از تاریخ که در عین نزدیکی کمتر از آن شنیدهایم.
خلاصهای از رمان:
اسم شخصیت اصلی رمان یعقوب است. شخصیتی سرگردان که همچون تاریخ زندگی کشورش بیراهههای بسیاری را تجربه کرده است. رمانی که رنجی چندسویه را روایت میکند. از عشق هایی که ناکام میماند. دوستیهایی که تباه میشود و امیدهایی که همواره یأس در چشمشان پیداست.
یعقوب با اینکه از سنتهای جامعه میگریزد، در دانشگاه ادبیات میخواند و به ایدههای نو و اجتماعی پناه میبرد، حتی به اینها هم پشت کرده سلاح به شانه میاندازد تا در میانۀ میدان مرد رزم شود، اما اضطراب وجودی و جای ناسور عشق در تمام کتاب پیداست و آنطور که باز به اول میآید، بیهوده بودن تمام این تلاشها و گریزها را نشان میدهد.
در این رمان دغدغهای هستیشناختی گریبان یعقوب را میگیرد که انگار او همواره همان جاییست که بوده است. در قعر درهای تنگ، در قریهای به نام ورث درحالیکه چشم به آسمان باریک بالای سرش دارد با خنجری بر پشت و گوش خوابانده است به باد که صدایی از معشوق برایش بیاورد.
نثر خاص فارسی رمان آوازهای روسی
زبان فارسی در این کتاب نیز خود تجربۀ متفاوتی است از فارسی خواندن. نثری که کمی شاعرانه است و از هجمۀ آن همۀ ناملایماتی که در روایت جاری است میکاهد و کشف بعضی واژهها حظ دیگری از خواندن ادبیات کشوری همزبان میتواند باشد.
نمونهای از نثر این کتاب:
«... بیا قصه کنیم. ما نان چاشتمان را در طعامخانه خوردهایم. رفتهایم سیگرت بعد از نان چاشتمان را بکشیم. من به شوخی بگویم سیگرت آمریکایی را با گوگرد روسی روشن کنیم. تو هم خنده کنی و... . حالا که دیگر نه سیگرتی مانده، نه گوگردی. بیا برگردیم به حیاط خانهتان. انیسگل و ماهگل کجا هستند؟ مرا یادشان میآید؟ هنوز هم انتظار مجلههای رنگی را که خریدهام میکشند؟ من برایت از پل باغ عمومی مجلههای چاپ ایران خریدهام و ترجمهای تازه از رُمانی روسی. برای شما که کورس زبان روسی گذاشتهاید باید وسوسهانگیز باشد. میگویی این هفته با خودت بیاور به جلسه... »
آوازهای روسی توانست در یازدهمین دورۀ جایزۀ جلالآلاحمد تقدیر شود و خواهد توانست امیدی بر نگاهی جدیتر به ادبیات افغانستان و تاریخی باشد که در انتظار روایت شدن است. اگر یک رمانخوان حرفهای هستید و میخواهید اثری متفاوت بخوانید، خواندن رمان آوازهای روسی را توصیه میکنیم.