شهرستان ادب: این هفته در بیست و پنجمین مطلب «در اخبار نبشته است»، خبرهایی داریم از رمان اول نویسنده جوان ویتنامی درباره جنگ ویتنام، انتشار کتابی برای یادآوری اشغال فلسطین، دلیل محبوبیت اورول، ترامپ و آزار اخلاقی یک خانم نویسنده، و روایت یک دیدار از زبان شاعر افغانستانی . از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید: 1 یک نویسنده و شاعر جوان ویتنامی، در نخستین رمان خود از رنجهای مردمان این کشور در جنگ با آمریکا سخن گفته است؛ موضوعی که نشان میدهد بهرغم گذشت بیش از نیم قرن، نسل جدید ویتنام هنوز ستمهای آن دوره را از یاد نبرده است و میکوشد آن را به نسلهای آینده منتقل کند. اوشن وونگ در مصاحبهای توضیح داده است که برای نگارش این رمان، روزها درس میخوانده و کار میکرده است و شبها تا دیروقت بیدار میمانده است تا داستان خود را روایت کند. اوشن وونگ، در رمان «روی زمین، ما مدتی کوتاه زیباییم»، کمابیش از زندگی خودش میگوید: راوی داستان نویسندهای تقریباً سی ساله در خانوادهای فقیر زندگی میکند، مادرش در آرایشگاهی زنانه مشغول به کار است و هنوز دچار مصایب جنگ ویتنام و بمب ناپالم است. به همین دلیل گاه فرزند خود را کتک میزند. این رمان، در حقیقت نامهای است به این مادر. تمامی این اتفاقات در زندگی وونگ رخ داده است. سؤال محوری نویسنده چنین است: با چنین زخمهایی، چگونه میتوان عشق ورزید؟ خانوادۀ نویسنده و راوی داستان که اهل ویتنامند، همگی زخمی این جنگ خونین هستند: مادربزرگ در ویرانیهای حاصل از جنگ به فحشا وادار شده است، مادر علاوه بر رنجهای روحی، دچار سرطان شده است، نیز پدر خانواده که همسر و فرزندان خود را رها کرده است، به همین بیماری مبتلاست. علت بیماری این زوج «عامل نارنجی» است؛ همان سم مهلکی که ارتش آمریکا در جنگ ویتنام به مدت ده سال بر سر مردم این کشور میریخت و صدها هزار نفر را به کام مرگ برد و هنوز نیز بسیاری با عوارض آن دست و پنجه نرم میکنند. اوشن میگوید: «خانوادههای ویتنامی مهاجر همگی دچار فقر و فلاکت بودند. حتی تلویزیون نداشتند. مادربزرگ برای سرگرمی من، قصههای عامیانه تعریف میکرد. ناگهان صحبت خود را قطع میکرد و توضیح میداد: «البته این اتفاق بعد از ناپالم افتاد». من همیشه میپرسیدم: «ناپالم دیگر چیست؟» زنان خانواده همگی تنها و ناتوان بودند، مردانشان یا کشته شده بودند یا ترکشان کرده بودند. برایشان فقط همین قصهها باقی مانده بود». 2 حالا که صحبت از مقاومت ضدّ قوای اشغالگر سخن به میان آمد، باید بگوییم که کتاب تازهای دربارۀ سرزمین اشغالی دیگری منتشر شده است و از قضا، هدف آن نیز روایت دستِاول ماجراست، مبادا این اتفاق در ذهن نسلهای جدید فراموش شود: بهتازگی کتابی منتشر شده است که «فلسطین: خاطرات 1948، بیتالمقدس 2018» نام دارد و گواهی دستِاول کسانی است که در زمان اشغال این سرزمین حضور داشتهاند و آن روز را به خاطر دارند. روزنامۀ لیبراسیون در مطلبی با اشاره به انتشار این اثر نوشته است: «هر چه زمان بیشتری میگذرد، ما کمتر از فلسطین حرف میزنیم. اهالی سرزمینی که اسراییل اشغالش کرده است و بخشی از آنان در کشورهای همسایهشان پناه گرفتهاند، روزبهروز در رسانهها و در افکار عمومی، ناپیداتر میشوند و صدا و امید خود را از دست میدهند». این روزنامۀ فرانسوی ادامه میدهد: «نیز عمر شاهدان دستاولِ "نکبه" (یا نکبت به معنای فاجعه، عبارتی است که فلسطینیها برای ایجاد کشور [جعلی] اسراییل در 1948 به کار میبرند)، بهزودی به پایان میرسد. اگرچه خاطرات خانوادگی این افراد، نسلبهنسل، همراه با کلید خانۀ گمشده منتقل میشود، اما خطر پاره شدن نوار این خاطرات همواره وجود دارد. به همین خاطر نگارش کتاب «فلسطین» اهمیت دارد. در این کتاب، گواهی هجده مرد و زن فلسطینی که اغلبشان آن دوران را زیستهاند، جمعآوری شده است». لیبراسیون این کتابِ مهم را «تجسم تمامعیار کلمۀ عربی "الصُمود" به معنای "مقاومت"» نامیده است. این کتاب را انتشارات هسپروس، ناشر نویسندگانی چون دیکنز، داستایفسکی، تولستوی و آلدوس هاکسلی، در 128 صفحه منتشر کرده است. 3 رمان «1984» اثر جورج اورول امسال هفتاد ساله شد و با این حال به نظر میرسد این کتاب، پیشگویانه به دوران امروز پرداخته است. اورول در این قصه، از آیندهای میگوید که حکومتی استبدادی بر ذهن و عصبها و زندگی شهروندان، حتی درون خانههای آنها، نظارت دارد. وضعیتی که با سیطرۀ شبکههای اجتماعی و نیز رسواییهای برخی دولتهای غربی مشابه امروز است. بنابراین شاید هیچ جای شگفتی نباشد که رمان «1984» در 2013 و همزمان با افشاگری اسنودن دربارۀ جاسوسی دولت آمریکا از مردم، به صدر فهرست پرفروشها بازگشت. دو سال پیش نیز، همزمان با برخی دروغگوییهای ترامپ، این کتاب دوباره پرفروش شد. اما دلیل فروش و محبوبیت این کتاب چیست؟ وبگاه مشیبل کوشیده است به این پرسش پاسخی بدهد. در رمان اورول، حتی تلویزیونهای خانگی از مردم جاسوسی میکنند و اگر کسی اندکی نارضایتی نشان دهد، به مقامات اطلاع میدهند. بنابراین آیا امروز ما با حضور شبکههای اجتماعی در زمانهای شبیه «1984» زندگی میکنیم؟ پروفسور جین سیتون مدیر بنیاد اورول و استاد تاریخ رسانۀ دانشگاه وستمینستر میگوید: «خیر، ما در چنین زمانی زندگی نمیکنیم. شبکههای اجتماعی مثل یک عضو جدید خانواده در کنار ما حاضرند، ولی بازهم نمیتوان گفت که آنها بر ما نظارت دارند». سیتون میافزاید: «بسیاری از خوانندگان به فصل پایانی کتاب اورول توجه نمیکنند که آیندهای ترسیم شده است که در آن برادر بزرگتر و ناظر بر اعمال ما، دیگر وجود ندارد. شاید مردم به این آینده امیدوار هستند؛ آیندهای که ممکن است بهتر از زمان حال باشد و احتمالاً یکی از دلایل اصلی علاقۀ مردم به نوشتههای اورول به خاطر همین امیدواری به آینده باشد. او مردم را به آیندهای روشن امیدوار میکند». 4 کمابیش هفتهای نیست که دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده، رسوایی اخلاقی تازهای نیافریند. گسترۀ فساد او محدود به مشاهیر حوزۀ سینما و موسیقی نیست و این بار، یک نویسنده به نام جین کارول اعلام کرده است که ترامپ سالها پیش او را آزار داده است. احتمالاً خبر دارید که رییسجمهور آمریکا در هفتۀ گذشته، این اخبار را طبق عادت «دروغ» نامید و گفت که این خانم نویسنده هیچ شاهد و مدرکی برای ادعای خود ندارد. ادعای ترامپ باعث شد تا دو زن در حمایت از خانم کارول به میدان بیایند و اعلام کنند که سخنان او را تأیید میکنند. این دو زن که با روزنامۀ نیویورکتایمز صحبت کردهاند، توضیح دادهاند که کارول حدود بیست سال قبل به آنان گفته بود که ترامپ او را در یک فروشگاه لباس آزار داده است. این دو زن در آن زمان، هر کدام به خانم کارول توصیهای کردهاند؛ یکی از آنها، لیزا بِرنباک، که خود نویسنده است به کارول گفته بود که پلیس را در جریان بگذارد و دیگری، کارول مارتین، که گویندۀ اخبار است، از او خواسته است تا سکوت کند؛ چون ترامپ مردی قدرتمند است و ممکن است برای او دردسری ایجاد کند. جین کارول درحقیقت یکی از چندین زنی است که تاکنون رییسجمهور آمریکا را به آزار اخلاقی متهم کردهاند. او درمجلۀ نیویورک بخشی از خاطرات خود را منتشر کرد و در آن به این ماجرا اشاره کرد. کارول گفته است که در دهۀ نود میلادی برای شکایت از ترامپ به دادگاه نرفت، چون میترسید که این مرد ثروتمند از او انتقام بگیرد.
5 همانطور که قبلاً نیز دیدهاید و خواندهاید، ما میکوشیم در این ستون خبرهایی از ادبیات افغانستان نیز داشته باشیم. امسال کشور همزبان و همسایه، در نمایشگاه کتاب نیز حضوری پررنگ داشت. چندین ناشر از درون افغانستان و ناشرانی از مهاجران افغانستان در این جشن بزرگ کتاب شرکت کرده بودند. بدین خاطر باید به اهالی ادبیات و فرهنگ این کشور تبریک بگوییم. همچنین در دیدار امسال شاعران با مقام معظم رهبری، محمدسرور رجایی، شاعر افغانستانی، نیز حاضر بود و کتاب تازۀ خود را با عنوان «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد. رجایی ماجرای گفتوگوی کوتاه خود با رهبر انقلاب را چنین شرح داده است:
«وقتی کتاب را به ایشان دادم، گفتم: "این کتاب مجموعهای از خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است". آقا فرمودند: "احسنت". از من پرسیدند: "ساکن کجایی؟" گفتم: "تهران."حضرت آقا همانطوری که کتاب را تورق میکردند، در توضیح عکس شهید احمدرضا سعیدی گفتم: "این شهید ایرانی است که در افغانستان شهید شده و مزارش هم در افغانستان است." ایشان پرسیدند: "چه وقت پیش شهید شده است؟" گفتم: "سال 1359 در زمان تهاجم شوروی به افغانستان". بهدقت به عکسهای کتاب و متن کتاب نگاه کردند و در پایان فرمودند: سلامم را به بچههای افغانستان برسان. این کتاب را هم میخوانم». مطالب این هفته، از نوشتههای هفتۀ گذشتۀ خبرگزاری فارس، ایبنا، گاردین، نیویورکتایمز، لیبراسیون، رویترز، مشیبل و با همکاری گروه ترجمۀ شهرستان ادب گردآوری شده است.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز