با حضور «سیدمجید پورطباطبایی»، «وحید یامینپور» و «محمدقائم خانی» در ترنجستان سروش
شهرستان ادب: نشست نقد و بررسی رمان «پس از بیستسال» نوشتۀ «سلمان کدیور» در ترنجستان سروش برگزار شد. در این نشست «وحید یامینپور» و «سیدمجید پورطباطبایی» بهعنوان منتقد، حضور داشته و اجرای جلسه نیز بر عهدۀ «محمدقائم خانی» بود.
در ابتدای این نشست، به دعوت محمدقائم خانی، سلمان کدیور پشت تریبون حاضر شد و قسمتی از رمان را برای حاضران خواند.
سیدمجید پورطباطبایی آغازگر جلسۀ نقد بود. پورطباطبایی ابتدا خود را در مواجهه با آثار داستانی، سختگیر و جدی خواند و اظهار کرد که اهل تمجید و تعریف نیست. وی در ادامه، نتیجهگیری کلی خود از این رمان را بیان کرد و رمان «پس از بیستسال» را رمانی بسیار خوب خواند. پورطباطبایی با مقدمهای سخنان خود در مورد رمان «پس از بیستسال» را آغاز کرد. او به فعالیت خود در اوایل سال 1358 اشاره کرد که بهعنوان کتابدار در یکی از هنرستانهای تهران مشغول بود و افزود: «متأسفانه آثاری که آن زمان در دسترس کتابخوانها بود، اشاعهدهندۀ ناهنجاری اخلاقی و اجتماعی یا ترویجدهندۀ افکار مارکسیستی بود و من بهعنوان کتابدار، مستأصل میماندم که چه کتابی را بهعنوان ادبیات داستانی به یکهنرآموز سال اول یا دوم هنرستان معرفی کنم». وی در ادامه گفت: «اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را خیلی تقلیل دهیم، میتوانیم اظهار کنیم از حداقل تأثیرهای انقلاب اسلامی، ظهور و رشد نویسندههایی است که بر مدار اسلام و انقلاب اسلامی مینویسند و امروز دست ما برای معرفی آثار ادبیات داستانی همچون اثر آقای کدیور برای نوجوانان و جوانانمان باز است».
تصویری واقعی از ابوذر
این کارشناس در ادامۀ سخنانش گفت: «قبلاً در مصاحبهای ابوذرِ پس از بیستسال را با ابوذرِ سریال امامعلی (ع) مقایسه کرده بودم. شخصیتی که باعنوان «ابوذر» در سریال امامعلی (ع) نشان داده شده، آن ابوذری نیست که مدینه را علیه معاویه شورانده بود، اما ابوذری که سلمان کدیور در این رمان به ما نشان میدهد، به «ابوذر» تاریخی بسیار نزدیک است. این، همان شخصیتی است که معاویه در اثر اقداماتش، پایههای حکومت خود را متزلزل میبیند. یکی از نقاط قوت اثر این است که شخصیتهای شاخص صدر اسلام، خصوصاً یاران امامعلی (ع) را بهخوبی نشان داده و این شخصیتها به وجهۀ تاریخیشان نزدیکترند».
پورطباطبایی در ادامه به خط سیر رمان اشاره کرد و گفت: «یکی دیگر از نقاط مثبت این رمان در عین مفصلبودن آن، این است که آقای کدیور خط سیر رمان را در طول این اثر، گم نکرده است. شخصیتهای این رمان بهتدریج رشد کرده و به نتیجه رسیدهاند. حسن این قضیه این است که ما در ضمن اینکه یکرمان میخوانیم، تاریخ نمیخوانیم».
پورطباطبایی افزود: «یکی از مشکلات نویسندگانی که رمان تاریخی مینویسند این است که وقتی میخواهند کاملاً به تاریخ وفادار بمانند، دیگر اثر آنها رمان نیست. اگر بخواهند از قوۀ تخیل خود استفاده کنند، متهم به تحریف در تاریخ میشوند، اما اتفاقی که در رمان پس از بیستسال افتاده این است که حتی اگر برخی شخصیتهایش تخیلی باشند، نویسنده بهگونهای از آنها استفاده کرده که خواننده با آنها همراه میشود و حس تخیلیبودنشان به خواننده منتقل نمیشود».
این منتقد به ارتباط و نمود عینی برخی از وقایع این رمان با عصر حاضر اشاره کرد و گفت: «ما امروزه نمونههایی از آدمهای سال چهلم هجری را در زندگی و جامعۀ خود میبینیم. آدمهایی که بین دین و دنیا گیر کردهاند و بهراحتی دین خود را به دنیا میفروشند. آدمهایی که به حقیقتهایی رسیدهاند، اما به دلایلی تردید و مماشات میکنند و در بیان حقیقت و ایستادن در مقابل ناحق، جسارت لازم را ندارند. ما نمونههایی از همین افراد را در جامعه و انقلاب خودمان میبینیم».
تاریخ، حکمت و کلام؛ سهوجه مهم رمان «پس از بیستسال»
در این قسمت از نشست، محمدقائم خانی با طرح سؤالی از وحید یامینپور، دیگر منتقد جلسه گفت: باتوجه به تجربۀ شما در نوشتن رمانی که با تاریخ نسبت داشت، تحلیل شما از نسبت رمان پس از بیستسال با تاریخ چیست و آیا این نسبتهای تاریخی میتواند با تاریخ معاصر ما ارتباط داشته باشند؟
وحید یامینپور ابتدا بابت نوشتن این رمان به سلمان کدیور تبریک گفت و افزود: «این رمان حجیم، این قدرت را دارد که خواننده را پای خواندنش نگه دارد».
وی افزود: «اولین نکتهای که باید در مورد این کتاب بگویم این است که این کتاب، صرفاً یکرمان تاریخی نیست و واجد مباحث حکمی در حوزۀ انسانشناسی است و این مسئله برای این رمان ارزش محسوب میشود. مسئلۀ دیگر اینکه، این رمان از مباحث کلام اسلامی و کلام شیعی نیز غنی است. بهطورکلی میشود گفت که این رمان، سهوجهی است. رمانی است در حوزۀ تاریخ، حکمت و کلام».
یامینپور، «سادهانگاری دربارۀ تحولات تاریخی» را یکی از آسیبهای معمول رمانهای تاریخی خواند و گفت: «رمان پس از بیستسال، بری از این آسیب است و این رمان توانسته سادهانگاری دربارۀ برخی تحولات تاریخی را برطرف کند و در پیچیدگیها عمیق شود». یامینپور در ادامه با اشاره به صحبتهای پورطباطبایی دربارۀ ابوذر و مقایسۀ شخصیت ابوذر در این رمان و سریال امامعلی (ع) گفت: «با آن بخش از صحبتهای آقای پورطباطبایی در این مورد که سریال امامعلی (ع) نتوانسته چهرهای درست از ابوذر را نشان دهد موافقم، ولی در این رمان هم کاش میشد بیشتر به شخصیت ابوذر نزدیک شد. شخصیت اجتماعی، عدالتخواهی، سادهزیستی و زهد ابوذر در این رمان بهخوبی گفته شده، اما من انتظار داشتم به شخصیت معنوی ابوذر بیشتر پرداخته میشد».
توضیح دقیق دیوانسالاری اموی
یامینپور به مهمترین مزیتهای رمان پس از بیستسال اشاره کرد و گفت: «یکی از مهمترین مزیتهای این رمان، توضیح دقیق دیوانسالاری اموی ست. بنیانگذاری یکدیوانسالاری خاص اموی، آسیب درازمدتی است که در طول تاریخ اسلام بوده است و این دیوانسالاری پس از بنیامیه باقی مانده و بسیاری از آسیبهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در طول تاریخ نشأتگرفته از همان دیوانسالاری است. این رمان، خیلیخوب به این مسئله پرداخته است. رد این دیوانسالاری را میشود در شخصیتهای سیاسی گرفت و به شخصیتهای معاصر رسید که سیستمهای سیاسی چگونه خود را پایدار میکنند.
دومین مزیت مهم این رمان از منظر من، مؤمنین متوسط و مؤمنین قدرتمند است. در این کتاب بهضوح میبینیم که مؤمنین ضعیف، بهطورکامل جذب سیستم طاغوت میشوند و مؤمنین متوسط، توانایی حل مسئله را ندارند و خودشان را از معرکه بیرون میکشند. رد این مسائل را در تاریخ معاصر هم میشود گرفت.
سومین مزیت مهم این رمان، دقت در ریشههای اخلاقی گرایشهای سیاسی است. این همان بحث حکمی در حوزۀ انسانشناسی است و ارزش روانکاوانه دارد. این مسئله، نشان میدهد که چطور یکحسادت و کینۀ کهنه، سالها بعد در دوراهی حساس، تبدیل به یکتصمیم تاریخی میشود و فرد، یا به سمت امیرالمؤمنین علی (ع) میرود یا سمت معاویه. در چندجای کتاب بهخوبی نشان داده میشود که چطور یکضعف اخلاقی، آدمهای بزرگ را زمینگیر میکند و نمیتوانند تصمیم درست را بگیرند.
یکی دیگر از مزیتهای رمان، این است که نویسنده در چندجای کتاب بهخوبی نشان داده که چطور یکواقعۀ تاریخی در دورۀ خودش وارونه میشود که قتل عثمان، گردن امیرالمؤمنین علی (ع) میافتد و به همان بهانه، شام علیه امیرالمؤمنین بسیج میشود. یکی از مسائل مهم این کتاب، پرداختن به بحث تحریف تاریخ و جنگ روانی معاویه و عمروعاص علیه امیرالمؤمنین علی (ع) است. این رمان، بهخوبی از عهدۀ پرداختن به این مسئله برآمده است.
دوگانۀ عدالت و امنیت، دوگانۀ حق و مصحلت
یامینپور در پایان سخنان خویش، به مسئلۀ دوگانۀ عدالت و امنیت در این رمان پرداخت. او افزود: «کسانی هستند که با دغدغۀ ارزشها بهخصوص ارزش عدالت، به برهمزدن امنیت محکوم میشوند و تفکیک این دو، مرزهای مشخصی ندارد. شما وقتی حکومت و سیستم را با دغدغۀ عدالت نقد میکنید، به برهمزدن امنیت و تشویش اذهان محکوم میشوید. این مسئله، مسئلۀ امروز ما نیز هست.
مسئلۀ دیگر، دوگانۀ حق و مصلحت است که باز مسئلۀ امروز ما نیز میباشد. این دوگانه هم در این کتاب مطرح شده است. برای مثال، اشعث؛ اشعثی که تکلیفش در تاریخ مشخص است و بههیچوجه در کنار امیرالمؤمنین علی (ع) قرار نمیگیرد. در برههای مجبورید برکنارش کنید و در برههای مجبورید منصوبش کنید. بهنظرم این رمان، این مسئله را روشنتر کرده است.
در پایان این نشست، پورطباطبایی سخنان خود در مورد این رمان را جمعبندی کرد. به اعتقاد پورطباطبایی، مسئلۀ دیوانسالاری معاویه، برخوردهای معاویه با مسائل مختلف، پرداختن به مسئلۀ «سلیم» و انتخاب وی بهعنوان فرمانده در جنگ رومیان، حدوداٌ تعداد 350 صفحه را به خود اختصاص داده و میتوانست با اجمال بیشتری مطرح شود. در پایان، پورطباطبایی به سلمان کدیور توصیه کرد تا دهسال امامت امامحسنمجتبی (ع) و شهادت ایشان و همچنین تحمل دهسال حکومت معاویه توسط امامحسین (ع) و تحملنکردن حکومت یزید توسط ایشان را موضوع بعدی رمان دینی خود قرار دهد.
گزارش مشروح و تصویری: شهریار شفیعی