موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
پروندۀ رمان فانتزی

سراب فانتزی به سبک غربی | یادداشتی از محمدجواد بافرونی

11 شهریور 1398 15:50 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 3.75 با 8 رای
سراب فانتزی به سبک غربی | یادداشتی از محمدجواد بافرونی

شهرستان ادب: در ادامۀ پروندۀ فانتزی سایت شهرستان ادب، یادداشتی می‌خوانیم از آقای محمدجواد بافرونی که به آسیب‌شناسی ادبیات فانتزی غربی پرداخته‌اند و پاسخ به این سؤال که چرا مدل غربی ژانر فانتزی، قادر به پرکردن خلأهای معنوی نسل جوان نیست. این یادداشت را با هم می‌خوانیم: 

انسان موجودی با دوبعد مادی و معنوی (روحانی) است. بشریت در هریک از این ابعاد به مسائل مختلفی نیاز دارند که هریک نیازمند توجه خاص خود هستند. مجموعه‌نیازهای انسان به دودستۀ مادی (نشأت‌گرفته از بعد مادی) و معنوی (نشأت‌گرفته از بعد معنوی) قابل تقسیم است. برای مثال از بین نیازهای مادی می‌توان به خوراک، پوشاک و غریزۀ جنسی و از نیازهای معنوی می‌توان به نیاز به آرامش و نیاز به محبت اشاره کرد.

عموماً بیشتر توجه انسان‌ها به نیازهای مادی است تا نیازهای معنوی، لیکن ذات انسان به‌گونه‌ای است که در درازمدت نیازهای معنوی انسان از نیازهای مادی آن بسیار اثرگذارتر است. 

یکی از نیازهای اساسی انسان به‌عنوان موجودی روحانی، ارتباط با ماورا و غیب است. انسان‌ها با رفع این نیاز می‌کوشند تا اولاً برای زندگی و تصمیم‌های خود مفهوم و هدفی ارزشمند پیدا کنند و ثانیاً با اتکا به آن در ناملایمات زندگی، دلی آرام و بی‌اضطراب داشته باشند. این نیاز در جوامع کنونی از گذشته شدیدتر شده است. به‌نظر نگارنده دلایل اصلی این تغییر به شرح زیر است:

1ـ نامعلوم‌بودن سرنوشت افراد و جوامع: افزایش مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی در کشورها موجب شده تا مردم این زمان، اضطراب بسیار بیشتری نسبت به چنددهۀ گذشته داشته باشند. به‌همین‌دلیل نیاز آن‌ها به ارتباط با ماورا به‌عنوان عاملی قابل اتکا در شرایط پربحران فعلی بیشتر شده است.

2ـ غلبۀ مادی‌گرایی بر معناگرایی در تمامی شئون زندگی مدرن: در اکثر حکومت‌های دنیا شئون زندگی انسان براساس مادی‌گرایی (عدم وجود غیب و وحی) طراحی شده است. این طراحی منجر به عدم توجه به نیازهای معنوی مردم شده است و هرچه این عدم توجه بیشتر شود، نیاز مردم به برقراری دوبارۀ ارتباط با غیب قوی‌تر می‌شود.

3ـ افراد در جوامع امروزی منزوی‌تر شده‌اند و انزوا نیز قوۀ تخیل را تقویت می‌کند: می‌توان نمونۀ بارز افزایش این نیاز را در ظهور پدیده‌هایی مانند داعش و عرفان‌های نوظهور در سال‌های اخیر دانست. امری که متعلق به یک‌کشور نبود و گستردگی آن تمام کشورها را در برگرفت. این نیاز در کشور ما نیز وجود دارد و یکی از راه‌های پاسخ به این نیاز، استفاده از ادبیات فانتزی است.

 

مشکلات استفاده از مدل‌های موجود برای نگارش رمان فانتزی

 باید توجه داشت که حداقل دوعامل از سه‌عاملی که موجب افزایش نیاز مردم به ارتباط با ماورا شده، به‌صورت مستقیم از مدرنیسم حاصل شده است. جای تعجبی ندارد که از بین کشورهای دنیا عموماً کشورهای غربی بیشترین نیاز را به ادبیات فانتزی دارند (و درنتیجه بیشترین تجربه را در نگارش آن دارند)، لیکن استفاده از مدل غربی داستان‌های تخیلی در جوامع اسلامی (خصوصاً در تمدن اسلامی) به دلایل زیر کاملاً غیرممکن است:

1ـ رفتار بسیاری از موجودات موهومی استفاده‌شده در این داستان‌ها با معارف اسلامی کاملاً در تضاد است. طبق آموزه‌های دینی بسیاری از این موجودات یقیناً وجود ندارند (مانند خدایان، الف‌ها، زامبی‌ها و...). از بین سایر موجودات برخی وجود دارند، ولی قابلیت ایجاد تأثیر در عالم ماده را ندارند (مانند ارواح)؛ برخی قابلیت تأثیر دارند، ولی تنها در راه خیر می‌توانند آن را استفاده کنند (مانند فرستگان) و سایر موجودات موهومی، تنها قادر به ایجاد تغییرهای محدود در دنیا هستند (مانند اجنه).

2ـ در معارف اسلامی، انسان موجودی با قابلیت‌هایی بی‌شمار است. بنابراین تمامی قدرت‌هایی ماورایی نام‌برده در کتاب‌های فانتزی توسط دین اسلام به‌نوعی به‌رسمیت شناخته شده است، ولی استفاده از اکثر این توانایی‌ها جز برای افراد پاک‌شده از هوی و هوس ممکن نیست. چیزی که از پایه با مشخصات قهرمان داستان متفاوت است؛ زیرا در مدل غربی، قهرمان داستان مسیری پر فراز و نشیب در پی دارد که در طی آن اشتباه‌های کوچک و بزرگی مرتکب می‌شود، درحالی‌که در مدل اسلامی در صورت ارتکاب گناه (و بعضاً اشتباه) قهرمان، کرامات خود را از دست می‌دهد.

3ـ رمان‌های ایجادشده در تمدن غرب، خاصیت تخدیری دارند: کتاب‌های فانتزی غربی، طوری طراحی شده‌اند تا توجه خوانندۀ خود را از دنیای واقعی جدا کنند و به دنیایی خیالی که در اکثر موارد، بهتر و جذاب‌تر از دنیای واقعی است، منتقل کنند. خوانندۀ این کتب علاقه دارد تا در دنیای شبیه به دنیای خود، ولی با ویژگی و قابلیت‌های دنیای خیالی زندگی کند. این امر دوضرر اساسی دارد: اول این‌که خواننده را نسبت به مسائل مهم زندگی خود و جامعه‌اش غافل می‌کند و دوم این‌که اتفاق‌های رخ‌داده در دنیای فانتزی، تصمیم‌های ما را در دنیای حقیقی تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. این تأثیر از آن‌جایی ضررآفرین است که نحوۀ کارکرد دنیای فانتزی با دنیای حقیقی متفاوت است. تصمیم‌های گرفته‌شده و تبعات آن در دنیای فانتزی تابع ساختار آن دنیا است. این ساختار توسط نویسنده طراحی‌ شده و در اغلب موارد، دیده ‌شده که عمداً یا سهواً حاوی ضعف‌های بنیادین خاص است (ان‌شاالله در مقاله‌ای جدا به‌طور مفصل، این بحث شرح داده خواهد شد).

 

پیشنهاد مدل‌های جایگزین برای ایجاد داستان فانتزی

هدف اصلی این متن، تولید یک‌مدل بومی‌ـ‌اسلامی برای ایجاد داستان‌های فانتزی است. باتوجه به دلایلی که پیش‌تر ذکر شد، به‌هیچ‌صورت امکان استفاده از مدل‌های فانتزی ابداع‌شده در غرب برای ما وجود ندارد. هم‌چنین استفاده از راه‌حل‌های اساطیری مانند اساطیر ایرانی نیز دردی را از ما دوا نمی‌کند؛ چراکه سه‌مشکل ذکرشده در بخش پیشین دربارۀ آن صادق است (البته با شدت کمتر). توجه داشته باشید که هرراه‌حل طولانی‌مدتی در این حوزه باید با ویژگی‌های تمدن اسلامی هم‌خوانی داشته باشد. یکی از ویژگی‌های اصلی تمدن اسلامی، نفوذ مفاهیم اسلام به تمامی عرصه‌ها است. حال چطور می‌توان انتظار داشت اسلام در تاروپود زندگی مردم نفوذ کند، ولی الگوها و قهرمانان آنان از اساطیر قبل از اسلام (که غالباً رویکرد ملی‌گرایانه دارند) انتخاب شده باشد. می‌توان به استفاده از اساطیر ایرانی به‌عنوان راه‌حل‌های میان‌مدت یا موقت نگاه کرد، ولی درنهایت این راه محکوم به شکست است.

راه‌حل معرفی‌شده در این متن، استفاده از شخصیت‌های میهنی و مذهبی است که هم از نظر شخصیتی و هم نظر عملکردی در تاریخ کشور ما ماندگارند. ما در طول تاریخ خود افراد زیادی را داشتیم که هم از نظر داشتن شاخصه‌های ملی و هم از نظر باورها و اعتقادات به‌راحتی می‌توانند جای خود را به‌عنوان قهرمان داستان‌ها و روایت‌های ما باز کنند و داستان زندگی و عملکرد این افراد پتانسیل خوبی برای روایت‌شدن در ژانر فانتزی را دارد. البته باید در نظر داشته باشیم که انتخاب هرکدام از این اسطوره‌ها به‌عنوان شخصیتی از داستانی که خلق می‌کنیم باید به‌نحوی متناسب با ایشان، از اصول و کلیات فضای فانتزی تبعیت کنند. دست‌وپنجه نرم‌کردن با مشکلات، ظهور ناگهانی یک‌شی، یک‌راهنما، یک‌پیش‌برنده و...، اثرگذاری ضعف‌ها و اشتباه‌های او بر داستان، تغییر مسیر زندگی او، واردشدن به چالش‌ها و آزمون‌ها، حل‌کردن قدم‌به‌قدم مشکلات، روبه‌رویی با دشمن و شکست او پس از نبردی سخت و... که همۀ این‌ها و دیگر مواردی که در داستان‌های فانتزی وارد شده‌اند و می‌توانند ورود پیدا کنند، باید با دنیای واقعی این شخصیت‌ها متناسب‌سازی و مشابه‌سازی شود و به هردنیای فانتزی از این جنس، مابه‌ازای خاص خودش تعلق گیرد.

غالباً قهرمانان داستان‌های فانتزی غربی به‌صورت فردی کارشان را جلو می‌برند و یا محوریت داستان هستند، در صورتی‌ که ما این ظرفیت را داریم که قهرمانان داستان‌های‌مان را در ظرف یک‌گروه تعریف کنیم و این‌گونه هم از اومانیستی غرب فاصله بگیریم و هم انجام کارهای گروهی را در روحیۀ خوانندگان تقویت کنیم.

در آخر نباید فراموش کنیم که نمی‌توان تنها به قهرمان پرداخت. ما ضدقهرمان‌هایی در داستان داریم که باید به آن‌ها هم بپردازیم. جنبه‌ها و وجهه‌های متفاوت آن‌ها را نیز به نمایش بگذاریم تا مخاطب با آن‌چه تعریف می‌کنیم ارتباط بیشتری برقرار کند.

تمام خصوصیت‌های ضدقهرمان داستان، نفرت‌انگیز نیست و قهرمان داستان نمی‌تواند تماماً معصوم و عاری از هرگونه خطا و اشتباه باشد.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • سراب فانتزی به سبک غربی | یادداشتی از محمدجواد بافرونی
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.