شهرستان ادب: چنانچه در اخبار خواندیم هفته گذشته جایزه نوبل ادبیات 2019 به پیتر هاندکه رسید. در ادامه، روایت آزاده جهاناحمدی از این رویداد ادبی را در سایت شهرستان ادب میخوانید:
فروردین سال هفتاد و یک کودک بودم اما نه آنقدرها که یادم نیاید برای اولین بار در زندگیام نام بوسنی و هرزگوین را در اخبار تلویزیون شنیدم. نامی که حداقل چهار سال در تیتر مهمترین خبرها بود . بچهتر از آن بودم که معنای نسلکشی، پاکسازینژادی و جنایت علیه بشریت را متوجه شوم اما خوب میفهمیدم که زنان وقتی بچههایشان را بغل میکنند و با پای پیاده فرار میکنند یعنی اوضاع خیلی بد است. من تصاویر زنان مو بوری را در تلویزیون میدیدم که آواره و فراری از دست کسانی بودند که آنها را به جرم دین و یا نژادشان نمیکشتند بلکه به وحشیانهترین شکل ممکن مورد تجاوز و تحقیر قرار میدانند. در مقابل دیدگان سازمان ملل متحد و دوربینهای تلویزیونی از قتل عام وحشیانه مردان و پسران و دریدن شکم زنان باردار سخن گفته میشد.
جنایاتی که در دهه نود میلادی در بالکان روی داد آنقدر عریان و دهشتناک بود که عملا جای هیچگونه توجیهی را باقی نمی گذاشت اما نباید فراموش کرد که جهان معاصر ما جهانی است که همه چیز و همه مفاهیم در آن به شکل عجیبی مبتذل و سطحی شدهاند. مفاهیمی چون حقوق بشر، انسان دوستی و دموکراسی لای زرورقهای شیک و مجلسی پیچیده میشوند و از حلقوم سیاستمداران و اهالی فرهنگ و هنری شنیده میشوند که دست و قلمشان آلودهتر از این حرفهاست که بشود این ادعاها را باور کرد. لیبرالیسم انگارهای در قرن حاضر شده که با بیرحمی تمام معنا را میبلعد و همهچیز را به سخره میگیرد. از این روست که با اعلام نوبل ادبیات در سال 2019 از جانب آکادمی نوبل اعتراضات و اظهار تاسف و تعجب های بسیاری برای این انتخاب به گوش میرسد.
همه آنهایی که از دور دستی بر آتش ادبیات دارند هر ساله با شنیدن نام نامزدها و برندگان نوبل ادبیات اخبار آن را با دقت دنبال میکنند . حساسیت نوبل امسال به دلیل رسواییهایی که گریبان آکادمی آن را در سال پیش گرفته بود اهمیت دو چندانی داشت همه تصور میکردند آکادمی با انتخابی موجهتر سعی در ترمیم وجهه آسیبدیدهاش کند اما زهی خیال باطل.
نام برندگان امسال نوبل ادبیات ثابت کرد در عصر جدید میتوان وقیحانه و حق به جانب ادعای دوری از سیاست را مطرح کرد و از جانب دیگر تاریخچهای داشته باشی که نافی ادعای امروزت باشد.
آکادمی نوبل از میان هاروکی موراکامی، مارگارت آتوود، آدونیس، اسماعیل کاداره، خابیر ماریاس، یون فوسه، میلان کوندرا، سزار آیرا و.... اولگا توکارچوک فیلمنامه نویس ، شاعر و روانشناس لهستانی را به عنوان برگزیده نوبل سال 2018 و پیتر هاندکه نویسنده و نمایشنامه اتریشی را برگزیده سال 2019 معرفی کرد.
اما حاشیه اصلی امسال نوبل ادبیات مربوط به انتخاب پیتر هاندکه است. پیتر هاندکه در سال ۱۹۴۲ در منطقه گریفن اتریش متولد شد.
هاندکه بر خلاف توکارچوک برای اهالی ادبیات ایران شناخته شدهتر است . رمان «پیوندهای گسسته» (که در سال 97 با عنوان «زن چپدست» تجدید چاپ شده است)، «ترس دروازهبان از ضربه پنالتی»، «من در شبی تاریک از خانۀ خاموشم بیرون رفتم» و «از غم بال درآوردن» به فارسی ترجمه شدهاند . همچنین مجموعهداستان و نمایشنامههای «محاکمه»، «فروشنده دورهگرد»، «اهانت به تماشاگر»، «غیبگویی»، «اتهام به خود» و «محاکمه کاسپار» به واسطه ترجمه در دسترس خواننده ایرانی هستند.
هانکه فیلمنامه «آسمان برلین» را با ویم وندرس به صورت مشترک نوشته است که صفی یزدانیان آن را ترجمه کرده است.
آکادمی نوبل علت انتخاب پیتر هاندکه را «آثار تأثیرگذارش و اصالت زبانشناسانه پیرامون و خاص بودن تجربه انسانی را به تصویر میکشد»عنوان کرده است.
خبرگزاری آلمانی دویچهوله، درباره پیتر هاندکه نوشته است: «او دهههاست که با آثار خود کارشناسان و خوانندگان ادبیات را به دو قطب متضاد تقسیم کرده است؛ گروهی به تمامی ستایشگر او هستند و گروهی دیگر بیزاری خود را از او پنهان نمیکنند. این نویسنده خشمگین که دورههای متفاوتی را در خلاقیت ادبی خود پشت سر گذاشته، خود نیز همواره در معرض خشم منتقدانش بوده است».
فرانس 24 در مقالهای پیتر هاندکه را این طور معرفی کرده است: «نویسندهای آوانگارد و منتقد نوبل. در این مقاله آمده که هاندکه یکی از اصیلترین نویسندگان آلمانیزبان زنده در جهان است که پیشتر در اظهارنظری جنجالی خواستار اعطا نشدن جایزه نوبل ادبیات و لغو برگزاری آن شده بود.»
هاندکه در سال ۲۰۱۴ در مصاحبه با یک از رسانههای اتریشی اظهار کرده بود: «جایزه نوبل ادبیات با تقدیس کاذب نویسنده، یک لحظه توجه و شش صفحه در روزنامه همراه میشود و محوریت اشتباه می سازد . جایزه نوبل ادبیات بالاخره باید منسوخ شود.»
اما بعد از اعلام نامش به عنوان برنده سال 2019 گفت: دوباره به این موضوع فکرکرده است و قبلا «به عنوان یک خواننده و نه یک نویسنده» منتقد نوبل بوده است.
هاندکه میگوید : «تصمیم برای اهدای جایزه نوبل ادبیات به او اقدامی شجاعانه است و این جایزه نوع عجیبی از آزادی را به من بخشید.»
حاشیه اصلی انتخاب هاندکه، موجی از اعتراضات است که در سرتاسر جهان به راه افتاده است . علت این اعتراضات هم در موضعگیریهای صریح وی درباره جنگ بالکان نهفته است.
هاندکه به دلیل نژاد اسلوونیایی خودش در جنگ بالکان موضعگیری نژادپرستانه را در قبال جنایات صربها علیه مسلمانان اتخاذ کرد. او به صورت علنی گفته بود که مسلمانان سارایوو خودشان را قتلعام کردهاند و دارند صربها را سرزنش میکنند و در جایی دیگر نسلکشی سربرنیتسا را انکار کرده است. او در سال ۲۰۰۶ در مراسم خاکسپاری اسلوبودان میلشوویچ که به عنوان جنایتکار جنگی شناخته شد، شرکت کرد. میلشوویچ در جنگ بالکان سياست پاكسازي قومي و اخراج اجباري مردم در سطح گسترده اجرا کرد كه طی آن بيش از 8 هزار غير نظامي را فقط در شهر سربرنيتسا قتل عام شدند.
هاندکه در سال ۲۰۱۴ هم برندهی جایزهی بینالمللی ایبسن شد که همان زمان هم در اسلو تجمعات اعتراضآمیزی برگزار شد و افرادی با پلاکاردهایی با مضمون فاشیست و انکارکننده نسلکشی از او استقبال کردند.
گنت کاکاج نخست وزیر آلبانی در پستی توئیتری انتخاب آکادمی سوئدی را شرم آور خطاب کرد و نوشت: «این نویسنده کسی است که کشته شدن انسان ها برایش ارزشی نداشته است.»
الجزیره هم گزارش داده است که گروهی از مسلمانان بوسنی موسوم به گروه مادران سربرنیتسا از آکادمی نوبل در سوئد خواستند جایزه نوبل ادبیات را از پیتر هاندکه اتریشی پس بگیرد. این گروه از مسلمانان، هاندکه را متهم کردهاند ضمن حمایت از جنایتکاران جنگی صرب، کشتار ۸ هزار مرد و پسر مسلمان در سربرنیتسا در جریان جنگ بوسنی را انکار کرده است.
شورای مادران سربرنیستا اعلام کرد: «جای بسی تاسف و شرمساری است که کسی مانند هاندکه که کارش گسترش نفرت و خشونت بوده، جایزه نوبل ادبیات را برده باشد؛ او کسی است که شخصی مثل میلوشویچ را تقدیس کرده و از او بت ساخته است؛ میلوشویچی که به عنوان قصاب قرن بیستم شناخته میشود؛ آیا اعطای جایزه نوبل ادبیات به چنین شخصیتی این پیام را به جهان مخابره نمیکند که حامی قاتلان مسلمانان بوسنی مورد احترام آکادمی نوبل قرار گرفته است؟»
«هاری کانزرو» نویسنده انگلیسی گفته «ما به روشنفکرانی نیاز داریم که بتوانند از حقوق بشر در مقابل بیتفاوتیها و بدبینیهای رهبران سیاسی ما جانانه دفاع کنند و «هاندکه» چنین فردی نیست». «جنیفر ایگان» داستاننویس آمریکایی و رئیس سازمان ادبیات و حقوق بشر انجمن قلم آمریکا نیز در بیانیهای اعلام کرد: «ما تصمیم آکادمی سوئد مبنی بر اعطای جایزه نوبل ادبیات و تمجید از نبوغ زبانی فردی که مصرانه مستندات جنایات جنگی را انکار کرده است، نمیپذیریم.». «اسلاوی ژیژک» فیلسوف و جامعه شناس مشهور هم در اینباره گفت: کسی که از جنایات جنگی دفاع می کرد حالا نوبل ادبیات دریافت کرده در حالی که کشور ما سوئد کاملا در ترور شخصیت قهرمان زمان یعنی «جولیان آسانژ» مشارکت کرد؛ واکنش ما باید این گونه باشد: نوبل ادبیات را به «هاندکه» ندهید و جایزه صلح نوبل را به «آسانژ» دهید.
اما واکنش آکادمی به همه این اعتراضات این بوده: «او را نباید نویسنده درگیر سیاست مثل ژان پل سارتر دانست. او هیچ برنامهی سیاسی در زندگیاش نداشته است».
این در حالی است که خبرنگار آرژانتینی که گزارشی درباره علت نوبل نگرفتن بورخس نوشته است نقل کرده که از آرتور لوندکیست عضو فرهنگستان سوئد که متخصص ادبیات آمریکای لاتین است؛ شنیده آنها هرگز به بورخس نوبل نمی دهند زیرا او در سال 1967 از پینوشه دیکتاتور شیلی دکترای افتخاری گرفته است. [1]
آن عدم انتخاب و این انتخاب مصداق بارز یکی به نعل و یکی به میخ زدن آکادمی نوبل است.
بله! تجربه زیستی ما در عصری رقم خورده است که استانداردهای چندگانه در همه وجوه زندگی رسوخ کرده و سرمایهداری با تمام توان به جنگ اخلاق و معنویت رفته است و چنین میشود که ؛
خانمها، آقایان! نوبل ادبیات اهدا میشود به حامی قصاب بالکان...
[1] https://www.pagina12.com.ar/88267-borges-demasiado-artifical