موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

از جلسات چهارشنبه‌های شعر (آفتابگردان‌ها) | گزارش جلسۀ هشتم تیر ۱۴۰۱

13 تیر 1401 14:00 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای
از جلسات چهارشنبه‌های شعر (آفتابگردان‌ها) | گزارش جلسۀ هشتم تیر ۱۴۰۱

شهرستان ادب: آنچه در ادامه می‌خوانید گزارش جلسۀ چهارشنبه‌های شعر شهرستان ادب (آفتابگردان‌ها) است که در تاریخ 8 تیر 1401 برگزار شد.

 

باز چهارشنبه‌ای دیگر و دورهمی صمیمی شاعران پیشکسوت و‌ جوان در شهرستان ادب. در ادامه،‌ گزارش جلسۀ‌ چهارشنبه‌های شعر شهرستان ادب را در تاریخ ۸ تیرماه ۱۴۰۱ می‌خوانید.

جلسه با دبیری علی داودی و سیّدوحید سمنانی آغاز شد. در ابتدای جلسه، علی داودی به معرّفی مجموعه‌شعر تازه‌چاپ‌شدۀ «دختران اقلیما» اثری از مهناز نصری پرداخت و غزلی را از این مجموعه خواند.

کاظمی اوّلین کسی بود که غزل خود را خواند. در ادامه، غزل عطاخوانی غزلی خواند با مطلع زیر:

«خورشید کافی نیست تا روشن شود دنیا

روشن برای چشم‌های من شود دنیا»

سپس خانم فراهانی، شعری سپید خواند احمدرضا ولی‌پناه، یک مخمّس و امیرمحمّد نیرومند و مهدی کمره نیز غزل‌های خود را قرائت کردند. سیّدرضا بیدی، حسین مدرّسی و خانم اسماعیلی نیز چند رباعی برای حضّار خواندند. نصیبا مرادی غزل زیر برای خوانش در جلسه انتخاب کرد:

«زل زد به من آیینۀ غم‌بارتر از من

حرفی نزد آن زن، زن تودارتر از من

حرفی نزد امّا پرِ حرف است نگاهش

افتاده به خاک این منِ بیمارتر از من

در خلوت شب، با نم اشکی که فروریخت

صد خاطره آوار شد، آوارتر از من

چرخیدم و چرخیدم و جز خویش ندیدم

کو عاشق دیوانه خودآزارتر از من؟

می‌سوزم و آتش زده‌ام هستی خود را

در عشق کسی نیست سزاوارتر از من

درد آمده دنبال که؟ جز من که کسی نیست

دنبال حریفی‌ست جگردارتر از من؟

 با اینکه شب از نیمه گذشته‌ست، چه خوب است

جمع‌اند غم و یاد تو، بیدارتر از من»

سپس مهناز نصری، شاعر مجموعۀ‌ «دختران اقلیما»، چاپ انتشارات ایهام، غزلی از این کتاب تازۀ خود خواند با مطلع زیر:

«شبی از قصّۀ‌ باغی معلّق سر درآوردم

چه شد سر از خیالی بی در و پیکر درآوردم؟

سپس جعفریان، غزلی با مطلع زیر قرائت کرد:

«چند تکّه اضافۀ‌ دردم

هر شبم را کلافۀ‌ دردم»

در ادامه امیر شفیعی غزلی با مطلع زیر خواند:

«دلم می‌خواهد از خود دور باشم بی‌نهایت

نیفتد لحظه‌ای چشمم به چشمم تا قیامت»

سبحان قائدحسینی نیز غزلی خود را با مطلع زیر خواند:

«نفس کشیدم و آهی مرا به یاد تو انداخت

نفس کشیدم و انگار اسب روی تنم تاخت»

سپس راضیه آب‌نیکی غزل زیر را برای حاضران قرائت کرد:

«من جاده‌ای بیراهه‌ام، صعب‌العبورم

از من گذر کن گرچه سختم، گرچه دورم

کوه یخم، سرسختی‌ام ناپایدار است

کافی‌ست گه‌گاهی بتابی بر غرورم

درد دلی داری بگو بر گوش جانم

من صخره‌ام، سنگم ولی سنگ صبورم

بی‌اعتنایی‌ها چه خواهد کرد آخر؟

با من که مدّت‌هاست از اهل قبورم

دیگر ندارم ترس تنهایی پس از مرگ

با خویش بردم آرزویت را به گورم»

در ادامه الهام آقازاده غزلی خواند با این مطلع:

«خوش‌بوتر از گل‌های روی دامنت امشب

بوی خوشت می‌آید از پیراهنت امشب»

محمّد هنری، شاعر دیگری بود که غزل خواند:

«بیدار بیدارم، نه خواب است این، نه رؤیا

دیدار من با توست، این ساعت، همین‌جا

در پایان جلسه با خواندن غزلی توسّط سورنا جوکار و گرفتن عکس دسته‌جمعی به پایان رسید.


کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • از جلسات چهارشنبه‌های شعر (آفتابگردان‌ها) | گزارش جلسۀ هشتم تیر ۱۴۰۱
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.