غزلی تازه از مبین اردستانی
از بیکرانههای خزر تا خلیج فارس | وطنم ایران
29 مهر 1401
17:00 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
شهرستان ادب: شاعران متعهّد انقلاب اسلامی ایران، در بزنگاهها، هرگز از پای ننشستهاند و همزبان با مردمان وطندوست خویش، قلم به دست گرفتهاند و عشق خود را در قالب کلمات، به میهن سرفرازشان، ایران، ابراز کردهاند. در ادامه، غزلی میخوانیم از مبین اردستانی که به ایران عزیز تقدیم شده است.
بالابلند سر بهفلکسای دلنواز
ای رایت شکوه من، ای کوه سرفراز
ای قلّۀ رفیع شهیدان راه عشق
ای خاک نورپرورِ با عرش همتراز
ای پهنۀ وسیع و کریمت به روی ما
آغوش باز و ناز خداوند بینیاز
تو زادگاه عشقی و سرچشمۀ هنر
پرتو فکنده بر دلت آیینههای راز
جان مرا که مستیاش از هوش برده است
سبز و سپید و سرخ تو سجّادۀ نماز
گاهی چهقدر رنجه و دلخون و خستهای
از جهل و بیمرامی یاران رنگباز
گاهی چهقدر زخم نشسته به جان تو
از خدعههای دشمنِ دونِ زباندراز
صد دشت بیقرار شقایق دمیده است
هر جا که دیده است دلت داغ جانگداز
از بیکرانههای خزر تا خلیج فارس
بادا بریده دست زبونان فتنهساز
ای آب خورده ریشهات از برکۀ غدیر
ای سرو سربلندِ همیشه در اهتزاز
هرچند شب گرفته زمان و زمانه را
صبح از کرانههای تو خواهد دمید باز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.