گزارش اردوی آفتابگردانها l روز سوم
30 اردیبهشت 1402
22:46 |
0 نظر
|
امتیاز:
با 0 رای
شهرستان ادب: گزارش سومین روز از دومین اردوی دهمین دورۀ آفتابگردانها و اردوی تخصّصی رباعی را در ادامه میخوانید.
اوّلین کلاس روز سوم، با این پرسش که «چگونه میتوان از دانایی ژرف برخوردار شد؟» شروع شد. حجّتالاسلام پناهیان با بیان اینکه یکی از تعابیر قرآن، فقه به معنای عمیق فهمیدن است، فرق انسان و حیوان را در همین ژرفنگری دانست. وی با تأکید بر اینکه دین چیزی جز ژرفنگری نیست، اذعان داشت که کسی که دیندار است ولی سطحینگری دارد، انسان خطرناکی است. ایشان یک تمرین روحی برای ژرفنگری را این نکته دانست که انسان از اموری که مردم متأثّر میشوند، متأثّر نشود. وی در ادامه بیان کرد که از نظر فکری مهمترین منبع برای عمیق شدن، قرآن است و مهمترین هنر خدا در قرآن، هماهنگی و هارمونی در آیات قرآن است. پناهیان در انتها با اشاره به اینکه اهل ادب و شعر، حیات فکری جامعه هستند، شاعران را به تلاش برای عمیق بودن دعوت کرد.
کلاس بعدی آفتابگردانهای دورۀ دهم، بررسی شعر اخوان با تدریس مرتضی امیری اسفندقه بود. اسفندقه در ابتدای کلاس با ذکر این نکته که یأس و شکست در شعر اخوان نیاز به بررسی دارد، تأکید کرد که اخوان فضای سیاسی و اجتماعی عصر خودش را آینگی کرده است. وی در ادامه اذعان داشت که نمیتوان تاریخ معاصر ایران را بدون اخوان و شعر اخوان را بدون تاریخ معاصر ایران بررسی کرد. اسفندقه در ادامه با تأکید بر اینکه شعر اخوان باید بازخوانی شود، شعر او را آینهدار فرهنگ ایرانی دانست. ایشان تأکید کرد که ما باید با متن اخوان روبهرو شویم و او را بر اساس متنش معرّفی کنیم. اخوان کسی است که برای امام رضا(ع) و در هجو صدام شعر گفته است. وی با اشاره به اینکه علاوه بر بررسی اینکه اخوان چه گفته است، تأکید کرد که بایست باید بررسی شود که او چگونه گفته است.
سومین جلسه از روز سوم دهمین دورۀ آموزشی شعر جوان کشور (آفتابگردانها) با حضور قربان ولیئی و با محوریت «شعر و شخصیت مولوی» برگزار شد. ایشان مولوی را سرآمد کسانی معرّفی کرد که در شعر به «خودآگاهی» در هر حس رسیده است. او در اشعار مختلف از عباراتی نظیر «چشمِ چشم، گوشِ گوش، هوشِ هوش» استفاده کرده است یعنی علاوه بر دیدن و شنیدن، فرایند آنها را نیز میبیند و میشنود. مولانا در جایی چنین میسراید که «کس نبیند مرا چنان که منم».
به عقیدۀ ایشان، بیشینۀ شاعران خودآگاه نیستند. لازمۀ رسیدن به این خودآگاهی در بیان ایشان «سیر» است، چنان که مولانا میسراید «جهد کن در بیخودی خود را بیاب». بنا به گفتۀ استاد بدیعالزّمان فروزانفر، مولوی از 38 سالگی به بعد با شعلهای که استادش شمس تبریزی در او برانگیخت، به سرایش روی آورد، در حالی که پیش از آن هیچ تجربۀ سرایشی نداشت.
از نظر ایشان، اتّفاقی که در مولوی منجر به سرودن شده، برانگیختگی و اتّصال به خداوند است:
«تو مپندار که من شعر به خود میگویم/ تا که هشیارم و بیدار، یکی دم نزنم».
در چهارمین جلسه از روز سوم دورۀ دهم آفتابگردانها، کارگاه شعر با حضور سیّدوحید سمنانی، مهدی جهاندار و محمّدرضا طهماسبی برگزار شد. در این جلسه، تعدادی از آفتابگردانیهای دورۀ دهم به شعرخوانی پرداختند و اشعارشان مورد تحلیل و بررسی اساتید محترم قرار گرفت. صحبت از قوافی جدید و شیوۀ استفاده از ردیفهای اسنادی، از مباحث مطرحشده در این جلسه بود.
در بعدازظهر غیرمشترک اردوی تخصّصی رباعی نیز ابتدا امیر مرادی دربارۀ رباعیات عطّار در مختارنامه صحبت کرد و سپس کارگاهی با حضور سیّدعلی میرافضلی، زهیر توکّلی و مبین اردستانی برگزار شد.
شب شعر «کرامت» با موضوعات ویژۀ امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) و شعرهایی با محوریت خواهر و برادر و خانواده، پایانبخش برنامههای روز سوم اردوی دورۀ دهم و اردوی تخصّصی رباعی بود.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.