کراست بر لب جو آرزوی مطرب و می؟
شکسته است نواهای موج چنگ در آب
(بیدل دهلوی)
استاد محمد بیگلریپور، رهبر ارکستر سمفونیک صدا و سیما در گذشت. او در سال 1357 اولین سرود (موسیقی) ملی ایران را پس از پیروزی انقلاب ساخت. «پاینده بادا ایران» تا سال 1371 سرود ملی ایران بود، و از آن زمان ساختۀّ دکتر حسن ریاحی سرود ملی ماست. گمان میکنم آخرین اجرای آقای بیگلریپور هم، اجرای سرود ملی ایران در مراسم افتتاحیۀ اجلاس عدم تعهدها بود. استاد بیگلری پور را چندباری در بزرگداشتهایی که در خانۀ شعر و ترانه برای شاعران و ترانهسرایان برگذار میشد میدیدم. مشخصاً بزرگداشت اساتید گرامی حسین آهی و علیرضا قزوه را به یاد دارم ( از راه عکس). با اینکه ایشان از بزرگان حاضر در مجلس بودند (چه از لحاظ سن، چه هنر) هیچگاه ردیف نخست نمینشستند. ردیف سوم یا چهارم. ساکت و بی سر و صدا؛ و در بیشتر لحظات همراه با یک لبخند ساده و بسیار فروتن...
آقای بیگلریپور! دم شما گرم!
به بهانۀ شنیدن قطعۀ «چنگ و نای»؛ با ترانۀ علی معلم دامغانی، صدای محمد اصفهانی و آهنگسازی محمد بیگلریپور
یک قطعۀ بسیار بسیار زیبا و غم انگیز در مایۀ سمفونیک (البته در مایۀ دشتی). و گویا این قطعه پیش از این بارها در صدا وسیما پخش شده است، اما من تاکنون نشنیده بودمش و کاملا برایم تازگی داشت.
از لحاظ آواز که آقای اصفهانی به خوبی و زیبایی از پس کار بر آمدهاند. از این گذشته از همان شروع قطعه میفهمیم شاعر و ترانهسرای این قطعه رییس فرهنگستان هنر، استاد علی معلم است. چرا که اثر با دکلمۀ یک مثنوی کوتاه توسط خود علی معلم شروع میشود. (شبیه آلبوم ماه غریبستان که همکاری موفقیتآمیز و شگرف آقایان معلم و اصفهانی در یک کار آیینی بود.) مثنوی آغازِ قطعۀ «چنگ و نای» یک روایت زیبا و درخشان و بسیار هنرمندانه است از طلوع خورشید. و البته رمزی و استعاری. و البته حماسی و عرفانی. و کاملا همرنگ و همساز با موسیقی همراهش و حتی لحن دکلمه کننده. یعنی این یک روایت موسیقایی- شاعرانه است از طلوع خورشید. تو گویی: «پوئم سمفونی». دکلمۀ شعر که تمام میشود، فضا از حماسه وارد اندوه میشود و اصفهانی ترانه را شروع میکند. ترانۀ معلم هم بسیار بسیار زیباست. و اینجا هم متناسب با لحن خواننده و موسیقی، ساده و غمگین و سوزناک. برخلاف شعر آغاز که پیچیده و حماسی و استوار بود (و معلم خود این لحن را به خوبی در دکلمهاش هم ادا کرده است) . و جالب اینکه در هر دو کار (هم شعر اول هم ترانۀ اثر) کلام لبریز است از موسیقی. هم موسیقیهای واژگانی و هم اشاره به سازها و فضای موسیقی. باری این قطعه اگر هیچ نداشت هم نشانگر قدرت شاعری علی معلم و تواناییش در برقراری ارتباط بین شعر و موسیقی بود. حال آنکه به جز آواز خوب آقای اصفهانی و شعرهای شگرف آقای معلم، مهمترین ضلع این مثلث هنری، یعنی آهنگسازی هم بسیار بسیار زیبا و فوق العاده است. من یکی _ این سنگ متحرک_ که از شنیدنش منقلب شدم. بعد از گوش دادن به قطعه، سریع سراغ اینترنت آمدم تا نام پدیدآورندۀ اصلی این قطعه را پیدا کنم که با تمام خوشحالی فهمیدم ایشان استاد محمد بیگلری پور _رهبر ارکستر سمفونیک صدا و سیما_ هستند. آهنگساز فروتن و پرتوان و پرکاری که همۀ مردم ایران به او مدیونند. چه بسا آهنگسازانی که یک دهم او هم توانایی و فعالیت ندارند ولی هر روزشان پر است از حاشیه و بداخلاقی و خودنمایی. اما او لبریز از مهر و فروتنی. خوشبختانه چند باری در برنامههای خانۀ شعر و ترانۀ صدا و سیما این مهربان فروتن را از نزدیک دیدهام. گذشته از احترامی که از قبل برای ایشان قائل بودم، وقتی این آهنگ را گوش کردم حساب دیگری روی این بزرگمرد باز کردم. پیش خودم گفتم اگر باز توفیق شد و مثل آن وقت ها، بار دیگر در برنامه های بزرگداشت خانه ی شعر و ترانه شرکت کردم، حتما دل را به دریا می زنم و می روم مقابلش و میگویم: آقای بیگلریپور! دم شما گرم! خدا خیرتان بدهد! این بار فقط به خاطر قطعۀ زیبای «چنگ و نای».
حسن صنوبری
یادداشت دوم پیش از درگذشت استاد بیگلریپور نگارش یافته است.
شادی روح استاد محمد بیگلریپور فاتحهای قرائت فرمایید.